. چیزی نگفت
جغد فرتوتی هما شد ، هیچ کس چیزی نگفت
موشی آمد اژدها شد، هیچ کس چیزی نگفت
رفت شَست پای خوشبختی به چشم زندگی؛
عشق امری ناروا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
چشمه ی جوشان و شفّافی که ملّت خلق کرد
غرق گِل از ابتدا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
آن که رسم کدخدایی را غلط اعلام کرد
کم کمک خود کدخدا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
دست ملّت ضربه خورد افسار دولت ول شد و
دولت از ملّت سوا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
دین و حومه رفت زیر سلطه ی تزویرخان
منطقه ارض الرّیا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
ملّتی که برج در برجش نشان از جشن داشت
ماه در ماهش عزا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
زنده شد «ابن زیاد» و نوحه خوانی پیشه کرد
آب و نانش کربلا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
شیخ از «اللّه اکبر»، «کِبر» را برداشت کرد
رفت بالا کبریا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
از نماز بی وضو چیزی نمی گویم ولی
روزه ها بی ربّنا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
هر حرامی کم کم از منبر حلالیّت گرفت
مثل این که کودتا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
چارچنگولی ربا افتاد روی بانک ها
این رِبا هستی رُبا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
مرزهای علم و دانش در افاضات شیوخ
دائماً هی جابه جا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
هر چه مسئول آمد از بس بود خالص ، دزد شد
دزدی اش هم برملا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
آن که فِرت و فِرت از ارض و سما تفسیر داشت
کاسب ارز و طلا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
نرم نرمک کلّ بیت المال هاپولی شد و
پول ها پخش و پلا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
آب و خاک و کوه و دشت و نفت و گاز و معدن و
جنگل و دریا فنا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
گرد و خاک و دود و پارازیت و کوفتِ زهر مار
میکس با باد صبا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
هر کجا کمتر گران کردند مایحتاج را
محشر کبرا به پا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
فقرِ لامصّب فقط در قشر مستضعف نماند ؛
بانوا هم بینوا شد هیچ کس چیزی نگفت
آن چماقی را که می گفتند دیگر مرده است
لامروّت باز پا شد هیچ کس چیزی نگفت
ظلم عین سگ پرید و پاچه ی ما را گرفت
گرچه دردش جانگزا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
تازیانه مجری احکام تازی نازی و
آش شیرین ، شوربا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
کارگر زندانی امّا کارفرمای شریف !
راهی آنتالیا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
لاله ها رویید از خون جوانان وطن
آن که جیکی زد جزا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
"دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد ؟ !"
آشنا ناآشنا شد ، هیچ کس چیزی نگفت
من نمی دانم کدامین شیر فاسد خورده ای
باعث این وضع ما شد ، هیچ کس چیزی نگفت
چند سالِ بعد باید گفت : «کلّاً مملکت
حذف از جغرافیا شد ، هیچ کس چیزی نگفت»
شاعر ! از بالا پیامی محرمانه آمده :
«هیچ کس چیزی نمی گوید تو هم بس کن خفه».
***
. ((( حسین گلچین))