شوهر دوست داشتنی
زن، پاشو محکم تر روی گاز فشار داد ، باید خودشو سریع می رسوند…… نه!!!
صدای برخورد ماشین با سپر گلگیر روبه رویی….
ماشین کاملا نو بود و چند روز بیشتر نبود که اونو تحویل گرفته بودند.
چطوری باید جریان تصادف و به شوهرش توضیح می داد…. خدایا!!!
باید مدارکش رو حاضر می کرد.
در حالی که از یه پاکت قهوه ای رنگ بزرگ مدارکش رو بیرون می کشید،
تکه کاغذی از توی اون زمین افتاد که روی اون با خطی کلفت و شتاب زده نوشته شده بود:
.
.
عزیزم در صورت تصادف یادت باشه، که من تو رو دوست دارم، نه ماشین رو!
زن آروم گرفت و با لبخندی از ماشین پیاده شد.
وقتی پیرهنمون با اتو می سوزه ، قشنگ ترین ظرف کریستالمون میشکنه، دیوارهای خونه خط خطی میشه،
یادتون باشه هیچ کدوم ارزش شکستن دلی رو نداره!