نان، جان
نقل است ... خواجهای توانگر عمارتی میساخت و صدها كارگر را صبح تا شام به كار گماشته و به جای «دینار» به آنان «نان» میداد. بهلول متحیّر نظاره میكرد، عابری پرسید: چه خبر است؟
بهلول گفت: هیچ، نان میدهند و جان میستانند.
چهل سخن از امام هادی(ع)
به
مناسبت میلاد با سعادت امام علی النقی؛ ضمن عرض تبریك فرخنده زادروز حضرت
هادی علیه السلام چهل حدیث از آن امام بزرگوار را مرور می کنیم.
1. یگانگی خدا
لَمْ یزَلَِ اللهَ وَحْدَهُ لاشیء معه ثُمَّ خَلَقَ الاشیاء بدیعاً و اختار لِنَفْسِهِ اَحْسَنَ الاَسماءِ؛ 1
خداوند از ازل تنها بود و چیزی با او نبود. سپس اشیا را به صورت نو ظهور آفرید و برای خودش بهترین نامها را برگزید.
روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و بود.
فرهنگستان فانتزی زبان و ادب فارسی (طنز)
ما خواستیم بی خیال قضیه شویم. اما انگار خود فرهنگستان فانتزی زبان و ادب فارسی ول کن نیست. به همین مناسبت هر روز یک پاراگراف مصوب با کلمات مصوب و خجسته آن فرهنگستان فخیمه می سازیم تا حساب کار دست فارسی زبانان بیاید.
عشقم
من از عشق رخ تو رخ جوش زدم و تو از رخ جوش من هی جوش می زنی.
عشقم، عمرم، نفسم، به نظرم اگر جوش های رخ جوش تو روی خال رخ تو بزند، باید اسم آن را بگذاریم خال جوش.
امروز تو را در خویش یار دیدم و در دل گفتم کاش یار خویش با من در خویش یار بودی. کاش با تو ماست و برگکی بخورم.
عزیزم، تو نبودی و امروز دمابان خالی بود. خویش یار شلوغ بود و پی غذا را یا باید به تن می مالیدم یا منصرف می شدم.
تو از حال من آگاهی نداری و با من دورآگاهی نداری، افسوس. بیا دورآگاهی کنیم با هم.
عزیزم، راستی، چند وقتی است که درونداد دستگاه دست کم مشکل پیدا کرده. دوستم گفت اگر از دستی استفاده می کردم ، مشکلی پیش نمی آمد. دروندادم را که درست کردم، امیدوارم بیروندادم به مشکل نخورد. به زودی برایت نامه می دهم عشقم. بای هانی.
متن بالا با استفاده از کلمات پایین سرهم بندی شده:
رخ جوش = آکنه/ رستوران سلف سرویس = خویش یار
برگک = چیپس/ ماست و برگک = ماست و چیپس
دمابان = فلاسک/ دورآگاهی = تله پاتی
درونداد = این پوت/ بیرونداد = آوت پوت (اگر این پوت درونداد است، لابد آوت پوت بیرونداد است. ما نمی دانیم. )
دستی = پرتابل/ پی غذا = دسر
امروز
هفتم ماه ذی حجه و سالروز شهادت حضرت امام محمد باقرالعلوم(ع) است.ضمن عرض
تسلیت گوش جان بسپاریم به رهنمودهاها و نصایح حكیمانه آن پیشوای حكیم.
1- چه بسا شخص حریص بر امری از امور دنیا ، که بدان دست
یافته و باعث نافرجامی و بدبختی او گردیده است ، و چه بسا کسی که برای امری
از امور آخرت کراهت داشته و بدان رسیده ، ولی به وسیله آن سعادتمند گردیده
است .
بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (166)
طرز تفکر خرچنگی
طرز تفکر خرچنگی چیست؟ آیا می دانستید اگر چند خرچنگ را حتی در جعبه ای رو باز قرار دهید، باز هم همان جا باقی می مانند و از جعبه خارج نمی شوند؟ با وجود این که خرچنگ ها می توانند به راحتی از جعبه بالا بخزند و آزاد شوند! این اتفاق نمی افتد، زیرا طرز تفکر خرچنگی به آن ها اجازه چنین کاری نمی دهد و به محض آن که یکی از خرچنگ ها بخواهد به سمت بالای جعبه برود، خرچنگی دیگر آن را پایین می کشد و به این ترتیب، هیچ یک از آنان نمی تواند به بالای جعبه برسد و آزاد شود. همه آن ها می توانند آزاد شوند؛ اما سرنوشتی که در انتظار تک تک آن هاست، مرگ است!
این مطلب در مورد انسان های
حسود نیز مصداق دارد. آن ها هیچ گاه نمی توانند در زندگی شان پیشرفت کنند و
دیگران را نیز از موفقیت باز می دارند. حسادت، نشانه ای از ضعف اعتماد به
نفس است. هر چند این خصیصه ای همگانی است، اما وقتی حسادت، بخشی از خصایص
یک ملت شود، به معضلی بزرگ تبدیل خواهد شد. در آن صورت، این حسادت همگانی،
نتایج فاجعه آمیزی در پی خواهد داشت، زیرا باعث تباهی تمام افراد آن ملت یا
کشور می شود.
گاهی لیوان را زمین بگذار
استادی درشروع کلاس درس، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند... بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟
شاگردان جواب دادند: 50 گرم، 100 گرم، 150 گرم
استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی افتد.
استاد پرسید: خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟
یکی از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد می گیرد.
حق با توست.. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم، چه؟
شاگرد دیگری گفت: دست تان بی حس می شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار می گیرند و فلج می شوند. و مطمئنا“ کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند.
استاد گفت: خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟
شاگردان جواب دادند: نه
پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود؟ درعوض من چه باید بکنم؟
شاگردان گیج شدند. یکی از آن ها گفت: لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت: دقیقا“ مشکلات زندگی هم مثل همین است.
اگر آن ها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید. اشکالی ندارد. اگر مدت طولانی تری به آن ها فکر کنید، به درد خواهند آمد. اگر بیشتر از آن نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.
فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است... اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب، آن ها را زمین بگذارید.
به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند، هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می آید، برآیید!
دوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذاری.
زندگی همین است!