به عمل کار برآید به سخندانی نیست

سلطان محمود و پیرزن
ــــــــــــــــــــــــــ
در اخبار سلطان محمود غزنوی مذکور است که پیر زنی به درگاه او آمد و از دزدان کوچ و بلوچ که کالای او را برده بودند ،شکایت کرد و گفت: 

« یا کالای من از ایشان بستان یا عوض آن بده»! 

سلطان گفت : « به کجا بردند ؟» 

پیرزن جواب داد : « به دیر کجین » .

سلطان گفت : ؛« دیر کجین کجا باشدـ؟» 

زن گفت: « ای ملک ،مملکت چندان بگیر که بدانی چه داری و نگاه توانی داشت ، دعوی کدخدایی جهان کنی و در ملک خویش تصرف نتوانی کرد؟و شبانی کنی و میش از گرگ نتوانی داشت ؟