ماجرای خنده دار قضای حاجت هردمبیل در سفر فرنگ
قصه چهل و دوم / قصه های شهر هرت
کجا می روی؟
نقل است که گفت مردی در راه حج پیشم آمد.
گفت: «کجا می روی؟»
گفتم: «به حج.»
گفت: «چه داری؟»
گفتم: «دویست درم.»
گفت: «بیا به من ده که صاحب عیالم و هفت بار گرد من بگرد که حج تو این است.»
گفت: «چنان کردم و باز گشتم.»
***
و گفت: «از نماز جز ایستادگی تن ندیدم و از روزه جز گرسنگی ندیدم. آنچه مراست از فضل اوست، نه از فعل من.»
***
(تذکره الاولیا ،در احوال بایزید بسطامی)
مرگ بهتر از تن به ذلت دادن و به اندك ساختن بهتر
از دست نیاز به سوی مردم داشتن است. اگر به انسان نشسته در جای خویش چیزی
ندهند، با حركت و تلاش نیز نخواهند داد.
روزگار دو روز است، روزی به سود تو،
و روزی به زیان تو است، پس آنگاه كه به سود تو است، به خوش گذرانی و سركشی
روی نیاور، و آنگاه كه به زیان تو است، شكیبا باش.
(حكمت 396)
حسین (ع) هنوز مظلوم است
حسین (ع) هنوز مظلوم است
چون وقتی محرم می آید...
ستار گلمک.... صاحب بزرگ ترین
بنگاه ملک و ماشین شهر
یک ماه تکیه راه می اندازد
و خودش در روز تاسوعا
سر مردم گل می مالد
و ۱۱ ماه هم سرشان شیره!
دین و دنیا
جمله معروفی است از امام حسین(ع) که فرمودند:
الناس عبید الدنیا و الدین لعق على السنتهم یحوطونه ما درت معایشهم فاذا محصوا بالبلأ قل الدیانون
مردم بندگان دنیایند و دین، تنها بر زبانشان جاری است، هنگامی که زندگیشان سرشار است، دین گرایند؛ ولی هنگامی که در تنگنای بحران ها قرار گرفتند، دین داران واقعی اندک می گردند .
بشر تا آنجا تابع قوانین دین است که راحتی و منافعش به خطر نیفتد، و چون منفعت خویش در خطر ببیند، صدایش بلند می شود که دین چرا سخت می گیرد.
تمام هنر دین این است که انسان را در اوج سختی به آرامش می رساند، و این با دنیا گرایی و حب دنیا داشتن منافات دارد. دلبستگی دنیا مانع آرامش است.
حال عده ای که از پول نمی گذرند می توانند از پل بگذرند؟!
دریچه های خیر را به روی فرزندانمان بگشاییم
نیکوس
کازانتزاکیس نقل می کند که در دوران کودکی، یک پیله کرم ابریشم را بر روی
درختی می یابد. درست هنگامی که پروانه خود را برای خروج از پیله آماده می
سازد،؛ اندکی منتظر می ماند، اما سرانجام چون خروج پروانه طول می کشد،
تصمیم می گیرد این فرآیند را شتاب بخشد. با حرارت دهان خود آغاز به گرم
نمودن پیله می کند، تا این که پروانه خروج خود را آغاز می کند. اما بال
هایش هنوز بسته اند و اندکی بعد می میرد.
او می گوید: بلوغی صبورانه با یاری خورشید لازم بود، اما
من انتظار کشیدن نمی دانستم. آن جنازه کوچک تا به امروز، یکی از سنگین
ترین بارها، بر روی وجدان من بوده است. اما همان جنازه باعث شد درک کنم که
یک گناه حقیقی وجود دارد: فشار آوردن بر قوانین بزرگ کیهان. بردباری لازم
است و نیز انتظار زمان موعود را کشیدن شاهد بودن وسختی کشیدن عزیزان و
صبوربودن و مقاومت کردن، و با اعتماد راهی را دنبال کردن که خدا برای
زندگانی ما و فرزندانمان برگزیده است.
اگر پوسته تخم مرغی که ترک خورده و جوجه می خواهد سر از تخم بیرون آورد، به
شکستن آن کمک کنید، یقین بدانید پس از مدتی جوجه بیمار خواهد شد. باید جوجه
سختی بکشد تا پوسته را بشکند تا سالم تر و قوی تر پا به زندگی گذارد.
نگذارید هیچ چیز و هیچ کس جلوی شما را برای رسیدن به موفقیت بگیرد.
بگذارید فرزندانتان زمین بخورند تا تجربه کنند این قدر آن ها را یاری نکنید.
هیچ وقت نگران شکست های فرزندان خود نباشید،چرا که همان شکست شاید، رهگشای موفقیت و درخشش او باشد.
هیچ گاه بار مسئولیت کسی را به دوش نکشید.
جلوی تحقیر شدن او را نگیرید.
آسیب های او را به جان نخرید.
بگذارید تا همین فشارها موجب شکوفایی او شوند.
دانه ای را که سعی دارد خود را از دل خاک به بیرون بکشد ، از خاک در نیاورید.
پیله پروانه ای را که خود را با سختی از درون به بیرون می کشد ، پاره نکنید.
پوسته تخم مرغی را که جوجه ای سعی دارد آن را بشکافد و بیرون بیاید، نشکنید.
چرا که شما دریچه های خروج از عالم تاریک و تنگ و رنج آور را به روی آن ها
خراب می کنید و مانع پیش روی آن ها در مسیر رشدشان می شوید.
گاه تنها تماشا کردن این صحنه ها کافی است.
بر خودخواهی های خود غلبه کنیم.
بر حس مالکیت خود
بر طمع خود
بر زیاده خواهی ها
و
عواطف آسیب رسان خود
مسلط شویم
و دریچه های خیر را به روی فرزندانمان بگشاییم.