ساعت دروغ سنج!


شیخی می میرد و به جهان آخرت می رود.
در آنجا مقابل دروازه های بهشت می ایستد، سپس دیوار بزرگی می بیند که ساعت های مختلفی روی آن قرار گرفته بود.
از یکی از فرشتگان می پرسد:
این ساعت ها برای چه اینجا قرار گرفته اند؟
 فرشته پاسخ می دهد:
این ساعت ها، ساعت های دروغ سنج هستند و هر کس روی زمین یک ساعت دروغ سنج دارد و هر بار آن فرد یک دروغ بگوید عقربه ساعت یک درجه جلوتر می رود.
شیخ می گوید: چه جالب! اون ساعت کیه؟! 

فرشته پاسخ می دهد: «مادر ترزا، او حتی یک دروغ هم نگفته بنابر این ساعتش اصلاً حرکت نکرده».
شیخ دوباره می گوید: وای باور کردنی نیست، خوب اون یکی ساعت کیه؟ 

فرشته پاسخ می دهد: «ساعت  ادیسون (مخترع برق ) عقربه اش دوبار تکان خورد».
شیخ می گوید: خیلی جالبه، راستی ساعت من کجاست؟
فرشته پاسخ می دهد: «آن در اتاق کار سرپرست فرشتگان است و از آن به عنوان پنکه سقفی استفاده می کنند»!!!!!!!!!!!!!