درخت چای
| ||
|
این روزها همه جا خبرهای خوبی به گوش نمیرسد و پیشخوانها و تارنماها (وبسایت ها) و شبکههای خبری، خبرهای تازۀ و خوبی ندارند. حیف است. کشوری واقع شده در چهار راه جهان با دسترسی به بزرگترین آبهای جهان و جغرافیایی به تنوع یک قاره و ثروتی به ظرفیت اسمی نفت و گاز و معادن و ملتی با تمدن چهار هزار ساله و محتوایی فرهنگی با غنای دین خاتم فرستادهشدگان و برکتی به اندازۀ علی بن موسی الرضا(ع) و خاندانش و ... از چه چیزی رنج می بریم؟ ملت برای نجات خود فکری کنید تا خدواند به خاطر این همه ناسپاسی محروم و مغذوبمان نکرده است... برچسب ها: خبر، عاقبت، نجات، ملت، چرایی، نعمت، [ جمعه 18 تیر 1395 ] [ 11:25 ق.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
هر سال وقتی عید فطر
فرا میرسد حرف معلم پرورشی کلاس دوم راهنماییمان که با چه حرصی با صبر و حوصله در لاولای بازیگوشههای ما نصیحتمان میکرد یادم میآید و
مکررا در گوشم با همان لحن و آهنگ تکرار میشود. نمی دانم برای بنده که حتی آن وقتها
سر از هیچ در نمیآوردم چطور از آن همه چیزهایی که خوشحالمان میکرد این حرف یادم
مانده است. فکر کنم همیشه قرار
است این حرف در سرم بماند... نمیدانم راز عمر این کلمات چیست؟ شاید از هنر معلمی است، با
جملهای که خیلی از او بزرگتر بود و شاید برکت عید فطر و یا حرف دل مرد عملی که از
زبان روزهدار معلمی دلسوز و پرتحملمان برآمد... "حواستان باشه اگر فردا نرفتید برای نماز عید فطر دیگه رفت تا سال
دیگه ها..."
خدا خیرش دهد هرکجا
که هست... برچسب ها: نماز عید فطر، معلم، پاداش روزه داری، کلام، [ سه شنبه 15 تیر 1395 ] [ 07:35 ب.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
حق گرفتنی است... امشب تجلی خاصی در مختصات جامعۀ مدنی ایران نمایان شد که اگر نگویم یک تحول است لکن یک تغییر بزرگ بود که خبر از جهتگیریهای میدهد که حداکثر تا یک دهۀ آینده به بلوغ کامل خواهد رسید و شکل و رنگ و مفهوم جامعه را به گونهای ترسیم خواهد کرد که هیچ شباهتی به اکنون که هیچ به بیست و یا سی سال پیش هم نخواهد داشت!؟ حضور بانوان در ورزشگاه آزادی... تقریبا تا چند سال پیش محال بود و حتی سخن گفتن در مورد آن از دسته اعمالی بود که باید به خدا پناه برد. اما شد. گرچه گمان میکنم این حضور آن حضور خواستنی جامعۀ محترم زنان نیست و میتواند فراختر باشد اما دیگر فعلا همین است. باید درس گرفت. برای همین هم عدهای زحمت کشیدند. تلاش کردند. صبر و تحمل بخرج دادند. هزینه کردند!!! آفرین بر شما. بانوان گرامی هیچ کس حقوق و منزلت شما در سینی و در مراسمی با شکوه به شما تقدیم نمیکند. این شما هستید که باید برای احیا و اعتلای کرامت اعلای زن بکوشید و بجوشید... موفق باشید... برچسب ها: حضور زنان در ورزشگاه آزادی، حق زنان، مبارزه، مردم سالاری، تلاش صبر نتیجه، [ جمعه 11 تیر 1395 ] [ 09:56 ب.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
انسانها یا از اشتباهات خود کارآزموده میشوند و یا از اشتباهات
دیگران درس میگیرند و اصل یادگیری و مهارت و مهمتر، کارآزمودگی، با مبادرت کلامی
و جوارحی حاصل میشود نه محفوظات و دانستهها. تجربه ثابت کرده کسانی که از اشتباه کردن و سرزنش دیگران ترسی ندارند انسانهایی خلاق و خوداتکا هستند و اساسا این دسته از انسانها خالق مفاهیم و تعالیم بدیع و تازهاند. از کسانی که با اشتباهاشان موجب تعلیم ما میگردند سپاسگزاری کنیم. یادمان باشد خندیدن به آنها نشانه نادانی و ناتوانی ماست. برچسب ها: ترس از خطا و اشتباه، خلاقیت، مفاهیم نو، مخترع، معلم، اشتباه، موفقیت، [ چهارشنبه 9 تیر 1395 ] [ 03:13 ب.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
"وقتی بهار گلها
را جان میبخشد" "وقتی که باغها
طروات انفاق میکنند" "چه گلایه از
پاییز میتوان نمود" "وقتی زمستان همه
چیز را نابود میکند" *** نام ارتش تنها مترادف نام ایران است. *** نیروی زمینی
قهرمان ارتش ایران، سربازان و پرچم دارانت چه غریبانه رفتند. تسلیت باد بر
شرافت تو نیروی زمینی قهرمان ارتش ایران یادش بخیر. وقتی در روزههای اول دورۀ آموزشی تمرین رژه میکردیم ارتشیها برای آنکه به ما روحیه بدهند زیاد بر روی شرافتمان دست میگذاشتند. فرمانده هنگمان به پشت بلندگو جایگاه میرفت و وقتی ما پا میگرفیتم بلند میگفت " درود به شرفت سرباز" و خون درون رگهایمان به جوش میآمد و با قدرت پا میکوبیدم. روز آخر آموزشی کسی نبود لحظۀ خداحافظی اشک در چشمانش گره نخورد و بغض نکند. زیبایی روزهای یک زندگی بود. ولی با این اوصاف انگار سربازیمان تمام شده بود و خیلی خوشحال بودیم. مرخصی ده روزۀ پایانی با هیچ چیز قابل مقایسه نبود. سختگیرهای ارتش معروف عام و خاص است ولی با همه محدودیتهای پادگانهای نیروی زمینی از کمبود و بیکیفیتی استحقاقیهایی که یکی در میان نصیبمان میشد تا غذا و کذا و کذا همۀ جوانانی که در ارتش خدمت کردند عرق و غیرت خاصی بر روی آن دارند. اما... "گیرم که درد دل به تو گویم تو را چه غم تو درد دل شنیدهای اما ندیدهای" درود بر پیکر با
شرافتت سرباز نیروی زمینی قهرمان ارتش ایران و تسلیت بر
خانواده صبور و داغدار تو که قرار بود بعد از 60 روز انتظار همدیگر را ملاقات کنید و پدرت و مادرت چشم بر تو روشن کنند و حالا دیدار انتظار میخواهد و انتظار. خدا صبرتان دهد که اجرتان باقیست. و اما تو ای دستگاههای اجرایی و تصمیمگیر و چنین
و چنان کشور که فیش حقوقیتان به اندازه فیش حقوق ماهانه 80 هزارتومانی سربازان است!!! لایق تسلبت نیستی... حال که
این حادثه غمآلود پیشامد کرده دم از مجازات فرماندهان و مدیران پادگان 05 کرمان
میزنند و مثل همیشه میخواهند از عدم آگاهی ملت سوء استفاده کرده و خود را از زیر
بار مسئولیت خارج سازند و چون همیشه بیگناهان را نکوهش کنند. بعد از اتمام دورۀ
آموزشی و خروج سربازان از پادگان دیگر هیچ مسئولیتی بر عهدۀ پادگان آموزشی نیست و
این سربازان با اتوبوس پایانههای شهری به ولایت خود باز میگردنند. حال کجای
این مهم به نظام سربازی ارتش باز میگردد. ارتشی که با کمترین بودجه نسبت به سایر
سازمانهای مشابه و ابزارآلات کهنه و فرسوده امنیت و اقتدار تولید میکند چه
تقصیری دارد در یک سانحه رانندگی. ننگ و
شرم بر کسانی باد که موجبات وقوع اینچنین فاجعههایی میشوند که در ظرف یک روز سه تصادف
مرگبار خانوادههای یک سرزمین را داغدار میکنند. این حادثهها مصداق خوبی است برای ارزیابی
عملکرد شماست. نه تنها جادههای کشور و نه تنها رانندگی و نه
تنها تصادفات کشور که ریل گذاریها و مهندسیها عاملان این فواجع هستند. شرم بر
شما...
برچسب ها: 19 ارتش، 19 سربازان، کارآمدی ارتش، ناکارآمدی ...، نیروی زمینی ارتش، سربازان وطن، [ پنجشنبه 3 تیر 1395 ] [ 03:51 ب.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
[ چهارشنبه 2 تیر 1395 ] [ 11:54 ق.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
تا
زمانی که اقتصاد ما تک محصولی است و نفت سبد درآمد ملی ما را پر میکند نه بخش
خصوصی وجود دارد و نه تولید. صنعت و فناوری با تکنولوژی مدرن در کشوری سبز میشود که
مجبور باشد بدون پول باد آورده امرار معاش کند. مجبور باشد. تا مجبور نباشد حتی
اگر مایل به تولید هم باشد نمیتواند چون نفت دقیقا به سان مخدر است برای اقتصاد.
در واقع پول در نمیآوریم،
استخراج میکنیم. مانند جوانی برومند و زیبای که استخوان ترکانیده ولی هنوز پول
توجیبی از پدرش میگیرد. نمیدانم راست است
یا دروغ ولی... صنعت ایران بی ارج شد. خداوند قرین رحمتش
کند.
برچسب ها: صنعت بی ارج، تولید، نفت، پول تو جیبی، [ جمعه 21 خرداد 1395 ] [ 09:01 ب.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
هر چیزی نامی و هر
نامی مسمائی دارد که مسمی همان وجه تسمیه و یا صورت و وجهی است که چیزی را بدان
خاطر نامیدهاند. و رمضان نامی است که مسمائش ریزش و سوزش گناهان است و گناه یعنی
نافرمان خدا و نافرمانی خدا چیزی جز پستی و زشتی نیست هرچند به ظاهر زیبا و به طعم
شیرین باشد که گناه قطعا شیرین است چرا که نافرمانی و خودخواهی شیرین است و سختی
در بندگی و فرمانبرداری است.
اما زیباترین حکمت رمضان یعنی روزه در خاصترین جلوۀ آن یعنی چرایی نهی از آشامیدن و خوردن است. باری بزرگان تعبها و رنجهای تشنگی و گرسنگی را بیهوده دانسته و اصل را جلوۀ دیگری گماشتهاند. این از آن زیبایی حکمت خلقت بشر است که بنده تا نفس سیریناپذیرش را سرکوب نکند و تعب و ضعف بر جانش و قوای مادیاش وارد نیاورد و دلیل و معنی آن را نداند تفکر معنوی بر او ممکن نیست و چه بسا با دل سیر کفر گفتن آسان باشد. اندرون از طعام خالیدار تا درو نور معرفت بینی تهی از حکمت به علت آن که پری از شکم تا بینی برچسب ها: رمضان، سوزانندۀ گناهان، رنج های بی ثمر، طعام.، [ سه شنبه 18 خرداد 1395 ] [ 01:47 ب.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
آنجا که دین طراوت میگیرد جایی است که فقه متناسب با زمان حدود بدیع
و تازهای را بیان میسازد که در آن اصالت دین رعایت شده است. بهروزترین نمونۀ امروزی فقه پویا و جامع را باید
در حج امسال مداقه کرد. حج گرچه واجب است و جهاد، ولی اگر حرمت مومن رعایت نشود از وجوب ساقط
میگردد. این یعنی زیستن فلسفی و معنوی و دنیوی مکتبی که برای هر اقتضایی مقتضی
بوده و ادله و مدل و حکم برنّده و نافعی دارد.
این یعنی یک دین کامل و پویا برچسب ها: حرمت مومن، فقه پویا، دین کامل، حج 1395، [ دوشنبه 10 خرداد 1395 ] [ 05:25 ب.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
خیلی
برایم جالب است. آخرین روز مجلس نهم. همه خندان و خوشحال و عدهای با موبایلهای اندروید
خارجی(بخوانید وارداتی) در حال گرفتن عکس سلفی و دسته جمعی. تا بگذارند در آلبومهایشان
و به فرزندان و نوهها و عروسها و دامادهایشان نشان بدهند که آری، ما هم روزی در
خانه ملت سناتور بودیم و با رئیس مجلس و سایر بلندپایگان همکار و همکیش و همنشین. اما انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است و هرچه هست به آنهایی مربوط است که هستند نه به آنان که میروند. هیچ خبری نیست از اینکه هزاران کارخانه و واحد صنعتی تعطیلی شدند. انگار نه انگار که بازار را رکود غرق کرده، بسیاری شغل خود را از دست دادهاند، بسیاری بیکارند، آمار طلاق و اعتیاد فریاد میکشد. هزارن دختر و پسر دمبختاند و هزینههای زندگی جرئت را از آنان ربوده است و احتمالا دمبخت هم خواهند ماند. انگار نه انگار که هزاران متخصص تحصیل کرده که حاصل سیاستهای شما هستند روزها را شب و شبها را روز میکنند بدون آنکه از زندگی لذتی ببرند. انگار نه انگار... صدای فریادهایی سیاه
و خشن در امتداد شهر ما میپیچد: آهااااااای نمایندههای
مجلس، وقتی آمدید ما نبودیم و حالا شما رفتید و ما ماندیم ... و قهقه میزند در
کوچه پس کوچههای شهر تاریک ما... در خانههای
مستضعفان و بیکاران و ورشکستهها... خداحافظ نمایندهها...
برچسب ها: آخرین روز مجلس نهم، خداحافظی نمایندگان، آنجه باقی مانده است.، [ سه شنبه 4 خرداد 1395 ] [ 10:56 ب.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
یک دختر جوان در خانهای پنهان، تحت محاصرۀ دشمن (عراق) است و برادر
او قرار از دست داده و مردانی از جنس او برای رهاییش با داغهایی تند و تازه از
عزیزانشان او را تا آخرین نفس همراهی میکنند. چرا؟ (فیلم سینمایی روز سوم) ********************* خرمشهر پیش از آن که یک موضع جغرافیایی باشد یک آزمایش بود تا رادمردی و خواص انسانی و ملی یک ملت را محک بزند و این حماسه در تاریخ رقم خورد تا برای همیشه قادسیه را بیمعنی کرده و فکر و عزم و ارادۀ یک ملت را به رخ دشمنی بکشد که جهل و زیادهخواهی و بیوفاییشان تا ابد آرامش را از آنها خواهد ربود و همچنین جنس و فلز انسانیهایی که شرف و غیرت خاصیت زندهبودن آنها میباشد را مسجل و ترسیم سازد و نوید دهد که تا زمانی مردانی با این مرام و منش وجود دارند ایران عزیز عزتمند خواهد بود. مردانی که مرامشان سادهزیستی و گرسنگی و عفت و غیرت و ایثار و
فدارکاری است و تنها جرمشان این است که مذهبی هستند و به این جرم تا ابد تلاش آنها را عدهای که همۀ زندگیشان
را نبض تند دوندگی مادی و عرق تند طمع دنیا فراگرفته و شهوترانی عقل و اخلاق آنها
را مصادره کرده است نادیده و حتی خوار میپندارند. مهم نیست... همین بس که خوار دانستن حماسههای بزرگ از خوار بودن است. برچسب ها: خرمشهر را خدا آزاد کرد، مردان خدا، روز سوم، خونین شهر، مردان مذهب، [ دوشنبه 3 خرداد 1395 ] [ 08:54 ق.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
کدام انتظار به رنگ این اصوات نامقرب است کدام فرهنگ به شکل این طرح نامرتب است خنده و جامعه و صوت بی نصیب به کنار کدام انتظار از جنس این خروش نامهذب است دوباره یک جشن و باز دوباره یک گردهمایی مردمی و باز دوباره زنگ بدصدای خطر فقدان فرهنگی. ایران اسلامی الگوی متقن و غنی برای شادی و جشن ندارد و مردم آن در اعیاد و شادی ها چون یک نوزاد که توانایی سخن نگفتن ندارد نمیتوانند رفتار معنیدار و معقول و سازنده از خود بروز دهند. و این یعنی شکست یک ملت در برابر فرهنگ و تمدن گذشته و خرد و مذهب امروز خویش. به کجا می رویم. برچسب ها: نیمه شعبان، زنگ خطر فرهنگی، شادی های سئوال برانگیز، الگوی سرور ملی، چشم تا باز کنم فرصت دیدار گذشت همۀ طول سفر یک چمدان بستن بود این چند روزۀ زندگی میگذرد و در گذر این گذار ما هستیم که گاهی مخیر و گاهی مجبور به انجام اموری میشویم که گاهی برایمان فایده دارد و گاهی نه و شاید هم هر دو به اندازهای یکسان و یا گاهی متفاوت. خدمت سربازی اجباری هم از اموراتی است که طبقات پایین و متوسط جامعه مجبور به انجام آن هستند و گرچه در دل این اجبار درسها و پندها و تجاربی ناب و نایاب نصیب انسان میشود و صحنههای ژرف از سادگی و قناعت و انسانیت در سادهترین قلوب و قالبها و بدون هیچ تاملی و برآمده از دل، خلق شده و روح را شاداب میکند ولی اجباری بودن و قدر و منزلت ناچیز سرباز تلخیها و دردهای فراموش ناشدنی پدید میآورد که البته اظهار تاسفم از سختیها نبوده و از رنجهایی است که روح را خسته و ملول میکند و نامیدی میآورد. و این تعجب ندارد چرا که هر انسانی یا بهتر است بگویم هر صاحبی قدر داشتههایش به ویژه داشتههای رایگان را نمیداند. چه برسد به سرباز که رایگان هم نیست مجبور است... این تلخترین و زشتترین معنی است که به یک انسان و آن هم یک جوان میتوان الغا کرد. هم اکنون که بنده این سطور را مینگارم و در این لحظه که شما در حال خواندن آن هستید هزاران پست نگهبانی و هزاران جوان در تمامی نقاط این سرزمین به مراقبت و نگهبانی مشغولند و هزاران چشم به راه دارند و سوز سرمای زمستان و عطش گرمای ستمگر تابستان را حتی با دهان روزه حریفند. درود بر شرافتشان. خدمت سربازی مدرسهای است که در کنار دوستان و هم ردیفان لحظاتی ناب و با اصالتی انسانی را رغم میزند و فرصت بکری برای تامل دربارۀ چیستی و چگونگیهای زندگی به انسان میدهد که میشود در خلوتهایش گمشتدههای خود را یافت. معنی بخشیدن به هر کاری آن را ساده و شیرین میکند گرچه شاید در نگاه اول بیمعنی باشد ولی هیچ چیزی به خودی خود معنی ندارد و آن انسانها هستند که به هر چیزی معنی میدهند و چیزی را معنی میکنند. نیتی معنیدار برای تحمل همۀ ناملایماتی که از یک عده انسان ناسپاس و سودجو بر سرباز متحمل می شود تا لحظات سرسخت پادگان را زهری شیرین است و البته صبر که به معنای واقعی معنی میشود در آن لحظات و عجیب است وقتی که همۀ اینها تمام میشود تازه دلت تنگ می شود برای لحظهای که شروع شده بود و برای آنان که تنهایشان گذاشتی... گویند که رمز عشق مگویید و مشنوید مشکل حکایتی است که تقریر می کنند فی الجمله اعتماد مکن بر ثبات دهر کاین کارخانه ای است که تغییر می کند برچسب ها: اجبار و اجباری، سربازی اجباری، خدمتی اجباری، سرباز، [ چهارشنبه 22 اردیبهشت 1395 ] [ 10:37 ق.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
بهار با همۀ جذابیتهایش وابستگی است و وابستگی برای روح تعالی خواه انسان نقص است و نباتات از آن جهت زندهاند که بهاریاند و این زیبایی موقت است. ولی سرو... همیشه بهار است زمستان هم برایش توفیری ندارد. این یعنی آزادگی، وارستگی، این یعنی زندگی را از دایره زمان و فصلها خارج کردن. این یعنی طعنه به بهار و وابستگی. برای انسان هم ممکن است که چون سرو روحی همیشه بهار داشته باشد که این مهم به غنیسازی معنوی و معنای جوشیده از درون آن بستگی دارد. به اندیشۀ او وابسته است. به معنی که از مرگ و نیستی استنباط می کند. به درکی که از هستی دارد و این میسر نمیشود مگر با نگهبانی دل و دانایی. باید وابستگی را از همه کس و همه چیز قطع کنیم. نه آنکه عشق و علاقهای نداشته باشیم نه آنکه نداشته باشیم بلکه وابسته نباشیم و علاقه داشتن، داشتن و وابسته نبودن غوغایی است که ... . باید سبک بار شویم تا برسیم. تا بند نگشاییم در بند آزادی نمیشویم. از همه کس و همه چیز. به قول حافظ "جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است" بهار خجسته باد بر شما. بهار دلتان هم مبارک
برچسب ها: بهار، نوروز، وابستگی، وارستگی، سرو، [ چهارشنبه 4 فروردین 1395 ] [ 02:00 ب.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
آگاهی و شعور یک ملت ضامن سلامت سیاسی و بقای نظام و استقلال ملی هر کشوری است و در عصر حاضر کشورهای توسعه یافته بر منبای همین آگاهی و شعور مردمی که مولد هوشیاری ملی است اداره می شوند و مردم ناظران و ضابطان و حاکمان اصلی و محوری هستند. مردم ناظر تمامی فعالیت ها و تصمیماتی هستند که صادقانه از آن باخبرند، افکار عمومی ملت مسئولان را تمیز داده و خوب و بد را مشخص می کند و همینطور قضاوت ملی بقا و یا طرد یک نفر را موجب می شود. اما این هوشیاری همگانی و به جا متاثر از چیست؟مطمئنا همۀ مردم یک جامعه تخصص و سواد یکسان و همچنین در زمینه های مشابه را دارا نبوده و اکثر آن ها تحت مدیریت دولت خود هستند و از اتفاقات درونی سازوکارهای دولتی بی خبرند. پس چه می شود که یک ملت جمعا در موردی ملی بر روی نظری صحیح اتفاق نظر پیدا می کند. ساده اما سخت است. " آگاهی جمعی، شعور اجتماعی و هوشیاری ملی در صورتی در هر کشور ایجاد می شود که شفافیت صادقانه اطلاعات و اقدامات سیاسی و مدیریتی دولتمردان در آن جاری باشد."
برچسب ها: هوشیاری، بقا، استقلال ملی، کشورهای توسعه یافته، شفافیت، ایران، [ چهارشنبه 21 بهمن 1394 ] [ 02:31 ب.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
هر ساله هفده دی، یک مرد در ایران به دنیا میآید. دیدن تصاویر بعضی از ورزشکاران و قهرمانان بر روی تختههای چوبی تبلیغات، شبکههای تلویزیونی و کسوتها و منصبهایی متفاوت خبر از گمشدهای میدهد. او یک جوانمرد بود یعنی کسی که بدون چشم داشت میبخشید. او مدال طلای قهرمانی میبخشید. او یک ساده زیست و همجوش مردم عادی بود. مشکلات مالی او در زندگی آنقدر بود که عدهای سادهاندیش مرگ او را به این مسائل نسبت دادند و یادشان رفته بود که وقتی پیشنهاد تبلیغ عسل یا بازیگری سینما به او میدهند آن پهلوان میگوید: «من با خوردن عسل پهلوان نشدم! خاک و خُل خوردم و خوراکم نان و پنیر بود و با سختیها ساختم و تمرین کردم تا به جایی رسیدم.» روح او تشنۀ دیده شدن نبود، تشنۀ تشنه ماندن بود و کسی که مردم را دوست بدارد سعی میکند کمتر دیده شود تا بتواند بیشتر مردم را ببیند. و راست میگوید آن قصاب که از درد فراق تختی، خود را به دار آویخت و بر شیشۀ مغازۀ خود نوشت: "جهان بیجهان پهلوان ماندنی نیست" برچسب ها: جهان پهلوان، تختی، مردانگی، [ جمعه 20 آذر 1394 ] [ 03:41 ب.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
وقتی خردسال و نوجوان بودم رسیدن محرم برایم خیلی دلچسب بود. ده روز محرم بهانهای بود که درس و نیکمت غریب مدرسه را رها کنم و به خیابانها بروم و با هم سن و سالهای خود در کوچه و خیابان سیر کنم و به تماشای بزرگترها بایستم و آرزو کنم که هرچه زودتر بزرگ شوم. شمع روشن کردن، از این سو به آن سو دویدن و بازی کردن، سر از کوچههای تو در توی محلههای قدیمی در آوردن و میانبر زدن و به تماشای بزرگترها ایستادن و گاهی تقلید آنها را در می آوردن. ولی وقتی امروز دوباره به تماشا میایستم احساس میکنم همه چیز از تاب و تب خود افتاده و آن هیبت مردانهای را که در گذشته داشت ندارد. شاید در نظر من که در کودکی آنها را دیدیم و اکنون کمی قد کشیدهام به چشم نمیآید. حال که آن روزهای کودکی گذشته و تجربه خیلی از واقعیتها را برایمان معنی داده خیلی هم آش دهن سوز و کارجانگدازی نیست. دیگر عزاداری فقط در شکلهای سنتی و آن هم در محلههای قدیمی و در کنار دیوارهای کاه گلی برایم زیباست و عقل و احساس مرا تحریک می کند و اگرنه محرم بهانهای شده است برای رنگ عوض کردن و تنوع بخشیدن به اصوات در جامعه و شکلی جدید به خود گرفتن. خالی از فکر و اندیشه. هنوز بال در نیاوردهام که پرواز کنم و در زیبایی هیبت خانوادۀ علی (ع) شعر بگویم ولی چه کنم که عشق جسارت میدهد. ده روز شور و طبل به جای خرد بی اثر شود یک لحظه از درنگ به از صد سال در فغان یا رب شود که بنگریم اشک خدا معتبر شود برچسب ها: حسین، بصیرت، عزاداری با سکوت، اشک خدا، محرم یک بهانه نیست، [ شنبه 2 آبان 1394 ] [ 11:32 ق.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
یک دفعه ای است. وقتی چشم ها باز است و بازتر می شوند و چیز جدیدی نمی بینی فقط می فهمی همه چیز عوض شده است و تو مدام در حال تغییر کردن هستی و زمان در حال سپری شدن است و تو نمی دانی به کجا می روی. هر چند روز خود را در آینه می بینی ولی چیزی عوض نشده است و تو همان هستی که بودی. جلو می روی، شکست می دهی و شکست می خوری و زمان می گذرد و تو تلاش می کنی ولی تو دیگر تو نیستی و حالا اینجاست که به صداقت آینه ها می اندیشی؟ چرا که هر روز تو را چون دیروز نشان می دهد و فکر می کنی در همان نقطه که بودی مانده ای و نگران می شوی. اما تو در حال رفتن هستی به جایی که نمی دانی و در حال شدن هستی به چیزی که نمی دانی و فقط یک چیز است که تو را آرامش می دهد. اینکه چرا آمدی و چرا می روی. همین. همین دو نقطه خط زندگی را تشکیل می دهند و تو دیگر غصۀ رفتن، ماندن و عوض شدن را نداری چرا که آغاز و پایان مشخص است. حال که آرامش گرفتی با کمی خنده می گویی: آینه ها هم گاهی دروغ می گویند. و برای اولین بار از یک دروغ خوشحال می شوی... همین...
برچسب ها: آینه ها، رفتن و عوض شدن، نگرانی، [ سه شنبه 3 شهریور 1394 ] [ 05:02 ب.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
شاید فکر کنیم که اصلا نباید برای آنچه اعتقادات خود می دانیم و عینیت برای ادارک و استنباط آن کافی نیست حرف بزنیم و یا کاری انجام دهیم که قالب ابداعی ما آن محتوی را محدود کند و خدای ناکرده از روی ناآگاهی شکلی به آن محتوی به وسیلۀ قالب های خود بدهیم که دیگر یک تغییر ساده نباشد، تحریف باشد. اعتقادات آیینی ما صاحبانی صاحب حق دارد و آنان مراجع ما هستند. باید در این کارها بدان ها توجه داشته و بهتر است تبعیت نماییم. رستاخیز بهتر است به روز رستاخیز نرسد ولی اگر رستن خواست برای آن به رستنگاه نمی رویم.
برچسب ها: رستاخیز، اکران، بهتر است، [ جمعه 26 تیر 1394 ] [ 01:49 ب.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
هر آغازی پایانی دارد و پایان خوب نتیجه آغاز
خوب است. این را تاریخ ثابت می کند. کاری که ماهیتش خوب باشد و برای خوبی ها باشد گرچه با دشواری و سختی مواجه گردد
بازهم پایان خوبی دارد. نگران پایان های زندگیمان نباشیم اگر کارها را خوب
شروع کرده ایم و خوب فکر می کنیم. همه چیز خوب می شود... برچسب ها: توافق هسته ای، محمد جواد، ظریف، [ چهارشنبه 24 تیر 1394 ] [ 10:43 ق.ظ ] [
ا.ش چراغ ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |