منوی اصلی
حکمت و حكایت
شفیعی مطهر شخصیت کمیاب و کیمیا و نادری است که تسلط ستایش انگیزی بر کلام دارد. ما هنوز کسی با این لیاقت قلمی در ایران نمی شناسیم.
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر چهارشنبه 30 اسفند 1391 07:48 ق.ظ نظرات ()

      پیامك های جدید تبریک عید نوروز به صورت طنز


    اس ام اس جدید تبریک عید نوروز به صورت طنز

    نظر به این که عید دیدنی به صورت رفت و برگشت انجام میشه،

    جهت رفاه حال مردم ، سال ۹۱  عید دیدنی به صورت حذفی برگزار می شود !


    اطلاعیه شماره ۱ نوروزی :

    هر کس عیدی من را قبل از تحویل سال بدهد،

    از ۲۰ درصد جایزه خوش حسابی برخوردار می شود !

    هر ۵ هزار تومان ۱ امتیاز !

    مزیت مجرد بودن این است که شب عید به خاطر بی پولی ، شرمنده زن و بچه ات نمی شی !

    اطلاعیه :

    اون قدر که آیفون تصویری در ایام عید کارایی داره،

    تلویزیون و رادیو و غیره کارایی نداره.

    جهت یاد آوری گفتم !

    مهمان حبیب خداست !

    تذکر جدی به عیدی بگیران

    عیدی خود را در جیب خود نگه دارید !

    ما هنوز سر اون عیدی هایی که ازمون می گرفتن

    و می رفتن واسم حساب بانکی باز می کردن، اما هیچ وقت ندیدمشون

    با خانوادمون درگیرم !

    هرروزتان نوروز، نوروزتان پیروز، پسوردتان مرموز، اینباکستان پرسوز

    ماشینتان لکسوز، لکسوزتان کم سوز، ناهارتان قارپوز، سیگارتان بر پوز


    بدخواهتان فیروز ،غم هایتان ریفیوز، اوقاتتان محظوظ

    بیانیه صنف عیدی بگیران در سال ۹۱

    تعرفه عیدی در سال ۹۱ به شرح زیر است :

    اقوام درجه ۱ : ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان

    اقوام درجه ۲ : ۲ تا ۵ هزار تومان

    اقوام درجه ۳ : هرچه کَرَمِشون بود !

    تذکر : عیدی امسال هم در دید و هم در بازدید دریافت می شود !

    پرداخت فقط نقد !

    یک ضرب المثل هست که می فرماید:

    بعضی از مهمون‌ها حبیب خدا نیستن عذاب الهین ….

    گفتم در جریان باشید

    اینایی که عید میرن مسافرتای طولانی

    هم به خودشون حال میدن، هم یه لشکر آدمو از دید و بازدید معاف می کنن.

    خدا عوضشون بده ،اصن آدم نمی دونه چجوری ازشون تشکر کنه!

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • عكس ها و سروده هایی از گیلان





    در برابر طراوت و زیبایی‌های گیلان دو راه بیشتر نداری! یا سکوت کنی
    و لذت ببری و یا لذت خود را با شعر همراه سازی ...

    تو را من چشم در راهم

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • خـانه تـکانی دلـت مبـارک




    غصه هایت که ریخت، تو هم همه را فراموش کن

    دلت را بتکان

    اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • پیشاپیش سال نو (1392) مبارك  
    باز کن پنجره ها را، که نسیم
    روز میلاد اقاقی ها را
    جشن می گیرد،
    Description:   https://fbcdn-sphotos-a.akamaihd.net/hphotos-ak-snc6/223105_220039584689364_213477845345538_927415_1713883_n.jpg
    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • پیامك های تبریک عید نوروز

    اس ام اس تبریک عید نوروز

     بهار ثانیه ثانیه می اید…

    و اینجا کسی هست که به اندازه شکوفه های بهاری برایت آرزوهای خوب دارد…

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر چهارشنبه 23 اسفند 1391 07:36 ق.ظ نظرات ()

    پیامک مخصوص تبریک نوروز ۹۲

    پیامک مخصوص تبریک نوروز 92

    بهار بهترین بهانه برای آغاز و آغاز بهترین بهانه برای زیستن.

    آغاز بهار بر شما مبارک

    صندوقچه ای بهر دلت خواهم بود
    دریا بشوی تو، ساحلت خواهم بود
    ای یار اگر تو زورق دل باشی
    من هم ملوان زبلت خواهم بود!

    سال نو را به تو عشقم تبریک میگم

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه

  • راه چارە نداشته هایم تکه گچی بود…

    راه چارە نداشته هایم تکه گچی بود، اما
    سفید ….
    خیلی سفید
    خیلی سفید

    Madar[WwW.Kamyab.IR]

    نه
    فردا، نه
    …چند ساعت بعد هم نه
    …چند ثانیه دیگر هم نه…
    …همین الان
    برای مادرت یک کاری بکن
    اگر زنده است ، دستش را ....اگر به آسمان رفته است … قبرش را ….
    اگر پیشت نیست … یادش را ….
    اگر قهری…چهره اش را ….
    اگر آشتی هستی، پایش را…
    ببوس…ببوس....ببوس!

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه


  • عزیزم !تو فرارکن من مردونه ایستاده ام!


    یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند، پرسید:

     آیا می توانید راهی غیرتکراری برای ابراز عشق ، بیان کنید؟

    برخی از دانش آموزان گفتند :

    با بخشیدن،عشقشان را معنا می کنند. برخی «دادن گل و هدیه» و «حرف های دلنشین» را راه بیان عشق عنوان کردند. شماری دیگر هم گفتند «با هم بودن در تحمل رنج ها و لذت بردن از خوشبختی» را راه بیان عشق می دانند.
    یک ببر بزرگ، جلوی زن و شوهر ایستاده و به آنان خیره شده بود. شوهر،تفنگ شکاری به همراه نداشت و دیگر راهی برای فرار نبود..
    رنگ صورت زن و شوهر پریده بود و در مقابل ببر، جرات کوچک ترین حرکتی نداشتند. ببر، آرام به طرف آنان حرکت کرد. همان
    لحظه، مرد زیست شناس فریادزنان فرار کرد و همسرش را تنها گذاشت.
    بلافاصله ببر به سمت شوهر دوید و چند دقیقه بعد ضجه های
    مرد جوان به گوش زن رسید. ببر رفت و زن زنده ماند.
    داستان به اینجا که رسید دانش آموزان شروع کردند به محکوم کردن آن مرد.
    راوی اما پرسید : آیا می دانید آن مرد در لحظه های آخر زندگی اش چه فریاد می زد؟
    بچه ها حدس زدند حتما از همسرش معذرت خواسته که او را تنها گذاشته است!
    راوی جواب داد: نه، آخرین حرف مرد این بود که:
      «عزیزم ، تو بهترین مونسم
    بودی.از پسرمان خوب مواظبت کن و به او بگو پدرت همیشه عاشقت بود.
    قطره های بلورین اشک، صورت راوی را خیس کرده بود که ادامه داد: 
    همه زیست
    شناسان می دانند ببر فقط به کسی حمله می کند که حرکتی انجام می دهد و یا فرار می کند. پدر من در آن لحظه وحشتناک ، با فدا کردن جانش پیش مرگ مادرم شد و او را نجات داد. این صادقانه ترین و بی ریاترین ترین راه پدرم برای بیان عشق خود به مادرم و من بود.
     


    نتیجه گیری:

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • شاهزاده و پسرك فقیر

     

    به شاهزاده ای خبر دادند که جوان فقیری در شهر هست که بسیار به تو شباهت دارد . شاهزاده دستور داد و جوان را به حضورش آوردند . شاهزاده بر روی تخت نشسته بود، بادی به غبغب انداخت و در حضور درباریان گفت :

     از سر و وضع فقیرانه ات که بگذریم، بسیار به ما شباهت داری، بگو ببینم مادرت قبلا در دربار خدمت نمی کرده است؟


    Prince and the Pauper Cover

    درباریان خنده تمسخر آمیزی کردند و به جوان با تحقیر نگریستند.

     جوان لبخندی زد و گفت :

     اعلا حضرتا، مادر من فلج مادر زاد است، اما پدرم مدتی باغبان شاه بوده است !!!

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه


  • اصالت بهتر است یا تربیت خانوادگی؟


    روزی شاه عباس در اصفهان به خدمت عالم زمانه "شیخ بهائی" رسید. پس از سلام و احوال پرسی از شیخ پرسید:

     در برخورد با افراد اجتماع " اصالت ذاتیِ آن ها بهتر استT یا تربیت خانوادگی شان؟

    شیخ گفت : هر چه نظر حضرت اشرف باشد همان است، ولی به نظر من "اصالت" ارجح است.  شاه بر خلاف او گفت : شک نکنید که "تربیت" مهم تر است.
    بحث میان آن دو بالا گرفت و هیچ یک نتوانستند یکدیگر را قانع کنند. به ناچار شاه برای اثبات حقانیت خود او را به کاخ دعوت کرد تا حرفش را به کرسی نشاند.

    فردای آن روز هنگام غروب شیخ به کاخ رسید. بعد از تشریفات اولیه وقت شام فرا رسید. سفره ای بلند پهن کردند، ولی چون چراغ و برقی نبود، مهمانخانه سخت تاریک بود. در این لحظه پادشاه دستی به کف زد و با اشاره او چهار گربه شمع به دست حاضر شدند و آنجا را روشن کردند. در هنگام شام، شاه دستی پشت شیخ زد و گفت:

     دیدی گفتم "تربیت" از "اصالت" مهم تر است. ما این گربه های نااهل را اهل و رام کردیم که این نتیجه اهمیت "تربیت" است.


    شیخ در عین این که هاج و واج مانده بود، گفت من فقط به یک شرط حرف شما را می پذیرم و آن این که فردا هم گربه ها مثل امروز چنین کنند.

    شاه که از حرف شیخ سخت تعجب کرده بود، گفت: این چه حرفی است؟ فردا مثل امروز و امروز هم مثل دیروز! کار آن ها اکتسابی است که با تربیت و ممارست و تمرین یاد انجام می شود، ولی شیخ دست بردار نبود که نبود. تا جایی که شاه عباس را مجبور کرد تا این کار را فردا تکرار کند.

    لذا شیخ فکورانه به خانه رفت. او وقتی از کاخ برگشت، بی درنگ دست به کار شد. چهار جوراب برداشت و چهار موش در آن نهاد. فردا او باز طبق قرار قبلی به کاخ رفت. تشریفات همان و سفره همان و گربه های بازیگر همان. شاه که مغرورانه تکرار مراسم دیروز را تاکیدی بر صحت حرف هایش می دید، زیر لب برای شیخ رجز می خواند که در این زمان شیخ موش ها را رها کرد. در آن هنگام هنگامه ای به پا شد. یک گربه به شرق دیگری به غرب آن یکی شمال و این یکی جنوب ...

    حکایت جالب و خواندنی شاه عباس و شیخ بهایی - www.taknaz.ir

    این بار شیخ دستی بر پشت شاه زد و گفت: شهریارا ! یادت باشد. اصالت گربه موش گرفتن است؛ گرچه "تربیت" هم بسیار مهم است، ولی"اصالت" مهم تر. یادت باشد با "تربیت" می توان گربه اهلی را رام و آرام كرد ،ولی هرگاه گربه موش را دید، به اصل و "اصالت" خود بر می گردد.

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
تعداد صفحات : 3 1 2 3
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات