منوی اصلی
حکمت و حكایت
شفیعی مطهر شخصیت کمیاب و کیمیا و نادری است که تسلط ستایش انگیزی بر کلام دارد. ما هنوز کسی با این لیاقت قلمی در ایران نمی شناسیم.
  • ﻫﺮﮔﺰ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍحمق اند!


    ﻋﺘﯿﻘﻪﻓﺮﻭﺷﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺭﻋﯿﺘﯽ ﺳﺎﺩﻩﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ .
    ﺩﯾﺪ ﻛﺎﺳﻪﺍﯼ ﻧﻔﯿﺲ ﻭ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﺩﺭﮔﻮﺷﻪﺍﯼ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﮔﺮﺑﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺁﺏ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ .
    ﺩﯾﺪ ﺍﮔﺮ ﻗﯿﻤﺖ ﻛﺎﺳﻪ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺪ، ﺭﻋﯿﺖ ﻣﻠﺘﻔﺖ ﻣﻄﻠﺐ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﻗﯿﻤﺖ ﮔﺮﺍﻧﯽ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻣﯽﻧﻬﺪ.
    ﻟﺬﺍ ﮔﻔﺖ : ﻋﻤﻮﺟﺎﻥ! ﭼﻪ ﮔﺮﺑﻪ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺩﺍﺭﯼ؟! ﺁﯾﺎ ﺣﺎﺿﺮﯼ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ؟
    ﺭﻋﯿﺖ ﮔﻔﺖ: ﭼﻨﺪ ﻣﯽﺧﺮﯼ؟
    ﮔﻔﺖ : ﯾﻚ ﺩﺭﻫﻢ .
    ﺭﻋﯿﺖ ﮔﺮﺑﻪ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻋﺘﯿﻘﻪ ﻓﺮﻭﺵﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺧﯿﺮﺵ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯽ .
    ﻋﺘﯿﻘﻪ ﻓﺮﻭﺵ ﭘﯿﺶ ﺍﺯﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩﯼ ﮔﻔﺖ : 

    ﻋﻤﻮﺟﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﺑﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺗﺸﻨﻪﺍﺵ ﺷﻮﺩ، ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﺎﺳﻪ ﺁﺏ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻔﺮﻭﺷﯽ .
    ﺭﻋﯿﺖ ﮔﻔﺖ : ﻗﺮﺑﺎﻥ ، ﻣﻦ با این كاسه ﺗﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ پنجاه ﮔﺮﺑﻪ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪﺍﻡ، ﻛﺎﺳﻪ ،ﻓﺮﻭﺷﯽ ﻧﯿﺴﺖ ، عتیقه است.

    ﻫﺮﮔﺰ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍحمق اند...

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • آرامش ابدی



    روز مردی نزد شیوانا آمد و از او خواست تا راه رسیدن به آرامش ابدی را به او بیاموزد. شیوانا تبسمی کرد و گفت: 

    آرامش کامل و دایمی وجود ندارد. هر یک از ما شبیه قطرات آبی هستیم که در یک رودخانه بی نهایت و ابدی در حرکتیم. 

    مرد به شدت عصبانی شد و فریاد زد: 

    این یعنی که ما انسان ها مجبوریم تا ابد در ناآرامی و بی قراری زندگی کنیم و هرگز روی آرامش را نبینیم!؟ 

    شیوانا لبخندی زد و پاسخ داد: 

    مادامی که خود را قطره ای مستقل و بی ارتباط با دیگر قطرات رودخانه هستی بدانی، آری! هرگز روی آرامش را نخواهی دید. اما وقتی خود را با رودخانه یکی بدانی، دیگر آرام ماندن برای تو اهمیتی نخواهد داشت. تو کل رودخانه را و تمام عظمت آن را وقتی به صورت ابر در آسمان است و به شکل باران به اعماق زمین فرو می رود و سپس به صورت چشمه از کوه ها جریان می یابد و در نهایت به دریا می ریزد تا زیر اشعه خورشید به بخار و ابر تبدیل شود، یک جا حس می کنی. وقتی تو کل رودخانه را به این شکل واحد و یک پارچه و یک جا ببینی، آن گاه احساس می کنی آرامش مورد نظرت ناگهان در تمام وجود تو حاکم می شود و تو ابدیت یک آرامش پویا اما ماندگار را با تمام اجزای وجودت حس می کنی. تنها در این صورت است که آرامش ابدی را درک خواهی کرد. 

    مرد از شیوانا پرسید: چگونه می توانم کل این ارتباط یک پارچه و عظیم را به یک باره درک کنم!

    شیوانا تبسمی کرد و گفت: 

    از طریق جست و جوی دایمی معرفت! این همان روشی است که من عمری در تلاش آن هستم.

    آخرین ویرایش: چهارشنبه 30 تیر 1395 09:19 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  •  زیبایی شناسی


    کسی که در برابرِ موسیقیِ بتهوون، باخ و موتزارت، فروتنانه، سکوت اختیار کند، به تارِ جلیل شهناز، عودِ نریمان، آوازِ  شجریان و ترانه های شهرام ناظری، عاشقانه گوش بسپارد، چنین کسی به درستی زندگی خواهد کرد ...
    کسی که مولوی را قدری بشناسد، حافظ را قدری بخواند، خیّام را گهگاه زیرِ لب زمزمه کند و تک بیت های نابِ صائب را دوست بدارد، چنین کسی به درستی زندگی خواهد کرد ...
    کسی که زیباییِ نستعلیق و شکسته، عظمتِ خوف انگیزِ کاشی کاری های اصفهان و اوجِ زیباییِ طبیعت را احساس کرده باشد، چنین کسی به درستی زندگی خواهد کرد ...
    شاید سخت، شاید دردمندانه، امّا بدونِ شک، به درستی زندگی خواهد کرد.

    چهل نامه کوتاه به همسرم - نادر ابراهیمی

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  •  تقلید بدون تفکر، تباهی است

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه

  • «فیش حقوقی» حضرت علی علیه السلام

    " ای مردم! با این لباسی که بر دوش دارم و این مرکبی که بر او سوار هستم، داخل شهر شما شدم. پس اگر من از شهرتان خارج شدم و به غیر از چیزهایی که با آن وارد شدم، چیز دیگری داشتم، پس بدانید من ازخیانتکاران هستم."

    (امیرالمؤمنین علی علیه السلام، المناقب، ج ۲ ،ص ۹۸)
    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  •    تکبر سواره و ذلت پیاده !


    خَرَجَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) وَ هُوَ رَاکِبٌ فَمَشَوْا مَعَهُ فَقَالَ أَلَکُمْ حَاجَةٌ فَقَالُوا لَا وَ لَکِنَّا نُحِبُّ أَنْ نَمْشِیَ مَعَکَ فَقَالَ لَهُمُ انْصَرِفُوا فَإِنَّ مَشْیَ الْمَاشِی مَعَ الرَّاکِبِ مَفْسَدَةٌ لِلرَّاکِبِ وَ مَذَلَّةٌ لِلْمَاشِی.

    در سیره حضرت علی (ع) می خوانیم : روزی برای رفتن نزد اصحاب خود سوار بر مرکب شد و حرکت کرد . در بین راه، عده ای از یاران در پی وی، به راه افتادند. حضرت متوجه آنان شد و فرمود:

    حاجتی دارید؟

    عرض کردند : نه، ای امیرمومنان، بلکه دوست داریم که همراه شما باشیم. 

    حضرت فرمود :

    « انصرفوا فإنّ مشی الماشی مع الراکب مفسده للراکب و مذله للماشی »

    پی کار خود روید، چه اگر پیاده ای همراه سواره رود، اسباب تکبر سواره و ذلت پیاده می گردد.

    آخرین ویرایش: یکشنبه 27 تیر 1395 09:44 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • انسان یا مومن؟!!


    در روزگاران قدیم انسان ها بسیار به هم ظلم کردند و سیاهی و تباهی به نهایت خود رسید .
    تا این که کتیبه ای از سوی پروردگارشان بر آنان نازل شد !


    ده فرمان :
    1-  هیچ انسانی ، انسان دیگر را نکُشد .
    2-  هیچ انسانی ، به حریم انسان دیگر تجاوز نکند .
    3-  هیچ انسانی ، به انسان دیگر دروغ نگوید .
    4-  هیچ انسانی ، به انسان دیگر تهمت نزند .
    5-  هیچ انسانی ، از انسان دیگر غیبت نکند .
    6-  هیچ انسانی ، حق انسان دیگر را پایمال  نکند  .
    7-  هیچ انسانی ، به انسان دیگر زور نگوید .
    8-  هیچ انسانی ، بر انسان دیگر برتری نجوید .
    9-  هیچ انسانی ، در کار انسان دیگر تجسس نکند .
    10-  هیچ انسانی ، انسان دیگر را نپرستد !

    پس از آن
    سالیان سختی بر شیطان و همدستانش گذشت .
    تا این که روزی شیطان ، چاره ای اندیشید .
    او گفت :
    ای دوستان ، کلمه ای یافته ام که بسیار از او بیزارم،
    اما
    به زودی با افزودن تنها همین یک کلمه به ده فرمان ، همه چیز را به سود خودمان ، تغییر خواهم داد!
    و ده فرمان چنین شد :
    1-   هیچ انسانی ، انسان  مؤمن دیگر را نکُشد .
    2-  هیچ انسانی ، به حریم انسان مؤمن دیگر تجاوز نکند .
    3-  هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر دروغ نگوید .
    4-  هیچ انسانی ، به انسان مؤمن دیگر تهمت نزند .
    5-  هیچ انسانی ، از انسان مؤمن دیگر غیبت نکند .
    6-  هیچ انسانی ، حق انسان مؤمن دیگر را پایمال نکند  .
    7-  هیچ انسانی ، به انسان مؤمن  دیگر زور نگوید .
    8-  هیچ انسانی ، بر انسان مؤمن دیگر برتری نجوید .
    9-  هیچ انسانی ، در کار انسان مؤمن دیگر تجسس نکند .
    10-  هیچ انسانی ، انسان دیگر را نپرستد ! مگر این که بسیار مؤمن باشد !

    از اینجا بود که پیش داوری ها ، قضاوت ها و برچسب زدن ها آغاز شد !
    پس انسان ها بار دیگر
    اما شدیدتر
    به جان یکدیگر افتادند !
    ...
    افسانه های هیچ کس و دیگران
    وحید بدیعی
    @BadieeVahid

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  •  احقاق حقوق

     

    #حكمت_ها


    «فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ‌اللهِ ـ صَلَّى‌اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ ـ یَقُولُ فِی غَیْرِ مَوْطِنٍ: ''لَنْ تُقَدَّسَ أُمَّةٌ لاَ یُؤْخَذِ لِلضَّعِیفِ فِیهَا حَقُّهُ مِنَ الْقَوِیّ غَیْرَ مُتَتَعْتِعٍ.»  

    من از رسول خدا(ص) بارها شنیدم كه مى‌فرمود: هرگز پاك و ارزشمند نخواهد شد جامعه‌اى كه در میان آن جامعه، بى آن‌كه [بترسند و]در گفتار درمانند، حقّ #ناتوان از نیرومند گرفته نشود.

    * #عهد_نامه_مالک_اشتر، نهج‌البلاغه، نامۀ 53

     #ترس #گرفتن_حق #قوى #ضعیف

    كانال مصطفى دلشاد تهرانى

    @delshadtehrani

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • محال است که من خر شوم!!

    دست مزن! چشم، ببستم دو دست
    راه مرو! چشم، دو پایم شکست

    حرف مزن! قطع نمودم سخن
    نطق مکن! چشم، ببستم دهن

    هیچ نفهم! این سخن عنوان مکن
    خواهش نافهمی انسان مکن

    لال شوم کور شوم کر شوم
    لیک محال است که من خر شوم

    چند روی همچو خران زیر بار؟
    سر ز فضای بشریت بر آر


    سید اشرف‌الدین حسینی قزوینی گیلانی
    (درود خدا بر او)
    آخرین ویرایش: چهارشنبه 23 تیر 1395 08:58 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • جملات الهام بخش برای زندگی /34



    alt

    آخرین ویرایش: سه شنبه 22 تیر 1395 10:57 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
تعداد صفحات : 4 1 2 3 4
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات