به چه کسی باید خندید؟!

روزی دم یک روباه در حادثه ای قطع شد. روباه های گروه پرسیدند: 

دم ات چی شد ؟
چون روباه ها نسلی مکار هستند، گفت خودم قطع اش کردم.
گفتند: چرا؟ این که بسیار بد می شود.
روباه گفت: نخیر ، حالا خوب آزاد و سبک احساس راحتی می کنم .وقتی راه می روم فکر می کنم که دارم پرواز می کنم.
یک روباه دیگر که بسیار ساده بود رفت دم خود را قطع کرد و درد شدیدی داشت و نمی توانست تحمل کند.
رفت نزد روباه اولی و گفت: برادر، تو که گفته بودی که سبک شده ام و احساس راحتی می کنم .من که بسیار درد دارم.
گفت صدایش را درنیاور .اگر نه تمام روز روباه های دیگر به ما می خندند،
هر لحظه خوشی کن و افتخار کن تا تعداد ما زیاد شود و گرنه تمام عمر مورد تمسخر دیگران قرار خواهیم گرفت.
همان بود که تعداد دم بریده ها آنقدر زیاد شد که بعداً به روباه های دم دار می خندیدند.

نتیجه: وقتی در یک جامعه افراد مفسد زیاد می شود، آنگاه به افراد باشرف و باعزت می خندند و گاهی هم آن ها را دیوانه می گویند...!!!