قصّه های شهر هرت/قصّۀ97
#شفیعی_مطهر
هردمبیل داشت پیر می شد و برف پیری بر سیمایش نشسته بود. بنابراین دلش می خواست تا زنده هست،اوضاع اجتماعی شهر را به گونه ای برای ولی عهدش آرام و آماده کند،که پس از مرگش آیین خاکسپاری او با تشییع جنازۀ باشکوهی همراه باشد و نیز سلطنت خاندان هردمبیلیان با چالش روبه رو نشود. ضمناً گاهگاهی از گوشه و کنار شهر خبرهای ناگواری از بالارفتن سطح بیداری و آگاهی مردم و نارضایتی آنان به گوش می رسید.
او ناگزیر «شارل شرلی» یکی از کارشناسان سازمان امنیّتی کشور «سیلِگنا» را به شهر هرت فراخواند و با اهدای پول و امکانات زیاد از او خواست راه حلّی قطعی برای استمرار حکومت استبدادی هردمبیلیان در شهر هرت ارائه کند.
شرلی در ضمن توضیحاتش برای هردمبیل گفت:
«تنها راه استمرار سیستم دیکتاتوری ،این است که مردم به شدّت گرسنه و نیازمند باشند و در خویش احساس حقارت و فرومایگی کنند. این راه حل را کتاب آسمانی مسلمانان دربارۀ روش تحکیم استبداد فرعونی برمی شمارد. ضمناً دانش جامعه شناسی نیز آن را تایید می کند .قرآن می گوید:
«فَاستَخَفَّ قَومَهُ فَاَطاعوهُ» .یعنی فرعون مردمش را تحقیر می کرد تا او را اطاعت کنند.
بنابراین من با اجرای طرحی میزان احساس حقارت و پستی و نیازمندی مردم را طی یک هفته می سنجم و نتیجه را به شرف عرض ملوکانه می رسانم.»
هردمبیل به صدراعظم دستور داد کلّیّۀ امکانات مورد نیاز شرلی را تامین کند. روز بعد به دستور شرلی در اعلام خبرها اعلام کردند که به فرمان اعلی حضرت به همۀ اهالی شهر هرت مبلغی به نام «گولانه» پرداخت می شود. مردم برای دریافت آن باید صبح یکشنبه ساعت 8 صبح به درب شرقی کاخ مراجعه کنند. از چند روز پیش تمام در و دیوار شهر را پر از آگهی کرده بودند که شرط دریافت گولانه این است که همۀ مردم باید صورتک گوسفند بر صورت خود بزنند و صدای بع بع کنند!
به دنبال آن چند مغازه با تولید و ارائۀ صورتک گوسفند شروع به فروش آن کردند. مردم برای خرید آن مقابل مغازه ها صف کشیدند. فروشندگان نیز موقع را مغتنم شمرده صورتک ها را با چندین برابر قیمت اصلی به مردم بیچاره می فروختند. بزودی صورتک بازار سیاه پیدا کرد و توزیع آن فقط با پارتی بازی و قیمت های زیاد امکان پذیر شد.
سرانجام تعداد زیادی از مردم به هر قیمتی بود صورتک ها را تهیه کرده و از شب قبل از یکشنبه جلوی درب شرقی کاخ هردمبیل صف کشیدند!
شرلی وقتی این همه شور و هیجان و ولع مردم و احساس حقارت آنان را مشاهده کرد،به ماموران توزیع گولانه دستور داد موقع پرداخت گولانه مردم باید با صدای بلند بع بع کنند و هر کس بتواند با صدای بلندتر بع بع کند،گولانۀ بیشتری به او بدهند!
آن گاه شرلی از اعلی حضرت خواست در غرفۀ بالای قصر بنشینند و هجوم حقارت آمیز و صدای بع بع مردم فرومایه و پست را بشنود و یقین کند که تا زمانی که انسان ها ،کرامت انسانی خویش را فراموش کرده و حقارت حیوانی را می پذیرند،سلطنت استبدادی هردمبیلیان ادامه خواهد یافت!
هردمبیل بر فراز قصر نشسته و با تبختُر و تفرعُن ،تحقیر مردم ستمکش شهر هرت را می دید که برای دریافت مبلغی اندک چگونه به همدیگر فشار می آورند و یکدیگر را زیر دست و پای خود لِه می کنند و با تمام توان حنجرۀ خود را پاره و با نعرۀ جگرخراش بع بع می کنند تا اندکی بیشتر پول بگیرند!
کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر