#طنزسیاهنمایی.110
یک خسته نباشید به دولت!
گفت: وقتی کرونا آمد و کلِّ جهان را فراگرفت،از دولت فخیمه تدبیر و امید خواستیم کاری بکنند. افاضه فضل فرمودند که:
مردم کسب و کارهایشان را تعطیل کنند و بنشینند در خانه ها!
گفتیم: در بیشتر کشورهای دنیا دولت به مردم کمک مالی و غذایی و دارویی می کند.
فرمودند: صاحبخانه ها درصد کمتری بر اجاره ها بیفزایند!
وقتی دیدیم دارد اپیدمی و خطرناک می شود ،گفتیم چاره ای بیندیشید.
فرمودند: مردم مهمانی نروند، تفریح نکنند، مسافرت نروند،برای جانباختگان کرونا عزاداری نکنند، عروسی هم برگزار نکنند و...
گفتیم: بابا ،کرونا همه جا فروکش کرده،ولی ایران تازه رفته در پیک سوم!
فرمایش کردند : مردم اجباراً ماسک بزنند، وگرنه جریمه اش را باید بدهند به ما!
گفتیم: حداقل ماسک و محلول و الکل را به مردم بدهید که استفاده کنند!
لبخند تمسخرآمیزی زدند و فرمودند:
همه کارها را ما کردیم! این یک کار را خود مردم بکنند دیگر!!
گفتم: خب،خسته نباشند!
گفت:پدر و پسری در اتاقی نشسته بودند.
پدر گفت: پسرم برخیز و سنگ ۵ کیلو را بیاور.
پسر گفت:این گربه را که در اتاق است، من وزن کرده ام، دقیقاً پنج کیلو است. از همین استفاده کن.
پدرگفت: برخیز و آن متر را به من بده.
جواب داد: گربه از نوک سر تا دم دقیقاً یک متر است. از همان گربه به جای متر استفاده کن!
پدر گفت: حداقل برخیز برو بیرون ببین باران می آید یا نه؟
باز هم جواب داد: این گربه الان از بیرون آمده، دست بکش روی کمرش. اگر خیس بود باران می بارد.
پدر سری تکان داد و گفت : حداقل برخیز گربه را بگیر به من بده!!!
پسر لبخند تمسخرآمیزی زد و گفت:
این همه کارها را من کردم .این یک کار را خودت انجام بده!!
گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی ؟!
#شفیعی_مطهر
(سوژه از میرعظیم رئیسی)
کانال رسمی گاه گویه های مطهر