همسفر زهرا از قبول شدگان در آزمون کمک راهنمای تازه واردین هستند که اخیرا شال زیبای سبز رنگ را ازدستان پر مهر آقای مهندس حسین دژاکام دریافت نمودند و اکنون در حال خدمت هستند در ادامه شما را به گفت و گو با این دو عزیز دعوت می نماییم ....
لطفاً به‌رسم کنگره خودتان را معرفی کنید؟
ما هم با تخریب بیش از ده سال وارد این مکان مقدس شدیم آنتی ایکس مصرفی مسافرم شیره و تریاک، ده ماه و یک روز سفر کردیم به روش دی اس تی و شربت شفابخش اوتی باراهنمای مسافرم آقای محمدحسین آرندیان و راهنمای خودم سرکار خانم زهره، ورزش مسافرم بدمینتون، ورزش خودم والیبال والان هم یک سال و ده ماه است که به شکر خدا آزاد و رها هستیم.
ضمن تبریک خدمت شما دو عزیز بابت دریافت شال راهنمای تازه واردین لطفاً از حس و حال خودتان در روز پیمان و دریافت شال برایمان بگویید؟
ممنونم از شما، توصیف و شرح‌حال آن مکان و آن لحظه واقعاً سخت است چراکه خیلی از سؤالاتی که در ذهنم داشتم پاسخ داده شد و اولین چیز که مرا به وجد آورد این بود که مسافرم نیز مرا در این سفر همراهی کرد و این واقعاً برای من لذت‌بخش بود زمانی که پیمان می‌بندی یعنی مسئولیتی را قبول می‌کنی که تا به امروز در این حد پررنگ نبوده و متوجه می‌شوی که الآن یک‌قدم جلوتر آمده‌ای و نقطه‌ای در جمع بیکران شده‌ای برای خدمت به دردمندترین انسان‌ها! آن لحظه واقعاً صدای قلبم را می‌شنیدم و هنوز هم باورم نمی‌شود که در آن مکان مقدس و در آن زمان خدمت یکی از بهترین بندگان خداوند بودم و پیمان بستم.
شما در حضور آقای مهندس دژاکام بنیان کنگره 60 بودید از صحبت‌های ایشان چه برداشتی کردید صحبت‌های آقای مهندس چه تأثیری روی شما داشت؟
من قبل از اینکه مشرف‌به دریافت شال بشوم به اهمیت جایگاه کمک راهنمای تازه واردین پی نبرده بودم ولی در آن روز با صحبت‌های آقای مهندس و خانم کماندار و آقای اشکذری واقعاً به اهمیت موضوع پی بردم حتی زمانی که آقای مهندس فرمودند: بیست سال است که کمک راهنما داریم و در این مسیر تجربه‌داریم ولی الآن دو سال است که کمک راهنمای تازه واردین داریم و این اهمیت این جایگاه مقدس را نشان می‌داد من واقعاً حس کردم اگر راهنمای تازه واردین نباشد و یا به‌درستی خدمت نکند تازه‌واردی جذب نمی‌شود که لژیونی تشکیل شود صحبت‌های آقای مهندس باعث تغییر نگرش من به این جایگاه و دل‌بستگی بیشتر من به آن گردید.
هنگام گرفتن شال زیبای سبزرنگ در لحظه‌ای که به چشمان آقای مهندس دژاکام نگاه کردید چه چیزی در ذهن شما تداعی شد؟
من واقعاً در آن لحظه دنبال خواسته می‌گشتم ولی هیچ خواسته‌ای را آن‌قدر مهم پیدا نکردم که در آن لحظه از خدا بخواهم تمام بدنم می‌لرزید و حس کردم چه قدر مدیون کنگره و آقای مهندس و خانواده عزیزشان هستم کمی هم به خودم می‌بالیدم که توانستم الآن در حضور ایشان باشم و اجازۀ نگاه چشم در چشم ایشان را داشته باشم که این واقعاً یک موهبت است برای یک ره‌جو که امیدوارم همه عزیزانی که این خواسته رادارند به آن دست پیدا کنند حس، یک حس ناب بود که با هیچ‌چیز نمی‌توان توصیف کرد. حس عشق، حس دوست داشتن، مدیون بودن و خیلی چیزهای دیگر.
به شخصی که تازه‌وارد کنگره 60 می‌شود و هیچ‌دانشی درزمینهٔ اعتیاد ندارد روش درمانی دی اس تی را چگونه توضیح می‌دهید که متقاعد شود؟
تازه واردینی که وارد کنگره می‌شوند اکثراً نگران این هستند که مسافرشان سر ساعت دارو نخورد یا این شربتی که استفاده می‌کنند اعتیادآور نباشد اینجاست که کمک راهنمای تازه واردین توضیح می‌دهد که این روش روشی است علمی و سندی است بدون نقص چراکه پیش از ما و مسافران ما، در ابتدا آقای مهندس و مسافرانی که قبل از ما آمدند تجربه کردند و نتیجه گرفتند و در مورد شربت تریاک هم توضیح می‌دهم که این شربت جایگزینی است برای مصرف مواد مخدر یک مسافر که طی پله‌های بیست‌ویک روزه کم می‌شود و درنهایت زمانی که سیستم ایکس مسافرترمیم و بازسازی شد دیگر نیازی به مخدرهای بیرونی ندارد و دارو قطع می‌شود به‌این‌ترتیب سعی می‌کنم اعتماد ایشان را برانگیزم.
فکر می‌کنید مسئولیت در جایگاه راهنمای تازه واردین چقدر به رشد و تکامل شما کمک می‌کند؟
من زمانی که آزمون کمک راهنمایی را دادم قطعاً می‌گفتم که در جایگاه کمک راهنمایی قبول می‌شوم ولی وقتی در جایگاه تازه واردین قبول شدم واقعاً متوجه شدم که نیاز من این جایگاه بود چراکه من مسافر دومم در سفر اول قرار دارد و هنوز باید آموزش ببینم و صبر و گذشت را در خودم پررنگ‌تر کنم و بتوانم حال یک تازه‌وارد را درک کنم تا بتوانم به آن شخص کمک کنم وارسته خدمت کنم جالب است که بدانید که خدمت در این جایگاه واقعاً به من کمک می‌کند انشا الله با آموزش بیشتر به جایگاه کمک راهنمایی برسم.
به نظر شما دیدگاه راهنمای تازه واردین در این جایگاه باید چگونه باشد؟
یک راهنمای تازه‌وارد باید خیلی عاشق باشد عاشق کنگره و افراد دردمند حاضر در کنگره باشد اگر من بادید بدون منت و عاشقانه به یک تازه‌وارد نگاه کردم قطعاً صبر و گذشت و محبت را در رفتار و صحبت و کردارم بیشتر خواهم کرد و اینجاست که من وقتی این جایگاه را دوست داشته باشم بهتر می‌توانم خدمت کنم و خودم را مسئول در برابر یک تازه‌وارد می‌بینم و درنهایت برای او در جلسات ازنظر توضیح مسائلی که باید داده شود کم و کاستی نمی‌گذارم و سعی می‌کنم عاشق‌تر و عاشق‌تر خدمت کنم.
با توجه به اینکه کنگره مکان مقدس و امنی می‌باشد نحوۀ برخورد و تعامل شما با تازه واردین باید چگونه باشد که تازه واردین احساس امنیت کنند؟
تازه‌واردی که وارد کنگره می‌شود اول نیاز دارد که به او محبت شود این محبت فقط کلامی نیست بلکه باید با نگاه، رفتار، کردار، همه و همه را درگیر کند گاهی حتی یک لبخند شخص را آرام‌تر می‌کند من همیشه لبخند را از روی لب‌هایم قطع نمی‌کنم و سعی می‌کنم وقتی با یک تازه‌وارد حرف می‌زنم با نگاهم و با حسم به او انرژی مثبت بدهم سعی می‌کنم طوری حرف بزنم که تازه‌وارد متوجه شود من هم روزی مثل ایشان بودم و روی این صندلی نشستم و اینکه رایگان بودن کنگره واقعاً آرامش خاطر بسیار خوبی را به یک تازه‌وارد می‌دهد وقتی بتوانیم نگرانی‌های یک مادر، یک خواهر یا یک همسر را کمتر کنیم یعنی به آن شخص امنیت و آرامش را بخشیدیم و من سرلوحۀ این عمل را محبت می‌دانم.
در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید
در ابتدا خدای مهربانم را شاکرم و بعد از آقای مهندس و خانواده عزیز و محترمشان سپاسگزارم از مسافران عزیزم ممنونم که باعث آمدن و ماندن من در کنگره شدند از کمک راهنمای بسیار مهربانم که الگوی بزرگی برای من هستند و خواهند بود بی‌نهایت سپاسگزارم از مادرم و خواهرم و دخترم آنیتا که در سرما و گرما همراه من بود تشکر می‌کنم از شما و خانم فاطمه بابت تهیه مصاحبه سپاسگزارم.
طبقه بندی: گفت و گو،
