ادّعای حیات!/طنز
مسافری
در شهر بلخ جماعتی را دید که مردی زنده را در تابوت انداخته و به سوی
گورستان میبرند و آن بیچاره مرتب داد و فریاد میزند و خدا و پیغمبر را به
شهادت میگیرد که والله، بالله من زندهام! چطور میخواهید مرا به خاک
بسپارید؟
اما چند ملّا که پشت سر تابوت هستند، بیتوجه به حال و احوال او رو به مردم کرده و میگویند: پدر سوختهی ملعون دروغ میگوید، مُرده.
مسافر حیرت زده حکایت را پرسید. گفتند:
این
مرد، فاسق و تاجری ثروتمند و بدون وارث است. چند مدت پیش که به سفر رفته
بود، چهار شاهد عادل خداشناس در محضر قاضی بلخ شهادت دادند که مرده و قاضی
نیز به مرگ او گواهی داد. پس یکی از مقدسین شهر زنش را گرفت و یکی دیگر
اموالش را تصاحب کرد.
حالا بعد از مرگ برگشته و ادعای حیات میکند. حال
آن که ادعای مردی فاسق در برابر گواهی چهار عادل خداشناس، مسموع و مقبول
نمیافتد. این است که به حکم قاضی به قبرستانش میبریم، زیرا که دفن میّت
واجب است و معطّل نهادن جنازه شرعاً جایز نیست.
#احمد_شاملو