بهارانه3
بی تو بودن را برای با تو بودن دوست دارم
صفحه نخست       پست الکترونیک          تماس با ما              ATOM            طراح قالب
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من










نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
سه شنبه 31 اردیبهشت 1392

ڪنارمــ گذاشتـﮯ کـﮧ تلخم کنیــ؟؟
هـ ـه...

شرابـــﮯ شבه ام نــــــآبـــ

حـآلآ خُمـارـﮯ ام رآ بِکِـــش...




از وقـتـــــــﮯ ڪـﮧ اومـــב ...


בرگیــــر رفتــט بــوב...!!


 




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
سه شنبه 31 اردیبهشت 1392

خــدایـــــــــــــــــــ ــــــــا . . .




ایــنــکه مــیــگن از رگــ ِ گــردن
نــزدیــکــتــری و ایــن حرفــا

در ســطحــ ِ فهم و
درکــ ِ مــن نــیــــســت

یه دیــقــه بــیــا
پائــیــن

بــــغـــلــــم کن




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
سه شنبه 31 اردیبهشت 1392

من با عشقم داریم میریم گردش ,,,
.☻ ♥ ☻
\█/.\█/
. ||. ||.
میریم و
.☻ ♥ ☻
\█/.\█/
.||. .||.
میریم و
.☻ ♥ ☻
\█/.\█/
.||. . ||.
میریم و
.☻ ♥ ☻
\█/.\█/
.||. . ||.
میریم و
.☻ ♥ ☻
\█/.\█/
.||. .||.
میرررریم و
خوب حالا شما چرا دنبالمونید ؟؟؟ بزارید راحت باشیم دیگه





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
سه شنبه 31 اردیبهشت 1392
زن
آغوشش را میدهد به عشقی که
تمام لحظات دوستش داشته
با نگاه مردانه آرامش دهد
در خیابان دستش را محکم گرفته.... قدم بزند
در تنهاییش حس امنیت دهد

و مرد
تمام زندگیش را به پای زنی میریزد که
خستگیش را با بوسه ای گرم جواب دهد
وقت دلتنگی سرش روی سینه ی معطر عشقش بگذارد
و به آرامی بخوابد.





نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
سه شنبه 31 اردیبهشت 1392
آخرین نفس

 


اگر تار بودم آهنگ دوستت دارم را برایت می نواختم



اگر بهار بودم شکوفه ها را برایت تقدیم می کردم



اگر باران بودم آنقدر می باریدم تا غبار غم ها را




از دلت بزدایم ولی افسوس که نه تارم نه بهارم نه بارانم



ولی هر چه هستم با تمام وجود فریاد می زنم









مرا دریاب كه دیوانه وار دوستت دارم




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
سه شنبه 31 اردیبهشت 1392


خواستن

همیشه توانستن نیست...


گاهی فقط داغ
بزرگی ست


که تا ابد در دلت می ماند...








نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
سه شنبه 31 اردیبهشت 1392
یکی از نمایندگان فروش شرکت کوکاکولا، مایوس و ناامید از خاورمیانه بازگشت.
دوستی از وی پرسید: چرا در کشورهای عربی موفق نشدی؟

وی جواب داد: هنگامی که من به آنجا رسیدم مطمئن بودم که می توانم موفق شوم و فروش خوبی داشته باشم. اما مشکلی که داشتم این بود که من عربی نمی دانستم. لذا تصمیم گرفتم که پیام خود را از طریق پوستر به آنها انتقال دهم. بنابراین سه پوستر زیر را طراحی کردم:

پوستر اول مردی را نشان می داد که خسته و کوفته در بیابان بیهوش افتاده بود.
پوستر دوم مردی که در حال نوشیدن کوکا کولا بود را نشان می داد.
پوستر سوم مردی بسیار سرحال و شاداب را نشان می داد.
پوستر ها را بترتیب در همه جاهایی که در معرض دید بود چسباندم.

دوستش از وی پرسید: آیا این روش به کار آمد؟
وی جواب داد: متاسفانه من نمی دانستم عربها از راست به چپ می خوانند و لذا آنها ابتدا تصویر سوم، سپس دوم و بعد اول را دیدند ...

نتیجه اخلاقی:
همیشه مخاطب خود را بشناسید و در ارزیابی های خودتون، فرهنگ، رسوم و حتی زبان آنها را در نظر بگیرید!






نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392

مرد جوانی به نزد "ذوالنون مصری" آمد و شروع کرد به بدگویی از صوفیان.
ذوالنون انگشتری را از انگشتش بیرون آورد و به مرد داد و گفت: این انگشتر را به بازار دست فروشان ببر و ببین قیمت آن چقدر است؟
مرد انگشتر را به بازار دستفروشان برد ولی هیچ کس حاضر نشد بیشتر از یک سکه نقره برای آن بپردازد.
مرد دوباره نزد ذوالنون آمد و جریان را برای او تعریف کرد.
ذوالنون در جواب به مرد گفت: حالا انگشتر را به بازار جواهر فروشان ببر و ببین آنجا قیمت آن چقدر است.
در بازار جواهر فروشان انگشتر را به قیمت هزار سکه طلا می خریدند!

مرد شگفت زده نزد ذوالنون بازگشت و او را از قیمت پیشنهادی بازار جواهرفروشان مطلع ساخت.
پس ذوالنون به او گفت: دانش و اطلاعات تو از صوفیان به اندازه اطلاعات فروشندگان بازار دست فروشان از این انگشتر جواهر است.
قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر، گوهری!

نتیجه اخلاقی :
هرگز ناآگاهانه قضاوت نکنیم، چراکه قدر زر زرگر شناسد؛ قدر گوهر، گوهری!






نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392
کشاورزی الاغ پیری داشت که یک روز اتفاقی به درون یک چاه بدون آب افتاد. کشاورز هر چه سعی کرد نتوانست الاغ را از درون چاه بیرون بیاورد.
پس برای اینکه حیوان بیچاره زیاد زجر نکشد، کشاورز و مردم روستا تصمیم گرفتند چاه را با خاک پر کنند تا الاغ زودتر بمیرد و مرگ تدریجی او باعث عذابش نشود.
مردم با سطل روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاک های روی بدنش را می تکاند و زیر پایش می ریخت و وقتی خاک زیر پایش بالا می آمد، سعی می کرد روی خاک ها بایستد.
روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا آمدن ادامه داد تا اینکه به لبه چاه رسید و در حیرت کشاورز و روستائیان از چاه بیرون آمد ...

نتیجه اخلاقی :
مشکلات، مانند تلی از خاک بر سر ما می ریزند و ما همواره دو انتخاب داریم: اول اینکه اجازه بدهیم مشکلات ما را زنده به گور کنند و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود!




نوع مطلب :
برچسب ها :
لینک های مرتبط :
          
چهارشنبه 25 اردیبهشت 1392





صفحات جانبی
آمار وبلاگ
  • کل بازدید :
  • بازدید امروز :
  • بازدید دیروز :
  • بازدید این ماه :
  • بازدید ماه قبل :
  • تعداد نویسندگان :
  • تعداد کل پست ها :
  • آخرین بازدید :
  • آخرین بروز رسانی :
امکانات جانبی
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات