چهارشنبه 12 شهریور 1399 04:23 ب.ظ
نظرات ()
صاحب خر را به جای خر برند!!
آن یکی در خانهای درمیگریخت
زرد رو و لب کبود و رنگ ریخت
صاحب خانه بگفتش خیر هست
که همیلرزد ترا چون پیر دست
واقعه چون است چون بگریختی
رنگ رخساره چنین چون ریختی
گفت بهر سخرهٔ شاه حرون
خر همیگیرند امروز از برون
گفت میگیرند کو خر جانِ عَم
چون نهای خر رو ترا زین چیست غم
گفت بس جِدّند و گرم اندر گرفت
گر خَرَم گیرند هم نبوَد شگفت
بهر خرگیری برآوردند دست
جِدّجِد تمییز هم برخاستست
چونک بیتمییزیانمان سرورند
صاحب خر را به جای خر برند
مثنویمعنوی