گاه دل میکنی از اطرافیانت ، علایقت ، دنیایت ...

و در کنج خلوت خویش به دورت پیله ای درست میکنی

دیواری برای خودت میسازی به نام تنهایی ...

گاه افسردگی و یاس سرتاسر وجودت را میگیرد

آنگاه خشت خشت این دیوار را از قطعات فولادین میسازی

سدی غیرقابل نفوذ بین خودت و تمامی آدمهای جهان ...

گاه کسی که مالک قلب و روحت است چنان تورامیشکند

که حس خواهی کرد قلبت تبدیل ب سنگی تکه تکه شده

هیچ گاه مانند اولش نخواهد شد اما همچنان میتپد

و هر نفس درد را به تو هدیه میکند...

عقلت دادگاهی تشکیل میدهد

و احساساتت را تا ابد محکوم به حبس میکند

گاهی حبس ابد را هم زیادی میبند و اعدامش میکند

دیواار تنهایی ... قلب سنگی ... احساسات مرده ...

این شرح حال این روزهای من است

http://uupload.ir/files/nm2k_photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8-%DB%B0%DB%B5-%DB%B3%DB%B0_%DB%B1%DB%B1-%DB%B3%DB%B9-%DB%B5%DB%B3.jpg


♥ دوشنبه 28 خرداد 1397 ساعت 10:05 ق.ظ توسط Ftme نظرات()