به تکـرار یـک فصـل دائم رسیده ام

زمستان زمستان زمستان

فصـل خـزان تمـام شـده و ملکـه سلطنــت خـود را آغــاز کـرده

وبا غـرور بر بلنـدای تخـت شاهـی نشستـه

صـدای دلنـواز موسیقـی لبخنـد را بر لبـانم می نشـاند

از پنجـره بـه منظــره رو بـه رویـم می نگـرم

چـه روز زیبـایی

مـن و تنهـایی ، موسیقـی و رقص دانـه های بـرف در کنـار هـم

و مشغـول بـه گذرانـدن یـک روز سخـت

بـه آسمـان چشـم می دوزم

کـه دانـه های سفیـد برف از میـان تیـرگی آسمـان آهستـه

خود را بـه آغـوش زمیـن می رساننـد

تـا در کنـار درختـان سـر بـر بالیـن خـود بگـذارنـد

شهـر در بـرف فـرو رفتـه و مـردم در آرامـش خفتـه انـد

امـا خـواب با مـن بیـگانگــی میکنـد

قلـم بر میـدارم و از مشـروب شعـر و شـور مینـوشم

و گیـج گیجـی واژه میکـارم

درون شعـر تـب دارم

لبـاس گـرم خـود را می پـوشـم و بـه آغـوش پـر از آرامـش شـب می روم

دانـه های برفـی کـه بـر موهـایـم نشستـه سـرمای وجـودم را بیـدار می کنـد

ابـرها مـاه را آورده انـد تـا مـن تنهـا نبـاشــم

بـه مـاه می نگـرم او همـدم تنهـایی مـن اسـت

روزی به سویـش می روم تا در کنـارش در آرامـش ابـدی فـرو روم

http://www.uplooder.net/img/image/58/8994723ac202ea3190881291028832e1/103.jpg


پ.ن : قسمتی ازاین نوشتـه حذف شده

مرسـی از دوستـایی کـه همیشـه بهـم سر میزننـد

ایـن مدت کـه نبـودم

فکـر نمیکـردم کـه امار بازدیدا اینقدر خوب پیش رفتـه باشـه

ممنـونم کـه خط خطـی های یـه روانیـو میخونیـد


♥ پنجشنبه 16 دی 1395 ساعت 04:30 ب.ظ توسط Ftme نظرات()