چهارشنبه 27 شهریور 1398 06:07 ق.ظ
نظرات ()
از ماست که بر ماست!
مرد فقیرى بود که همسرش کره مى ساخت.
زن کره ها را به شکل قالبهای یک کیلویى می ساخت و مرد آن را به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و مایحتاج خانه را مى خرید.
روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و آن ها را وزن کرد. اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود.
او عصبانى شد و به مرد فقیر گفت:
دیگر از تو کره نمى خرم،تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است!
مرد فقیر سرش را پایین انداخت و گفت:
ما ترازویی نداریم. چندی قبل یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن را به عنوان وزنه قرار می دادیم