سیدعلیرضا شفیعی مطهر یکشنبه 14 اردیبهشت 1399 09:01 ق.ظ نظرات ()

  همشون زدن!

فقیری هر روز  نامه ای به خدا می نویسه و تقاضای ١٠ میلیون تومان می كنه و نامه را بوسیله بادكنك می بنده و به هوا می فرسته .
ولی نامه های او همیشه توی كلانتری پلیس که دیوار به دیوار خونه فقیر بوده میفته.

تمام افراد كلانتر ی دلشون واسش می سوزه و شروع به جمع آوری مبلغی میكنن و ٥ میلیون تومان جمع میکنن و همگی دم در منزل فقیر جهت تحویل مبلغ حاضر میشن
 و بهش میگن كه این مبلغ از طرف خدا واست رسیده .

روز بعد این فقیر نامه دیگری با بادکنک می پرونه و باز میفته توی كلانتری، توش نوشته :
 ای خدا دستت درد نكنه ،

فقط دفعه دیگه دست نیروی انتظامی نفرست. همشون دزدن! چون نصف پول رو كش رفتن!!