مدیریت هردمبیلی!!
قصه های شهر هرت / قصه پنجاه و پنجم
روزی
اعلی حضرت هردمبیل داشت از کارخانه ای بازدید می کرد، دید کارگران به سختی
و با جدیت دارند کار می کنند. خوب دقت کرد، با خودش گفت:
عجب راندمانی! حیف است این همه کار هرز برود، باید مدیریتش کنم!
لحظاتی
چند ایستاد و چون خسته شد، برایش مبلی آوردند و نشست بالای سر کارگران و
مرتب درباره این که چه باید و چه نباید کرد،هی دستور صادر کرد و رهنمود
داد. بعد مدتی فکر کرد،و پیش خود گفت:
به لحاظ جایگاه و سلسله مراتب، درست نیست من مستقیم دستور بدهم، باید به
صدر اعظم دستور بدهم سازمانی به نام «مدیریت کار و تولید»تشکیل دهد و در آن
سازمان معاونت بهره وری تاسیس کند و آن معاونت بر کار این کارگران نظارت
کنند.
فردا صدراعظم را فراخواند و رهنمودهای لازم را درباره تاسیس آن سازمان صادر فرمود.
صدراعظم
ظرف یک هفته سازمان مدیریت کار و تولید را تاسیس کرد و تعدادی از افراد
بیکار را در اتاق های متعدد آن پشت میزهای گوناگون بزرگ و کوچک نشانید،تا
بر کار کارگران کارخانه نظارت کنند.
رئیس سازمان بعد از مدتی معاونت بهره وری را تشکیل داد تا فرایند نظارت را دقیق تر و فنی تر انجام دهد.
پس
از مدتی معاون بهره وری، فکر کرد دید که باید یک ساختار متمرکزی وجود
داشته باشد که در صورت وجود کیس های مشابه، مدیریت انجام شود، بنابراین
دفتر امور بهره وری را تاسیس کرد.
بعدا این دفتر کلی نیازهای تخصصی جانبی داشت ؛ از جمله از بایگانی و دبیرخانه بگیر تا آبدارچی و خدماتی و...
خلاصه سرتان رو درد نیاروم، یک سیستم عریض و طویل برای مدیریت کارگران در کشور شکل گرفت!
روزی
کارگران سر بلند کردند و دیدند چندین برابر تعداد کارگرانی که کار می کنند
،افراد حقوق بگیر دارند بر کار آنان نظارت می کنند،بدون این که کوچک ترین
نقشی در فرایند تولید داشته باشند. اینان با خود گفتند:
ای دل غافل! این همه مفت خور بیکار بالای دست ما نشسته اند بیکار و بیعار که مثلا کار ما را مدیریت کنند، بنابراین گفتند:
خب ، این چه کاری است که ما این همه کار بکنیم و عرق بریزیم؟، می رویم توی یکی از این ادارات استخدام می شویم...
بنابراین
از فردای آن روز یکی یکی از کارگران تولیدکننده با توسل به پارتی های
متعدد شغلشان را عوض کردند و در قسمت های مختلف سازمان نظارت بر کار و
تولید استخدام شدند و ...
اکنون سال هاست این سازمان هر روز گسترده تر و با کارمندان بیشتر و با سیستم پیچیده تر دارد بهره وری را مدیریت می کند!!
هر
روز بر طول و عرض سازمان ها و ادارات و نیز تعداد کارشناسان و کارمندان و
بازرسان و...و نیز بیا و برو افزوده می شود و صورت هزینه ها سیر صعودی دارد
و...
فقط تنها جایی که کاری در آن صورت نمی گیرد و چیزی در آن تولید نمی شود،کارخانه است!!