چکیدهای از کتاب :
فاجعه جهل مقدس
علامه مصطفی محقق داماد
۴۱۱ سال پیش، در روز ۱۷ فوریه سـال ۱۶۰۰ میلادی، "جوردانو برونو" فیلسوف ایتالیایی پس از گذراندن
۸ سـال در سیاهچال های خوفناك دادگاه انگیزاسیون (تفتیش عقاید) در میدان كامپودی فیوری شـهر رم زنده زنده در آتش سـوزانده شد.
برونو كسی بود كه از حق تمام انسانها برای اندیشیدن بدانگونه كه دل شان میخواست، دفاع میكرد.
نوشتهاند كه وقتی برونو را به یك ستون آهنین بسته بودند و انبوهی از هیزم برای سوزاندن او جمـع كرده بودند،
او هـم ساكت بود و تسلیم شده بود و چیزی نمی گفت؛ ولی اتفاقی افتاد كه یك جمله گفت كه در تاریخ باقی ماند.
آن اتفاق این بودكه ناگهان دیدند پیرزنی نزدیك شد و تكه هیزمی در دست داشت و با آوردن نام خدا بر لب، آن را به روی هیـزمها انداخت.
برونو سكوتش را شكست و گویی عمل این پیر زن مغز استخوانش را سوزانده بود، گفت:
"لعنت بر این جهل مقدست!"
مهـم ترین و یا لااقل یكی از اهم آفت های اجتماعی نه تنها در منطقه اسلامی بلكه شاید بتوان گفت در سراسر جهان که جوامع دینی از آن رنج میبرند،
"جهل مقدس است"
"جهل مقدس جهلی است كه بُعد قدسی دارد."
در چنین جهلی، شخص جاهل در جهل میسوزد، ولی برای خدا میسوزد.
گرسنگی، فقر، فلاكت، بیماری، جنگ و دشمنی، جنایت، آدمكشی، ایذاء و آزار به همنوع، همه را به قصد قربت تحمل می كند و جالب این است كه از هرگونه روشنگری هـم می هراسد، آن هم برای خدا!!!
در جهل قدسی، شخص جاهل با نهادی همراه میشود به نام "اعتقاد"؛
یعنی برای چنین انسانی اعتقاد به جای تفكر مینشیند.
اعتقـاد از ریشه "عقد" یعنی بستن است.
شخصی كه به امری معتقد می شود فكرش را گـره زده و معتقداتش را خط قرمز خویش میسازد.
كسانی كه به جهل مقدس گرفتار می شوند، جاهلانه برای خویشتن، خدا می سازند، خدایی كه ناخودآگاه مجموعهای از خواستههای خود آنان است.
جهل مقدس همـراه با اعتقادهای دینی است؛
ولی دینی كه نه براساس تعقل، بلكه بر اساس هواهای نفسانی، انسان معتقد می شود و بالاترین جنایت را ممكن است مرتكب شود،
در حالی كه خیال میكند
برای خداست و متقرب الیالله میشود.
یكی از آفات اجتمـاعی كه من مایلم آن را فاجعه تأسف بار برای جوامع دینی امروز بنامم، "جهل مقدس است؛"
جهـلی كه قهرمانانش دست به مهم ترین جنایات می زنند، به خیال آن كه كاری كه میکنند مورد خواست خداست و آنان برای خدا تلاش میکنند.
در یونان باستان، جنگ میان خدایان بود و در ادوار بعد در قالب جنگ ادیان شكل گرفت.
در تاریخ اسلام جنایات و خونریزی هایی كه به بار آمد، عموما معلول همین نوع جهل است.
گاهی اوقـات جهل كه لباس تقدس میپوشد، یك ملت را در تاریكی و جهنم ابدی فرو میبرد.
نمونهاش در زمان ما، مردم كرهشمالی هستند.
در كشور كره شمالی مـردمی زندگی می کنند كه از حداقل شرایط حیات یك انسان برخوردار نیستند؛
ولی تبلیغات حاكمیت، فكر آنان را چنان ساخته كه خیال می کنند در بهشت بریناند!.
این افراد در تاریكی هستند؛ ولی قدرت مشت آهنین، اجازه روشنگری به هیچ فردی نمیدهد.
در كره شمالی تنهـا كسی كـه حق فكـر كردن دارد، "رهبـر حكومت" است كه "فرمانده بزرگ" نامیده می شود.
وقتی "فرمانده بزرگ" در باره مسئله ای حرفی زد، دیگر هیچ كس حق ندارد در آن زمینه اظهارنظر كند!