جرم امنیتی!!
آوردهاند:
سیاستمردی که از فضل بزرگان حاصلی نداشت، اما از فضلهی آنان حاصلها،دفعتاً رئیس شد.
چون عمارت نمیدانست ویران میکرد.
چون تدبیر نمیدانست تدمیر میکرد.
خواستند او را علم و هنر تدبیر آموزند.
بر او معلّمی گماردند.
معلم گفت: ای آقای سیاستمرد، این ترکیب را فرابگیرید: «ضَرَبَ زید عَمرواً.» ضرب فعل است و زید فاعل است و عمروا مفعول و معنی آن این است که زید عمروا را زد.
آقای سیاستمرد پرسید: «مگر عمرو گناهی کرده بود که بر او حد لازم شده بود؟»
معلم گفت: «نه، این مثالی است که در علم نحو آوردهاند تا قاعدهی نحوی معلوم گردد نه آنکه واقعا زدنی صورت گرفته باشد.»
آقای سیاستمرد گفت: «نیروی امنیتی و نظامی و انتظامی را طلب کنید تا بروند و زید را دستوپا بسته بیاورند که مردی طالب علم گواهی میدهد که او عمرو را زده است.»
معلم گفت: «ای سیاستمرد بزرگ و بزرگزاده این واقعه را واقعیت و حقیقتی نیست.»
لطفا بیخیال زید و عمرو و زدن و خوردن شوید بیهوده غلطی کردم من.
سیاستمرد در قهر و خشم شد و گفت:
«حتما تو از این زید رشوت گرفتهای و میخواهی این مهم را درهم پیچیی».
دستور داد که معلم را به جرم امنیتی (تضعیف و تخریب وضعیت و ترویج خشونت) به زندان اندازند و از او نیک بازجویی گردد.
بعد از چندی معلم به جرم خود معترف گشت و عوامل پشت پرده و روی پرده را فاش نمودی.