منوی اصلی
حکمت و حكایت
شفیعی مطهر شخصیت کمیاب و کیمیا و نادری است که تسلط ستایش انگیزی بر کلام دارد. ما هنوز کسی با این لیاقت قلمی در ایران نمی شناسیم.
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر سه شنبه 31 شهریور 1388 05:46 ق.ظ نظرات ()

           روی من حساب باز نکنید!!

    پادشاهی اعلام كرده بود كه دخترش را فقط به ازدواج مردی درمی آورد كه بلندقامت، تحصیل كرده، باشعور، خوش قیافه، ورزشكار، جوان و... باشد.

     بعد از چند روز شخصی قدخمیده، بی سواد و بدقیافه درحالی كه مرتب سرفه می كرد عصازنان به قصر مراجعه كرد و به دربان گفت :

    به خاطر اعلامیه اخیر پادشاه آمده ام. دربان با تعجب و در حالی كه به زور از پوزخند خود جلوگیری می كرد گفت:

     ولی تو كه هیچ چیزت با آنچه پادشاه می خواهد شباهت ندارد؟! یارو گفت :

     بله! خواستم عرض كنم كه دور بنده را خط بكشد و مبادا روی من حساب كند؟!

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • عظمت باید در نگاه تان باشد ، نه در چیزی که به آن می نگرید.

    از آجر هایی که به سمت تان پرتاپ می شود، دیواری مستحکم بسازید.

    اشخاصی که هرگز وقت ندارند، آن هایی هستند ،که کمتر کار می کنند.

    ای کاش آدم ها می دانستند در انتظار چه هستند،


    انسان می تواند در انتظار همه چیز باشد، از هیچ تا لایتناهی، آری انسان حتی می تواند در انتظار هیچ باشد، هیچ هیچ .

    سعی نکن چیزی که نیستی باشی! از توانمندی هایت لذت ببر.

    به جایی که زمین خورده ای نگاه مکن، به جایی نگاه کن که پایت سُر خورده است.

    به همان اندازه یاد می گیرید که از یاد گرفتن خود لذت برده باشید.

    پنیر مجانی فقط در تله موش پیدا می شود.

    کارهای سخت مجموعه ای از کارهای آسان هستند ،که به موقع انجام نشده اند.

    مثل خردمندان فکر کنید  .اما با مردم به زبان خودشان حرف بزنید.

    آینده به روی افراد و سازمان هایی بسته خواهد بود ،که یارای گریز از جاذبه گذشته را ندارند. (مایکل پورتر )

    با هم بودن، «آغاز» ، با هم ماندن، «پیشرفت» و با هم کار کردن، «موفقیت» است.

    ( هنری فورد)

    زیاد زیستن تقریبا آرزوی همه می باشد، ولی خوب زیستن آرمان یک عده معدود.

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • عید فطر جشن رهایی از وابستگی ها 
                      برای شما 

       کل یوم لا یعصی الله فیه فهو عید 

             هر روزی که در آن خدا نا فرمانی نشود آن روز عیداست .                     امام علی(ع) 

              بود آن روز بر ما عید مطلق

             که در جنبش در آید پرچم حق

       عید ، نماد پیروزی شادمانی  جشن و نشاط است . عید فطر جشن پیروزی سپاه سپیده بر نیروهای شبرنگ اهریمنی است . 

     دین باوران سبزدل جان را در جویبار رمضان شسته ، سپاه سیاه شب را درهم شکسته و بر اریکه سپید سحر - رهایی از قفس  و پیروزی بر هوا و هوس را جشن می گیرند .

         روزه داری که در لحظات پر رمز و راز رمضان دل را از زباله رذایل پیراسته و با زیور قضایل آراسته ، عید فطر را جشن پیروزی و آغاز بهروزی می داند .

         اوج و عروج پرنده دل در گرو خروج از گل است . تا پرنده دل از گل نرهد، بر اوج فضایل نپرد . 

    ایمان شیرازه کتاب زندگی است . بدون این شیرازه  کتاب روزهای زندگی  اوراق پراکنده ای است در دست باد . صحیفه حیات  صفحاتی است از آفات . هر برگی به رنگی  و هر رنگی سایه ای از ننگی است . 

          روزه داران پیروز  ستارگان ثواب را از آسمان آبی محراب صید کرده اند . ستارگانی که دل را صفا می بخشند و درد دل را شفا . نمازشان ضریح سبز یاد است و تسبیح سرخ فریاد . آنان با این سیمرغ زرین از قاف زمین به طواف یقین می رسند . روح انسان پرنده ای خوش آهنگ است و دنیا قفسی تنگ . نماز کلید طلایی رهایی است از این زندان تنگ تنهایی . 

     روزه داران  نماز را تنها همدم تنهایی و یگانه شاهد شکیبایی می دانند و بر این باور ند که هر که از بند " تن " رها شود، در جمع " تن " ها  " تنها " شود ! اینان رهاتر از موج اند وفراتر از اوج .

           آن دلسوخته خودساخته - شریعتی - گفت : "

          " علی تنهاست !" آری چون انسان در این دنیا تنهاست . 

     اگر یاد سبز خدا نبود ، چه کسی حجم زرد تنهایی های انسان را پر می کرد ؟!

           اگر امید سبز " قرب الهی " در دل نمی شکفت ، چسان می شد این " غربت " را در گل نهفت ؟!

          اگر نبود این  " ذکر زلال "، " فکر ضلال " انسان را ملول می ساخت و پیوسته در " ملال " می سوخت !

          در عید سعید فطر روزه دار پیروز ، سر فراز و دل فروز، پیروزی یک ماه مجاهدت را جشن می گیرد . او یک ماه از هوا و هوس گریخته و با دیو نفس درآویخته . دل را با یاد دلدار نرم  و با عشق او گرم کرده است .

          تیره دلان زهر زور نوشیده اند و او نهر نور . آنان از ضلال سراب سیراب شده اند و او از ذکر زلال محراب . دیگران در فکر فریب اند و او در ذکر حبیب . 

    بی خدایان در دام غرور اسیرند و او سیر . آنان در زنجیر اسارت اسیرند و او بر سریر امارت امیر . بندگان هوس با خوردن خوراک خوشگوار خوش اند و او با دل سپردن به یار . آنان به خاک دل بسته اند و او از افلاک وارسته . دنیا دوستان فریفته حباب اند و او شیفته حبیب . اینان در تمنای خیال اند و او در " منا"ی وصال . 

              روز اول ماه شوال عید فطر - یکی از دو عید بزرگ جهان اسلام - است . جشن و سرور این عید فرخنده به خاطر پیروزی و موفقیت در رزم بزرگ و آزمون سترگ روحی و جسمی و انجام یک فریضه ارزشمند دینی و پایان یک ماه تمرین هوس سوز و زندگی ساز " روزه " است . 

         دین باوران حق یاور هر ساله در ماه مبارک رمضان در پرتو یک ماه روزه داری و تزکیه  با زلال " عبادت"  ضلال " عادت " را می شویند و با پای " جان" راه " جانان " را می پویند . عید فطر جشن وصال است و مرحله ای از کمال .

           جشن و سرور عید فطر با دو عبادت اصیل آغاز می شود : تجدید پیمان با خالق و تحکیم پیوند با مخلوق .

          مسلمین با تکبیر نماز عید به نیایش با خدا می پردازند و با پرداخت زکات فطره  فقر و فاقه را ریشه کن می سازند . جالب است که ویزای ورود به نماز عید فطر  پرداخت زکات فطره است . پرداخت فطریه نشانه تحکیم پیمان و پیوند اغنیا با نیازمندان و فرودستان جامعه است . اگر این فریضه مالی به صورت صحیح اجرا شود ، بسیاری از مشکلات مالی و اجتماعی جامعه اسلامی برطرف می گردد . ادای این زکات،  گامی است به سوی استقرار عدالت اجتماعی . عدالتی که تضمین کننده پویایی و پایایی نظام اجتماعی است .

           عید سعید فطر - جشن پیروزی حق باوران - بر همه یاوران حق مبارک باد ! 

    در صورت تمایل در این لینك به وبلاگ حكایات حكیمانه نمره دهید:

     http://weblogebartar.mihanblog.com/

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  •      رایحه روح انگیز رمضان دارد آهسته و دامن کشان ، كوچه باغ های شهر را ترك می كند ، اما هنوز خاطر ها از خاطره خوش آن عطرآگین است. 

    از هرچه بگذریم سخن دوست خوش تر است.

    پس با گوش جان شعر خانم عرفان نظر آهاری را با عنوان

    پله پله تا خدا را می خوانیم

     

    آسمان نشسته است

    روی شانه  اذان

    کوچه کوچه می رود

    می چکد بهار از آن

    **

    یک فرشته بازهم

    پهن کرده جا نماز

    می شود در بهشت

    رو به دل دوباره باز

    **

    با دو دستی از نیاز

    نردبانی از دعا

    پله پله می روم

    تا سپیده تا خدا

    **

    می رسد دلم به ابر

    این دلم کبوتری است

    پشت کوچه های ابر

    صبح شکل دیگری است

    **

    پشت کوچه های ابر

    خوبی فرشته هاست

    فصل آبی دعا

    مهربانی خداست.

     در صورت تمایل در این لینك به وبلاگ حكایات حكیمانه نمره دهید:

     http://weblogebartar.mihanblog.com/

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر پنجشنبه 26 شهریور 1388 05:46 ق.ظ نظرات ()
    راز پیروزی اسکندر بر ایران

    می گویند اسکندر قبل از حمله به ایران درمانده و مستاصل بود. از مشاوران خود پرسید که :

    چگونه می شود بر ملتی که از ملت من بیشتر می فهمند حکومت کرد؟

    یکی از مشاورانش می گوید:

    کتاب هایشان را بسوزان ، بزرگان و خرمندانشان را بکش و دستور بده به زنان و کودکانشان تجاوز کنند.

    اما ظاهراً یکی از مشاوران ( به قول برخی ، ارسطو) پاسخ می دهد که :

    نیازی به چنین کاری نیست.

    از میان  مردم آن سرزمین ، آن ها را که نمی فهمند و کم سوادند ، به کارهای بزرگ بگمار.

    بی سوادها و نفهم ها همیشه شکرگزار توخواهند بود وهیچ گاه توانایی طغیان نخواهند داشت.

    فهمیده ها و باسوادها هم یا به سرزمین های دیگر کوچ می کنند، یا خسته و سر خورده ،

    عمر خود را تا لحظه مرگ ،  در گوشه ای از آن سرزمین در انزوا سپری خواهند کرد.

     

    (منبع : فریدصلواتی)

    در صورت تمایل در این لینك به وبلاگ حكایات حكیمانه نمره دهید:

     http://weblogebartar.mihanblog.com/

    آخرین ویرایش: پنجشنبه 26 شهریور 1388 05:53 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر چهارشنبه 25 شهریور 1388 05:25 ق.ظ نظرات ()

     

    می گویند زمانی که قرار بود دادگاه لاهه برای رسیدگی به دعاوی انگلیس در ماجرای ملی شدن صنعت نفت تشکیل شود، دکتر مصدق با گروه همراه زودتر از موقع به محل رفت. در حالی که پیشاپیش جای همه شرکت کنندگان تعیین شده بود، دکتر مصدق رفت و روی صندلی انگلستان نشست. قبل از شروع جلسه یکی دوبار به دکتر مصدق گفتند : 

     اینجا هیات انگلیسی در نظر گرفته شده و جای شما آن جاست. 

     اما پیرمرد تحویل نگرفت و همان جا نشست. . جلسه داشت شروع می شد و هیات نمایندگی انگلیس روبه روی دکتر مصدق منتظر ایستاده بود، تا بلکه بلند شود و روی صندلی خودش بنشیند، اما پیرمرد اصلا نگاهشان هم نمی کرد. جلسه شروع شد و قاضی رسیدگی کننده به مصدق رو کرد و گفت: 

    شما جای انگلستان شسته اید و جای شما آن جاست.  

     کم کم ماجرا داشت پیچیده می شد که مصدق بالاخره به حرف آمد و گفت: 

    خیال می کنید نمی دانیم صندلی ما کجاست و صندلی انگلیس کدام است؟ نه آقای رییس ، خوب می دانیم جایمان کجاست ، اما راستش را بخواهید چند دقیقه ای روی صندلی دوستان نشستن برای خاطر این بود تا دوستان بدانند بر جای ایشان نشستن یعنی چه. او اضافه کرد: 

     سال های سال است که دولت انگلستان در سرزمین ما خیمه زده و کم کم یادشان رفته که جایشان اینجا نیست. . با همین ابتکار و حرکت عجیب بود که تا انتهای نشست فضای جلسه تحت تاثیر مستقیم این رفتار پیرمرد قرار گرفت و در نهایت هم انگلستان محکوم شد.

    در صورت تمایل در این لینك به وبلاگ حكایات حكیمانه نمره دهید:

     http://weblogebartar.mihanblog.com/

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر سه شنبه 24 شهریور 1388 05:31 ق.ظ نظرات ()
    ما هستیم  !


     

    نیمه شبی گذر ناصرالدین شاه و دو نفر از همراهانش به کاروان سرایی افتاد. در را محکم کوبیدند و کاروان سرادار بیدار شد.
    داد زد : کی هستی؟ مگه سر آوردی؟!
    ناصرالدین شاه گفت: ما هستیم ... سلطان بن سلطان، خاقان بن خاقان، سلطان صاحبقران، شاهنشاه ایران، پادشاه ملک و رعیت، ناصرالدین شاه قاجار!
    کاروان سرادار گفت: ما برای این همه آدم جا نداریم!

     (لطیفه ها و داستان های حکیمانه، اکبرپور)

    در صورت تمایل در این لینك به وبلاگ حكایات حكیمانه نمره دهید:

     http://weblogebartar.mihanblog.com/

     
    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • چند سالته؟

     

      

    چند سالته؟

     سؤال عجیبیه ؟ نه؟

    راستی شما چند سالته؟

    تا حالا چقدر به این موضوع دقیق فكر كردی؟

    اصلا سال ازكجا پیدا می شه؟

    یادش بخیر كتاب علوم دوره ابتدایی :

    « یك دورگردش زمین به دورخورشید را یك سا ل می نامند.»

    بذار ببینم یعنی چی!

    من 27 سا لمه،

     یعنی از وقتی كه من به دنیا اومدم تا حالا،

    زمین 27 بار به دور خورشید گشته!

    خوب این موضوع چه ربطی به من داره؟!!!

    یعنی اگه تو همین مدت زمین به جای 27 بار

    صد بار دور خورشید می گشت، من الان صد سالم بود؟!!!

    یا اگه مثلا هفت بار دورزده بود ، من هفت سالم بود؟!!!

    این كه سن من نیست!

    این سن زمینه! نه سن من!!!

    پس سن من ازكجا معلوم می شه؟

    زمین هر یك دور كاملی كه به دور خورشید خودش می زنه،

    یك سا لش می شه!

    پس منم هر یك دوری كه به دور خورشید خودم بزنم،

    اون وقته كه یك سا لم می شه،

    حالا بهتر شد ، نه؟

    راستی خورشید من كیه؟!!!

    اصلا بگو ببینم خورشید شما كیه؟!!

    تا حالا چند بار دورش گشتی؟!!! 

    (منبع: با بهره گیری از حكمت های علامه جوادی آملی)

    در صورت تمایل در این لینك به وبلاگ حكایات حكیمانه نمره دهید:

     http://weblogebartar.mihanblog.com/

     

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • بخش هایی از وصیت‌نامه حضرت علی(ع)

     

    چاپ
    بخش هایی از وصیت نامه تحول آفرین امیرالمومنین علی علیه السلام را تقدیم می دارم . آن را با هم بخوانیم:


    اوصیکما بتقوی الله و ان لا تبغیا الدنیا و ان بغتکما و لا تاسفا علی شی‏ء منها زوی عنکما و قولا بالحق و اعملا للاجر و کونا للظالم خصما وللمظلوم عونا.

    شما را به تقوی وترس از خدا سفارش می‏کنم واین که در پی دنیا نباشید، گرچه دنیا به سراغ شما آید وبر آنچه از دنیا از دست می‏دهید، تاسف مخورید. سخن حق را بگویید وبرای اجر وپاداش (الهی) کار کنید ودشمن ظالم ویاور مظلوم باشید.

    اوصیکما وجمیع ولدی واهلی و من بلغه کتابی بتقوی الله و نظم امرکم وصلاح‏ذات بینکم، فانی سمعت جدکمصلی الله علیه و آله و سلم یقول:«صلاح ذات البین افضل من عامة الصلاة والصیام‏».

    من، شما وتمام فرزندان وخاندانم وکسانی را که این وصیتنامه‏ام به آنان می‏رسد به تقوی وترس از خداوند ونظم امور خود واصلاح ذات البین سفارش می‏کنم، زیرا که من ازجد شما صلی الله علیه و آله و سلم شنیدم که می‏فرمود:

    اصلاح میان مردم از یک سال نماز وروزه برتر است.

    الله الله فی الایتام فلا تغبوا افواههم ولا یضیعوا بحضرتکم. 

    والله الله فی جیرانکم فانهم وصیة نبیکم.ما زال یوصی بهم حتی ظننا انه سیورثهم.

    خدا را خدا را در مورد یتیمان; نکند که گاهی سیر وگاهی گرسنه بمانند; نکند که در حضور شما، در اثر عدم رسیدگی از بین بروند.
    خدا را خدا را که در مورد همسایگان خود خوش رفتاری کنید، چرا که آنان مورد توصیه وسفارش پیامبر شما هستند. وی همواره نسبت‏به همسایگان سفارش می‏فرمود تا آنجا که ما گمان بردیم به زودی سهمیه‏ای از ارث برایشان قرار خواهد داد.

    والله الله فی القرآن لا یسبقکم بالعمل به غیرکم.

    و الله الله فی الصلاة فانها عمود دینکم.

    و الله الله فی بیت ربکم لا تخلوه ما بقیتم فانه ان ترک لم تناظروا.

    خدا را خدا را در توجه به قرآن; نکند که دیگران در عمل به آن از شما پیشی گیرند. خدا را خدا را در مورد نماز، که ستون دین شماست.

     خدا را خدا را در مورد خانه پروردگارتان; تا آن هنگام که زنده هستید آن را خالی نگذارید، که اگر خالی گذارده شود ،مهلت داده نمی‏شوید وبلای الهی شما را فرا می‏گیرد.

    والله الله فی الجهاد باموالکم وانفسکم و السنتکم فی سبیل الله. 

    وعلیکم بالتواصل والتباذل وایاکم والتدابر و التقاطع. 

    لا تترکوا الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فیولی علیکم شرارکم ثم تدعون فلا یستجاب لکم.

    خدا را خدا را در مورد جهاد با اموال وجان ها وزبانهای خویش در راه خدا. 

    وبر شما لازم است که پیوندهای دوستی ومحبت را محکم کنید وبذل وبخشش را فراموش نکنید واز پشت کردن به هم وقطع رابطه برحذر باشید. 

    امر به معروف ونهی از منکر را ترک مکنید که اشرار بر شما مسلط می‏شوند وسپس هرچه دعا کنید مستجاب نمی‏گردد.

    سپس فرمود:

    ای نوادگان عبد المطلب، نکند که شما بعد از شهادت من دست‏خود را از آستین بیرون آورید ودر خون مسلمانان فرو برید وبگویید امیرمؤمنان کشته شد واین بهانه‏ای برای خونریزی شود.
    ...الا لا تقتلن بی الا قاتلی. انظروا اذا انا مت من ضربته هذه فاضربوه ضربة بضربة، و لا تمثلوا بالرجل، فانی سمعت رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یقول:

    «ایاکم و المثلة و لو بالکلب العقور».

    آگاه باشید که به قصاص خون من تنها قاتلم را باید بکشید. بنگرید که هرگاه من از این ضربت جهان را بدرود گفتم ، او را تنها یک ضربت‏بزنید، تا ضربتی در برابر ضربتی باشد. وزنهار که او را مثله نکنید(گوش وبینی واعضای او را نبرید)، که من از رسول خدا شنیدم که می‏فرمود: 

    «از مثله کردن بپرهیزید، گرچه نسبت‏به سگ گزنده باشد».

    منبع:بازیاب
    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  •    پیامک های برگزیده شب های قدر / قسمت سوم

    مارا به دعا کاش فراموش نسازند

    رندان سحر خیز که صاحب نفسانند

    بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

       از عرش صدای ربنا می آید

      آوای خوش خدا خدا می آید

    فریاد که درهای بهشت باز کنید

    مهمان خدا سوی خدا می آید

    بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

    گویند کریم است و گنه می بخشد

    گیرم که ببخشد زخجالت چه کنم

    بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

    یا رب ز تو امروز عطا می طلبم

    هشیاری و بخشش خطا می طلبم

    مقبولی روزه و نماز و طاعات

    از درگه لطفت به دعا می طلبم

    بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

    ز مردم دل بکن یاد خدا کن

    خدا را وقت تنهایی صدا کن

    در آن حالت که اشکت می چکد گرم

    غنیمت دان و ما را هم دعا کن

    بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

    شب قدر است و من قدری ندارم

    چه سازم توشه  قبری ندارم . . .

    بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

    خیر، برکت، خرسندی، سلامت، خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت، توشه شب قدرتان باد.

     بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

    امشب ...

    از آسمان باران " انا انزلنا " بر فرق زمین می بارد ...

    امشب چشمانم را با آب توبه می شویم

    و کلام قرآن در دهانم می ریزم

    تا خواب چشمانم را نیازآرد ...

    بهترین و جدیدترین خدمات وبلاگ نویسان جوان                www.bahar20.sub.ir

    مبادا لیلة القدرت سر آید

    گنه بر ناله ام افزون تر آید

    مبادا ماه تو پایان پذیرد

    ولی این بنده ات سامان نگیرد

     

    منابع:

      www.parsclubs.com

    www.e-resaneh.com

    www.hawzah.net

    www.bazyab.ir

    www.pa2gh.net 

    تهیه کننده :مرضیه عاقبت بخیر

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
تعداد صفحات : 3 1 2 3
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات