آرامگاه چه کمبودی دارد؟!

قصّه های شهر هرت/قصّۀ94

 #شفیعی_مطهر

اعلی حضرت هردمبیل روزی به وزیر اعظم دستور داد تا آرامگاهی باشکوه و بزرگ برای او بسازد تا پس از صد سال جسدش در آن آرام بگیرد.

پس از اتمام بنا وقتی وزیر خبر پایان کار را گزارش داد، شاه تصمیم گرفت برای افتتاح آن جشن باشکوهی بگیرد،تا بدین بهانه هم اسم خود و لزوم احترام به مقام عالی سلطنت را به رخ مردم خویش و دنیا بکشد.بنابراین دستور داد تا در تاریخ معیّنی مراسمی باشکوه با حضور همۀ مردم برگزار شود.

روز موعود را تعطیل عمومی اعلام کردند و همۀ کارمندان و کارگران و بازاریان و...به زور و اجبار به محلّ مقبره کشانیدند.

اعلی حضرت هردمبیل بدین بهانه نطق غرّایی ایراد کرد. سپس رئیس تشریفات دربار رشتۀ سخن را به دست گرفت و برای نشان دادن اوج پاچه خواری بر لزوم تهیّه و نصب تندیس اعلی حضرت در محلّ مقبره تاکید ورزید تا چاکران و علاقه مندان او هر روز با تعظیم به آن تندیس ادای احترام کنند.در پایان برای این که از همۀ مردم تاییدیه بگیرد ،از مردم پرسید:

ای مردم جان بر کف شهر هرت! اکنون این بنا چه کمبودی دارد؟

مردم به این که بگویند «تندیس اعلی حضرت را»،یک صدا فریاد زدند: 

«فقط جنازۀ اعلی حضرت را»!!

کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

  https://t.me/amotahar