منوی اصلی
حکمت و حكایت
شفیعی مطهر شخصیت کمیاب و کیمیا و نادری است که تسلط ستایش انگیزی بر کلام دارد. ما هنوز کسی با این لیاقت قلمی در ایران نمی شناسیم.
  •  یار وفادار تو کیست

    روز سختی تازه می فهمی هوادار تو کیست؟
    بی کس و درمانده وقتی می شوی یار تو کیست؟
    مشتری وقتی که بسیار است٬ سرگرمی ولی-
    در کسادی تازه می فهمی خریدار تو کیست؟
    دست و پایت نه، در آن روزی که قلبت بشکند -
    تازه در آن موقع می دانی مددکار تو کیست؟
    هرکسی آید عیادت آخر شب می رود
    تازه آن هنگام می فهمی پرستار تو کیست؟
    می رسد روزی که اطرافت نمی ماند کسی!
    آن زمان پی می بری یار وفادار تو کیست!
    پیش پایت یک نفر خود را به آتش می کشد!
    تازه می فهمی که دهقان فداکار تو کیست؟
    می روی یک روز از این شهر و می میرد کسی!
    تازه در آن روز می فهمی گرفتار تو کیست؟!
    اصغرعظیمی مهر

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  •  اولئک کالانعام!!

    در یه برنامه مستند حیات وحش نشون می داد یه گروه محقق یه سری لاشه مرغ رو داخل یه توری گذاشته بودن و چند گودال به فاصله های 10-20 متر از هم حفر کرده بودن!
     بعد از مدتی یه روباه اومد و کمی بو کشید و یه مقدار این لاشه مرغا رو جابه جا کرد و رفت؛ کارشناس تیم رو به دوربین کرد و گفت:
     این الان میره و بقیه گله و دوستاش رو میاره؛
     و با استفاده از یه ربات جرثقیل توری رو جابه جا کردن و اوردن تو گودال دوم و استتارش کردن و با یه مایعی که اسپری کردن اثر بو رو از مسیر از بین بردن!  
    تقریبا نیم ساعت بعد روباه و 7-8 تا روباه دیگه اومدن سر گودال اول و هرچی گشتند مرغ ها رو پیدا نکردن. هر چی زمین رو بو کردن فایده نداشت . اون 7-8 تا رفتن و این روباه اولی دوباره شروع به گشتن کرد! جالبیش اینجا بود که هی با سرعت می گشت و بعد سرشو بالا می آورد و به دوستاش که داشتن دور می شدن، نگاه می کرد. دوباره بو می کشید! این ها با استفاده از سیم کمی روی گودال دوم رو باز کردن تا حدی که روباه دید مرغا رو! این دفعه خیلی جالب بود! روباه یکی از مرغا رو با دندون گرفت و با خودش برد!  
    این تیم کارشناس اومدن و دوباره همون کار رو تکرار کردن و توری رو به گودال سوم بردند! روباه ها وقتی رسیدن ،هرچی گودال ها رو گشتن و هر چی زمین رو بو کشیدن، چیزی نبود و دوباره رفتن! روباه اول رو نشون داد که این بار دیگه جست و جو نکرد و رفت داخل گودال دوم دراز کشید و به حالت خوابیده موند.
     یه چند دقیقه صبر کردن و دیدن خبری نیست. نزدیکش رفتند و چک کردنش. دیدن کاملا مرده!!  
    جالب این بود که لاشه روباه رو به مرکز دامپزشکی بردن و کلی آزمایش کردن. دیدن دقیقا عکس ها و آزمایش ها نشون میده این حیوون براثر یک شوک عصبی سکته کرده و مرده!! و....  
    درقرآن اومده: اولئک کالانعام بل هم اضل!
     روباه که نماد مکر و حیله گری در حیوانات است، وقتی احساس می کنه صداقتش بین دوستاش از بین رفته، سکته می كنه و می میره!! به قولی ازخجالت می میره!!! ولی بعضی آدما هستن روزی هزاران دروغ به زبون میارن پشت تریبون و هزار جای دیگه... بعد جالبیش اینه حتی وقتی دروغاشون آشکار میشه، راست راست می گردن و اصلا و ابدا هم خم به ابرو نمیارن و اسفناک تر این که باز هم تکرار تکرار تکرار!!!  
    چقدر زشته که انسان به جایی برسه که حیوانات ازش در کرامت اخلاقی پیشی بگیرن!

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  •  بزرگواری کورش کبیر

    ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﮐﺒﯿﺮ ﺯﻧﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﭘﺎﻧﺘﻪآ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﺯﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﻮﺩ .ﺍﻭ ﻫﻤﺴﺮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺳﺮﺩﺍﺭﺍﻥ آﺷﻮﺭﯼ ﺑﻮﺩ .
    ﺩﺭ ﺟﻨﮓ, ﭘﺎﻧﺘﻪ آ ﺍﺳﯿﺮ می شوﺩ ﻭ ﺑﻪ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﻣﺸﺘﺎﻗﺎﻧﻪ ﺧﺒﺮ ﻣﯽ آﻭﺭﻧﺪ ﮐﻪ
    ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻦ ﺯﻥ ﺟﻬﺎﻥ ﺍﺳﯿﺮ ﻣﺎﺳﺖ ﻭ می خوﺍﻫﯿﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺗﻘﺪﯾﻢ ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ .
    ﮐﻮﺭﻭﺵ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺎﻭﺭﯾﺪ. ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﻭ ﻧﺘﻮﺍﻧﻢ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺍﻡ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻡ. ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﯿﺪ .
    ﺷﻮﻫﺮ ﺍﯾﻦ ﺯﻥ ﺩﺭ ﺩﯾﺪﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﯼ ﻭ ﺳﺨﺎﻭﺕ ﮐﻮﺭﻭﺵ ﮐﺒﯿﺮ ﺷﯿﻔﺘﻪ ﺍﻭ می شوﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺸﮑﺮﯾﺎﻥ ﺗﺤﺖ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻫﯿﺶ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﮐﻮﺭﻭﺵ می رﺳﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ می گوﯾﺪ:
    ﺗﺎ آﺧﺮﯾﻦ ﻗﻄﺮﻩ ﺧﻮﻧﻢ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺗﻮ می جنگم، ﺍﯼ ﮐﻮﺭﻭﺵ .


    ﮐﻮﺭﻭﺵ ﮐﺒﯿﺮ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﺣﮑﻮﻣﺖ نمی کرﺩ ﺍﻭ ﺑﺮ دل ها ﺣﮑﻮﻣﺖ می کرﺩ. ﺍﻭ ﺳﻠﻄﺎﻥ
    قلب ها ﻧﺎﻡ ﺩﺍﺷﺖ، ﭘﺪﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ...
    ﮐﻮﺭﺵ ﮐﺒﯿﺮ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻥ ﻗﺼﺮ ﭘﻠﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺴﺎﺯﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺭﺗﻔﺎﻉ ﻫﺮ
    ﭘﻠﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻭﺟﺐ ﻧﺒﺎﺷﺪ .
    ﻣﻼﺯﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﻭﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: ﭼﺮﺍ ﺩﺭﺣﺎلی که ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﭘﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻤﺘﺮ ﻭ ﺑﺎ ﺍﺭﺗﻔﺎﻉ
    ﮐﻤﯽ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮ ﺑﺴﺎﺯﺩ، ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﭘﻠﻪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺍﺭﺗﻔﺎﻉ ﮐﻢ می ساﺯﺩ؟
    ﮐﻮﺭﺵ ﮔﻔﺖ :
    ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﻠﻪ ﻫﺎ ﻋﺒﻮﺭ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ . ﺩﺭ ﺷﺄﻥ ﺯﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﭘﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻭﺟﺐ ﺑﺎﻻ ﺑﺮﺩ .
    (ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻫﺮﻭﺩﻭﺕ)

    آخرین ویرایش: یکشنبه 30 شهریور 1393 06:40 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • بازگرد ای خاطرات کودکی 

     

    بازگرد ای خاطرات کودکی
    بر سوار اسب های چوبکی

    خاطرات کودکی زیباترند
    یادگاران کهن ماناترند

    درس های سال اول ساده بود
    آب را بابا به سارا داده بود

    درس پند آموز روباه و خروس
    روبه مکار و دزد و چاپلوس

    روز مهمانی کوکب خانم است
    سفره پر از بوی نان گندم است

    کاکلی گنجشککی باهوش بود
    فیل نادانی برایش موش بود

    باوجود سوز و سرمای شدید
    ریزعلی پیراهن از تن می درید

    تا درون نیمکت جا می شدیم
    ما پر از تصمیم کبری می شدیم

    پاک کن هایی ز پاکی داشتیم
    یک تراش سرخ لاکی داشتیم

    کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
    دوشمان از حلقه هایش درد داشت

    گرمی دستانمان از آه بود
    برگ دفترها به رنگ کاه بود

    همکلاسی های درد و رنج و کار
    بچه های جامه های وصله دار

    بچه های دکه سیگار سرد
    کودکان کوچک اما مرد مرد

    کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
    جمع بودن بود و تفریقی نبود

    کاش می شد باز کوچک می شدیم
    لااقل یک روز کودک می شدیم

    یاد آن آموزگار ساده پوش
    یاد آن گچ ها که بودش روی دوش

    ای معلم نام و هم یادت به خیر
    یاد درس آب و بابایت به خیر

    ای دبستانی ترین احساس من
    بازگرد این مشق ها را خط بزن

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه



  • هنوز به دیدار خدا می روند


    هنوز به دیدار خدا می روند


    خدا همین جاست ، نیازی به سفر نیست !
    خدا همان گنجشکی است که صبح برای تو می خواند ،

    خدا در دستان مردی است که نابینایی را از خیابان رد می کتد ،
    خدا در اتومبیل پسری است که
    مادر پیرش را هر هفته برای درمان به بیمارستان می برد ،
    خدا در جمله  " عجب شانسی آوردم"است !!
    خدا خیلی وقت است که اسباب کشی کرده و آمده نزدیک من و تو!!
    خدا کنار کودکی است که می خواهد از فروشگاه شکلات بدزدد !!
    خدا کنارساعت کوک شده  توست، که می گذارد 5 دقیقه بیشتر بخوابی!!
    از انسان های این دنیا فقط خاطراتشان باقی می ماند و یک عکس با روبان مشکی ، از تولدت تا آن روبان مشکی ، چقدر خدا را دیدی ؟!
    خدا را 7 بار دور زدی یا زیر باران کنارش قدم زدی ؟
    خدا همین جاست ، نه فقط در عربستان!
    خدا زبان مادری تو را می فهمد ، نه فقط عربی را !
    خدایا دوستت دارم و دوستانم را به تو می سپارم که لحظه ای غم نبینند...

     فروغ فرخزاد
    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  •  احساس تفاهم وصمیمیت

    مردی را زنی بود كه گوشه یك چشم ان خالی سپیدبودو مرد به واسطه زیادی محبت از ان عیب بی خبر...
    چون محبت كم شد، زن را گفت :
    این سپیدی كی در چشم تو پیدا آمد ؟
    ز
    ن در جواب گفت :
    انگاه كه محبت من دردل تو كم شد.

    نتیجه اخلاقی 

    از همدردی وهمكاری تا دوستی ؛ و از دوستی تا احساس تفاهم و صمیمیت
    راه درازی است .که سرانجام ان لزوما عشق نیست .؟!

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر پنجشنبه 27 شهریور 1393 03:45 ق.ظ نظرات ()

      روز خاموشی استاد شهریار

    روز 27 شهریور سال 1367، روز خاموشی استاد شهریار، شهریار سخن ایران و آذربایجان است.

    شاعری که شعر ترکی "حیدربابایه سلام"اش به بیش از 90 زبان زنده دنیا ترجمه شده است، و از این منظر است که استاد شهریار شناخته شده ترین شاعر آذربایجانی در دنیا است.
    آخرین ویرایش: پنجشنبه 27 شهریور 1393 03:45 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر سه شنبه 25 شهریور 1393 04:14 ب.ظ نظرات ()

    ورای معرفت

    روزی شیوانا عارف بزرگ به درب منزل یکی از مریدان جدیدش که از وضع مالی خوبی برخوردار بود، رفت و سبدی بزرگ پر از لباس و خوردنی را مقابل او گذاشت و به او گفت:

    " در همسایگی تو، سر کوچه، زنی بیوه با چند بچه یتیم زندگی می کنند. آن ها هر شب امیدوارند تا تو به عنوان ثروتمند محله کمکی به آن ها بکنی و دستشان را بگیری! چون شنیده اند که تازگی به جلسات درس شیوانا می آیی، امیدوارتر شده اند. این سبد خوردنی و پوشیدنی را به اسم خودت و با دست خودت به آن ها بده. مگذار تا در دهکده شایع شود که شاگردان شیوانا قبل و بعد از این که درس معرفت می آموزند، فرقی نمی کنند."

    مرید ثروتمند به محض شنیدن این جمله به خود آمد ، بلافاصله پابرهنه سبد را از روی زمین برداشت و در حالی که از شرم می گریست، به سراغ زن بیوه و فرزندانش رفت. 

    می گویند از آن روز به بعد مرید جدید دیگر به سراغ درس های استاد نیامد و وقت و ثروت خود را صرف کمک به دیگران نمود. تعدادی از شاگردان نزد شیوانا او را به خاطر عدم حضور در کلاس های استاد سرزنش کردند. اما شیوانا تبسمی کرد و گفت:

    " او دیگر نیازی به درس های شیوانا ندارد. در واقع شیوانا چیزی دیگری ندارد به او بگوید. او تمام راز کائنات را به یک باره درک کرد و اکنون ناشناختنی مستقیما و بدون واسطه شیوانا با دل او تماس می گیرد.

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر سه شنبه 25 شهریور 1393 10:18 ق.ظ نظرات ()


     بعضی از آدم ها

    "قیصر امین پور"می گوید:

     آدم هایى هستند در زندگیتان؛
    نمی گویم خوبند یا بد..
    چگالى وجودشان بالاست...
    افکار،
    حرف زدن،
    رفتار،
    محبت داشتنشان
    و هر جزئى از وجودشان امضادار است...
    یادت نمی رود
    "هستن هایشان را.."
    بس که حضورشان پر رنگ است.
    رد پا حک می کنند،این ها روى دل و جانت...
    بس که بلدند "باشند"...
    این آدم ها را، باید قدر بدانى...
    وگرنه دنیا پر است از آن دیگرهاى
    بى امضایى که شیب منحنى حضورشان، همیشه ثابت است. . .
    بعضی از آدم ها ترجمه شده اند
    بعضی از آدم ها فتو کپی آدم های دیگرند.
    بعضی از آدم ها با چند درصد تخفیف به فروش می رسند.
    بعضی از آدم ها فقط جدول و سرگرمی دارند
    بعضی از آدم ها خط خوردگی دارند
    بعضی از آدم ها را چند بار باید بخوانیم تا معنی آن ها را بفهمیم
    و بعضی از آدم ها را باید نخوانده کنار گذاشت
    از روی بعضی از آدم ها باید مشق نوشت و از روی بعضی از آدم ها جریمه...

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • از رفتار مورچه‌ها می‌توانیم چهار درس مهم بگیریم: 

    ١. مورچه‌ها هیچ وقت تسلیم نمی شوند. حتمآ متوجه شده‌اید که چطور مورچه‌ها همیشه به دنبال راهی برای رد شدن از موانع هستند. 

    ٢.مورچه‌ها همه تابستان به فکر زمستان هستند و به شدت مشغول جمع کردن آذوقه برای روزهای سرد هستند. 

    ٣. مورچه‌ها همه زمستان به فکر تابستان هستند و با اولین اشعه های خورشید تابستان، مورچه‌ها بیرون می‌آیند و آماده کار و تلاش و تفریح هستند. 

    ٤. مورچه‌ها هرچه از توانشان برمی‌آید را انجام می‌دهند. 

    پس: ١) عقب نکشیم. 

    ٢) به فکر آینده باشیم. 

    ٣) مثبت‌اندیش باشیم. 

    ٤) تا منتهای توان خود تلاش کنیم. 

    و یک درس دیگر هم هست که می‌توان از مورچه‌ها یادگرفت. مورچه‌ها می‌توانند شیئی با 20 برابر وزن خود حمل کنند؟ شاید ما هم همین طور باشیم. ما می‌توانیم سختی‌ها را به دوش بکشیم و حجم کارهای سخت و زیاد را مدیریت کنیم.

    https://fbcdn-sphotos-h-a.akamaihd.net/hphotos-ak-xpf1/v/t34.0-12/10699284_1514463452131381_750965418_n.jpg?oh=aafeb943bb4009cde0dec503ab3ee014&oe=54196100&__gda__=1410870416_8f0e09a974830c7b5ed1bf5a831b6e41

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
تعداد صفحات : 4 1 2 3 4
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات