استاد عشق ؛
استاد عشق ؛
همه ما سرگردان و حیران در اوج نا امیدی از جاهای دور ونزدیک فرکانس عشق و محبت شما را دریافت کردیم، همه دنبال یک روزنه امید برای اینکه فصلی جدید را آغاز کنیم؛ دلخسته و به دنبال راهی که کمی ازغم سنگینی که داشتیم کاسته شود، ما دعوت شدیم به بهترین نقطه روی زمین و بهترین فرکانس های عالم را دریافت کردیم .
بهترین هدیه ای که خداوند می توانست به ما بدهد
قرار گرفتن و آموزش گرفتن از شما بود.
شما شدید همدم ، دوست ، همراه ؛ حرفهایتان ،
کلام پر مهرتان شد؛ آرامش .
استاد عزیزم
خانم زهره ؛ سپاسگزاریم برای بودن و یاد دادن زیبا زندگی کردن.
استاد عزیزم خانم
زهره ؛ سپاسگزاریم که کمکمان کردید تا مهربانتر و عاشقانهتر زندگی کنیم از زندگیمان
لذت ببریم، کمک کردید که ایمان و باورمان را روز به روز قویتر کنیم ،بابت
حال خوبمان، برای یاد دادن فرمانبرداری ، جرات
و خدمت .
یاد دادید
مشغول دیدن عیب های دیگران نباشیم ، یاد دادید دیگران را قضاوت نکنیم درکش کنیم ،
ببخشیم ، سخت نگیرم ، بدی ها و تلخی ها را
نبینیم ،لبخند و محبت را نثار کسانی کنیم که دلمان را شکستند ،صبور بودن را ، ایمان به
داشته هایمان ، قاب نکرن شکست هایمان ، باور
کنید همه آنچه یاد دادید را نمی توان نوشت و نمی توان به زبان آورد ؛
کجا می
توان پیدا کرد این همه محبت و این همه بخشش بی
منت را؛
امروز دوزخ
افکارمان به بهشت باور تبدیل شده و در دلمان همیشه ذکر خیر شما جاریست .
دعا می کنیم همیشه درهای رحمت خداوند برای شما باز باشد و هر روزتان پر از خیر و برکت .
به پاس همه زحماتی که برای تک تک رهجویان و برای تک تک اعضای شعبه شیخ بهایی کشیدید سر تعظیم فرو می آورم . همه ما شما را عاشقانه دوست داریم ودلتنگان می شویم .
دوستدار شما ؛اعضای لژیون هشتم
طبقه بندی: دلنوشته،