برای مشاهده هر پست، روی آن کلیک کنید تا محتوای آن پست به نمایش درآید

خواهر مهربونم تولدت مبارک

نویسنده: جنیفر
چهارشنبه 10 شهریور 1395 ساعت 11:50 ب.ظ مشاهده مطلب نظرات


     

   نتیجه تصویری برای کیک تولد


                                                                   



لبخند زدی و آسمان آبی شد ٫ شب های قشنگ تیر مهتابی شد

پروانه پس از تولد زیبایت / تا آخر عمر غرق بی تابی شد . . .

تولدت مبارک عزیزم . . .


نتیجه تصویری برای گل زیبا برای تولد


هرسال وقتی یازده شهریور هزاران شهاب به سمت زمین هجوم میاوردن

از خودم می پرسیدم

چه اتفاقی افتاده که آسمونیا میخوان خودشونو به زمین برسونن؟….

و امسال فهمیدم اونا به پیشواز حضور مسافری میان که زمینو

با گامهای مهربونش نوازش کرد تا سفرشو از خودش به خدا شروع کنه ….

تولدت مبارک

آجی مهربونم تولدت مبارک باشه

انشاالله سالهای سال در کنار عزیزانت با خوبی و خوشی زندگی کنی


مریم دوست داشتنی من خوشبختیت آرزومه


تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.com

اینم آدرس وب صاحب تولد


تصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.comتصاویر زیباسازی وبلاگ ، عروسک یاهو ، متحرک             www.bahar-20.com



چشمه آب حیات

نویسنده: جنیفر
یکشنبه 7 شهریور 1395 ساعت 12:30 ق.ظ مشاهده مطلب نظرات
                         نتیجه تصویری برای چشمه اب حیات کجاست

آب زندگانی یا آب حَیات چشمه‌ای تخیلی است در داستان‌ها که گفته می‌شود هر کس از آن بنوشد جوانی خود را بازمی‌یابد و پیر نمی‌شود.

داستان‌های مربوط به آب زندگانی هزاران سال است در نقاط گوناگون جهان بازگو شده و در گیلگمش، نوشته‌های هرودوت (پنج سده پیش از میلاد) و اسکندرنامه ها و داستان‌های جنگ‌های صلیبی نیز دیده می‌شود. در داستان‌ها به آن آب زندگی،آب حیوان، آب جاودانگی، آب جوانی، و آب بقا هم گفته‌اند.اندیشه وجود چشمه جوانی، به ویژه در قرون وسطی در سراسر اروپا رواج گسترده داشت و با کشف «دنیای نو» تبلور بیش‌تری یافت چنان‌که چون در سال ۱۵۱۳م بونس دو لئون (۱۴۶۰ـ۱۵۲۱م) ایات فلوریدا را کشف کرد، به دنبال شنیدن گفت‌وگوهایی درباره چشمه‌های بهداشتی این ایالت، به جست‌وجوی چشمه جوانی در آن‌جا برخاست. فکر نوشیدن از آب حیات یا بهره‌ور شدن از هر دارو یا وسیله جاودان‌ساز، فکری است با پیشینه‌ای به درازی عمر آدمی در این کره خاکی، زیرا برای مردم آنچه هرگز چاره‌ای نداشته است و ندارد، مرگ است.این اندیشه در فرهنگ بسیاری از ملتها حضور دارد و آن را قهرمانانی است که در تحولات فرهنگ و داد و ستدهای فرهنگی میان ملتها مبادله شده‌اند و گاه سایه‌هایی از آن‌ها بر روی هم افتاده و آمیزه‌هایی پدید آورده است.از میان متون دینی اسلامی، عهد جدید به صراحت از آن یاد کرده، چه در کتاب مکاشفه یوحنا گفته شده است: نهری از آب حیات به من نشان داد که درخشنده بود مانند بلور؛ و از تخت خدا و برّه جاری می‌شود.در داستان‌های اسلامی نیز نام سه تن آمده است که در پی آب زندگانی رفته‌اند. دو تن از ایشان از آن آشامیده و زندگی جاودان یافته‌اند و یکی ناکام بازگشته است: الیاس، خضر و ذوالقرنین.
ذوالقرنین عمری دراز داشت اما عمر جاویدان می‌خواست و در کتاب‌ها خوانده بود که در جهان چشمه‌ای هست نامش آب حیوان یا آب حیات که هر که از آن بنوشد عمر جاوید یابد.پس راز آن را از خضر پرسید و خضر نشانی‌ها که می‌دانست می‌گفت و چون معلوم شده‌ بود که جای چشمهٔ آب حیات در ظلمات است، ذوالقرنین عزم راه کرد و خضر و الیاس را با خود همراه کرد که الیاس نیز از برگزیدگان روزگار بود.
مدت‌ها در سرزمین تاریک جهان گردش کردند و از هر آبی و چشمه‌ای امتحان کردند اما خوردن آب حیات ذوالقرنین را نصیب نبود و خضر و الیاس در جستجو به آب حیات رسیدند و از آن نوشیدند و اثر آن را دانستند و چون به ذوالقرنین خبر رسید هرچه جستجو کردند دیگر آن چشمه را نیافتند و چون مدت سفر دراز شده بود و آذوقه کم داشتند برگشتند تا دوباره با اسباب فراهم بروند.
اما عمر ذوالقرنین به سفر دوباره نرسید و بدینسان خضر و الیاس عمر جاوید یافتند و می‌گویند الیاس در جوانی کشتی‌بان بود و سفر دریا دوست می‌داشت و بدین سبب وی بیش‌تر در دریاها به سر می‌برد و گمشدگان و درماندگان را راهبری می‌کند و خضر در خشکی‌ها به سر می‌برد و هر که در خدمت مردم و راستی و پا کی کوتاهی نکند و دیدار خضر را دریابد و از او حاجت بخواهد حاجتش برآورده شود و هرچه از او بپرسد جواب درست بشنود.
علاّمه طباطبایی می‌گوید:
گفته‌اند این داستان، افسانه‌ای خیالی است و بدین منظور تصویر شده است که بگوید کمال معرفت، انسان را به سرچشمه آب حیات می‌رساند و از آن به انسان می‌نوشاند، و آن همان زندگی جاویدی است که پس از آن مرگ نیست و خوشبختی سرمدی است که برتر از آن هیچ خوشبختی نیست، ولی این سخن بی‌دلیل است و ظاهر کتاب عزیز آن را رد می‌کند.
در داستانی که قرآن می‌آورد، خبری از چنین چشمه‌ای نیست.آنچه هست، گفتارهای برخی از مفسران و داستان‌سرایان تاریخ‌نگار است که نه اصلی قرآنی دارد که این گفتارها بدان مستند باشد و نه چنین چشمه‌ای در نقطه‌ای از نقاط زمین مشاهده شده است... و باید دانست که آیات صراحتی در زنده شدن ماهی پس از مرگ ندارد.(داستان موسی و خضر)
+++

اسکندر پس از فتح سرزمین‌هاى زیاد تصمیم گرفت کارى کند تا همیشه زنده بماند. به او گفتند: باید از چشمهٔ آب حیات بنوشى و این سفر هفتاد سال طول مى‌کشد. اسکندر چند جوان پانزده تا بیست ساله را به‌دنبال خود برد. پدر یکى از این همراهان که پیرمردى بود پنهانى با آنها همراه شد. پس از هفتاد سال آنها به جلو غار ظلمات رسیدند. اما ظلمات به‌قدرى تاریک بود که اسب‌ها نمى‌توانستند پیش بروند. پیرمرد پنهانى به پسر خود گفت: تو از جلو مقدارى کاه بریز تا اسب‌ها از سفیدى آنها راه را شناخته و حرکت کنند. پسر این کار را کرد و مورد تشویق اسکندر قرار گرفت. رفتند و رفتند تا راه ظلمات تمام شد. به چند چشمه رسیدند اما اسکندر نمى‌دانست کدام‌یک چشمهٔ آب حیات است. پسر به‌سراغ پدرش رفت. پیرمرد به او گفت: این ماهى‌ها خشک شده را بردار و توى چشمه بینداز. توى هر چشمه‌اى که ماهى زنده شد، آن چشمه آب حیات است. این کار را کردند و در یکى از چشمه‌ها ماهى زنده شد.
اسکندر از ابتکار جوان خوشش آمد و به تعجب افتاد. از او پرسید که چطور این ابتکار به ذهنت رسید. پسر حقیقت را گفت، اسکندر انعام خوبى به آنها داد. مقدارى آب حیات برداشتند و آمدند. وقتى اسکندر خواست از آب جشمهٔ حیات که همراه آورده بودند بخورد. صدائى شنید که مى‌گفت: 'سلام من به تو اى اسکندر ذواالقرنین. آب حیات مبارک باد.' اسکندر خوب نگاه کرد دید یک جوجه تیغى است که این حرف را مى‌زند. جوجه تیغى گفت: من هم از آب حیات نوشیده‌ام و به این شکل درآمده‌ام. عمرم جاودانه است ولى به این‌صورت که مى‌بینی. اسکندر از خوردن آب حیات پشیمان شد و دستور داد آب حیاتى که به‌دنبال خود آورده بودند پاى درخت‌هاى مرکبات و نخل و کاج بریزند. 'از آن به‌بعد این درختان با زحمات اسکندر به سبزى جاودانه رسیده‌اند.'

تقدیر و تشکر

نویسنده: جنیفر
پنجشنبه 4 شهریور 1395 ساعت 12:31 ق.ظ مشاهده مطلب نظرات

تغییرات وب و قالب حاصل زحمت و لطف برادر بزرگوارم احد فلاحی مدیر وب snow alone هستش

امیدوارم فرصتی برای جبران وجود داشته

یک دنیا سپاس دارم از ایشون

ان شالله که تقویم زندگیشون پر بشه از روزهای خوب و شاد


نتیجه تصویری برای تشکر از یک دوست

تاریخچه ی کیک تولد و شمع

نویسنده: جنیفر
پنجشنبه 4 شهریور 1395 ساعت 12:30 ق.ظ مشاهده مطلب نظرات

          


کسی هنوز مطمئن نیست که این سنت از کجا آغاز شد.  یونانیان باستان در گذشته کیکی را (دایره شکل تا نمایانگر ماه باش) به معبد خدای ماه آرتمیس میبردند و روی آن شمع های روشن میکردند تا مانند ماه روشن باشد

روشن کردن شمع روی کیک تولد  برای آن است که برخی مردمان باور داشتند که خدایان در آسمان ها زندگی میکنند و روشن کردن شمع برای برآورده شدن دعاهای آنها در درگاه خدایان بوده است. وبا فوت کردن شمع و آرزوکردن در هنگام فوت کردن آن آرزو و دعای خود رابه آسمان می فرستادند.

جشن تولد

اولین جشن تولد برای آن برگذار شد که مردم معتقد بودند که شیاطین در روز تولد آنها به سمت آنها می ایند. در ابتدا پادشاهان تنها کسانی بودن که به اندازه ای مهم بودند تا جشن تولد داشته باشند. دوستان و خانواده برای محافظت از آسیب با ارزو و فکرهای خوب  و هدایا کمک میکردند تا تولد را جشن بگیرند. آنها برای آنکه شیاطین را بترسانند با کلاه و وسایل پر سروصدا جشن تولد را برگذار میکردند


بادکنک های تولد

اولین بادکنک ها یا بالون ها، اسباب بازی بچه ها بودند که با پوست یا امعای درونی حیوانات ساخته میشدند و درون آن را با آب پر میکردند.قوم های قدیمی درون روده های حیوانات قربانی شده فوت میکردند و ان را به شکل حیوانات در می اوردن و آن را به خدای خود به عنوان قربانی تقدیم می کردند


پ.ن:تاریخچه کیک عروسی به زمان امپراتوری روم در حدود 400 سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد. در ابتدا در مراسم عروسی نوعی نان تهیه می شد که به مرور زمان به شیرینی آن افزوده شد. در 100 سال پیش از میلاد ابتدا یک تکهٔ سفت نان شیرین یا کیک میوه توسط داماد خورده می شد و باقیماندهٔ آن خورد شده و بر سر عروس ریخته می شد. این رسم امروزه بصورت بریدن کیک و در دهان گذاشتن آن توسط عروس و داماد تبدیل شده است. از آنجائی که کیک عروسی در اکثر کشورهای جهان یکی از اجزای مراسم ازدواج است این کیک دارای اشکال و انواع گوناگون است. بسیاری از کیک های عروسی جهان ریشهٔ بریتانیایی دارند.

مطلب تکمیلی

یکشنبه غمگین؛ ترانه ای ممنوع که باعث خودکشی افراد بسیاری شد

نویسنده: جنیفر
یکشنبه 31 مرداد 1395 ساعت 01:30 ق.ظ مشاهده مطلب نظرات

این ترانه مشهور به" ترانه خودکشی مجارستانی" است. 

این آهنگ توسط رزو سرس پیانیست و آهنگساز مجاری در سال 1933 انتشار یافت. 

شعر آن را لزلو جاور تحت تاثیر شکست عشقی اش سرود و پال کالمر،خواننده مجاری در سال 1935 برای اولین بار این ترانه را اجرا کرد.

گفته میشود که سرس برای انتشار این آهنگ مشکلات بسیاری از سر گذراند چرا که ناشرمعتقد بود افسردگی مالخولیایی این آهنگ برای کسی مفید نمیباشد و بهمین دلیل از انتشارآن سرباز میزد..

شایعات بسیاری در خصوص ارتباط خودکشیهای متعدد با این ترانه وجود دارد که البته حقیقت آن هرگز ثابت نشد.

البته اکثر خودکشیهای آن زمان مجارستان بر اثر فقر و قحطی در آن کشور بود، اما پلیس در برخی آنها نشانه هایی از این آهنگ را یافت.

این ترانه به انگلیسی ترجمه و بارها توسط خوانندگان مختلف در انگلیس و امریکا بازخوانی شد .اولین نسخه اجرایی بیلی هالیدی(1941) بدلیل شایعات مربوط به خودکشی و احتمال از بین بردن روحیه مردم در دوران جنگ جهانی دوم توسط بی بی سی ممنوع اعلام شد.که این ممنوعیت در سال 2002 برداشته شد.

در ژانویه 1968 "سرس" که با پرت کردن خود از پنجره آپارتمانش در بوداپست قصد خودکشی داشت جان سالم به در برد اما چند روز بعد در بیمارستان خودش را با سیم خفه کرد. 

شاید امروز شنیدن موسیقی «یکشنبه غم‌انگیز» کمتر کسی را به فکر خودکشی بیندازد، اما وقتی بدانیم که بی‌بی‌سی و بسیاری از رادیوهای مطرح جهان، پخش این آهنگ را ممنوع کرده‌اند؛ بیش از پیش به تأثیرگذاری این آهنگ غم‌انگیز پی می‌بریم. یکشنبه غم‌انگیز... یا همان «جمعه روز بدی بود!»

گرچه این آهنگ توسط افراد مختلفی خوانده شده‌است ولی معروف‌ترین آن بیلی هالیدی است که در سال ۱۹۴۱ اجرا شد. 



+++ شرمنده محبت تک تک دوستان راستش فردای روزیکه پست زدم سیستمم خراب شد  ان شالله در اسرع وقت پاسخگوی محبتتون هستم
ادامه مطلب
سایت عاشقانه اسنوالون سایت عاشقانه اسنوالون
... 2 3 4 5 6 7 8 ...

آرشیو

برچسب ها

  • 2

    داستان کوتاه

    مشاهده مطالب با برچسب داستان کوتاه

  • 7

    جنیفر نوشت

    مشاهده مطالب با برچسب جنیفر نوشت

  • 2

    تاریخ

    مشاهده مطالب با برچسب تاریخ

  • 1

    قرآن

    مشاهده مطالب با برچسب قرآن

  • 1

    سپاه ابرهه

    مشاهده مطالب با برچسب سپاه ابرهه

  • 2

    دیو

    مشاهده مطالب با برچسب دیو

  • 1

    مکه

    مشاهده مطالب با برچسب مکه

  • 2

    خاطرات

    مشاهده مطالب با برچسب خاطرات

دعوت به تنهایی

تنهایی قشنگترین حس دنیاست چون برای داشتنش نیاز به “هیـــــچکـــــس” نداری : ) 

صفحه نخست

مدیر سایت

جنیفر

نوشته های مدیر

آرشیو مطالب

لیست کامل مطالب سایت

آرشیو

با ما در تماس باشید

 

تماس با ما

کلیه حقوق این سایت محفوظ است.

قالب : سایت عاشقانه اسنوالون

آمار سایت

  • بازدید کل:
  • بازدید امروز:
  • بازدید دیروز:
  • بازدید ماه قبل:
  • بازدید این ماه:
  • آخرین بازدید:
  • بروزرسانی:
  • تعداد مطالب:
  • نویسندگان:

میان هیاهوی مزرعه دنیا
مترسکی هستم که بی باکم از کلاغ ها
درد ندارد زخمی که بر سرم میزنن
مرهمم آن است که جایگاهش گنبد کبود است و بس
همانکه می گوییم یکی بود ، هیچکس نبود
از کنار مزرعه افکارم رد شدی
نگاهی بر من افکن
مرا ببین........
مرا ببین میان هیاهوی آدم نماها
رسوخ کن میان تار و پود وجودم
من همانی هستم که نامم مجازیست
دنیایم مجازیست
مرا لابه لای پست هایم بیاب
مرا از اعماق کامنتهایم بجوی
میخواهم واقعی باشم در دنیای دروغ مجازی
مرا بیاب........

موضوعات

نویسندگان

آخرین عناوین

با ما در ارتباط باشید و ما را از نظرات ارزشمند خود مطلع کنید

  •    مدیر سایت: جنیفر
  •   
  •    http://davat-b-tanhaee.mihanblog.com
  •    شعار سایت: تنهایی قشنگترین حس دنیاست چون برای داشتنش نیاز به “هیـــــچکـــــس” نداری : )
  •   
  •    فرم تماس با ما
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات