آیت الله منتظری و عملِ چشم!
شنیدم آیتاللّه موسوی اردبیلی از عمل جراحی چشم خود از تهران به قم برگشته اند و من به دیدنش رفتم.
او مسئله ای بیان کرد که عمیقاً ناراحت شدم؛ همانگونه که ایشان بشدّت غمگین بود و بغض گلویشان را گرفته بود!
آیتاللّه اردبیلی فرمود: روزی برای عمل چشم به بیمارستانی در تهران رجوع کردم و بنا شد دکترسیدحسن هاشمی (وزیر بهداشت و درمان دولت تدبیروامید) که چشم آیتاللّه منتظری را عمل می کند، چشمان مرا نیز عمل کند، آزمایشهای لازم بر روی چشم بنده و آیت الله منتظری انجام شد، پس از آن دکتر به من گفت:
شما مرخص هستید .بروید و فردا صبح ساعت هشت اینجا باشید تا شما را عمل کنم.
به دکتر گفتم: چرا آیتاللّه منتظری شب همینجا ماند و به من میگویید بروم!؟ مگر عمل من با عمل او تفاوتی دارد؟
دکترهاشمی گفت: خیر، عمل یکی است، به ایشان هم گفتم برود و صبح روز بعد بیاید. اما ایشان گفتند:
کجا بروم؟! در تهران خانه هر کسی بروم، برای او مسأله ایجاد میکنند و فکر میکنند که آنجا رفتهام تا توطئهای بکنم! اگر به قم هم بروم، صبح نمیتوانم بیایم؛ زیرا نیروهای اطلاعات برای اجازه گرفتن، باید با مسئولینشان هماهنگ کنند و آنها تازه ساعت هشت بر سر کارشان میآیند و اجازه بدهند یا ندهند معلوم نیست! اگر میشود لطف کنید در همین بیمارستان به من جایی بدهید تا شب همینجا بمانم و صبح مرا عمل کنید!
سپس آیتاللّه اردبیلی فرمود: بغض گلویم را گرفت که دیدم فقیهی بزرگ با آن سوابق قبل و بعد از انقلاب، آن همه فداکاری، پدر شهید، پدر جانباز و حالا در حالت بیماری چشم هر جایی نمیتواند بماند و ناچار است درخواست کند در بیمارستان به او جا بدهند تا شبی در آنجا بماند!