یادشون بخیر....

⚜ یاد شهید بابایی بخیر که طلاهای همسرش را فروخت و به افسران و سربازان متاهل داد و گفت: 

مایحتاج عمومی گران شده و حقوق شما کفاف خرج زندگی رو نمیده!!

⚜یاد شهید رجبی بخیر که پول قرض الحسنه به دیگر نیروها می داد و می گفت وام است و وقتی می گفتند دفترچه قسطش را بده می گفت کسی دیگر پرداخت می کند.

⚜یاد شهید بابایی بخیر که یکی از دوستانش تعریف می کرد که: دیدم صورتشو پوشونده و پیرمردی رو به دوش کشیده که معلوله ... شناختمش و رفتم جلو که ببینم چه خبره که فهمیدم پیرمرد رو برا استحمام می بره!!

⚜یاد شهید حسین خرازی بخیر که قمقمه آبش را در حالی که خودش تشنه بود به همرزمانش می داد و خودش ریگ توی دهانش گذاشت که کامش از تشنگی به هم نچسبه!!

⚜یاد شهید مهدی باکری بخیر که انبار دار به مسئولش گفت: میشه این رزمنده رو به من تحویل بدهید، چون مثل سه تا کارگر کار می کنه طرف میگه رفتم جلو دیدم فرمانده لشگر مهدی باکری هست که صورتشو پوشونده کسی او را نشناسد و گفت چیزی به انباردار نگه!!