چهار پنجِ صبح بود
گفت بخواب
گفتم کابوسام نمیذارن باید چشام خسته شن:)
گفت ببین کابوسات ماله من چشاتو ببندُ فقط به خواب فکر کنن...
گفتم چشم ...
گذشت.... شبا با شب بخیراش میخوابیدم.
یه چن وقتیه باز کابوسام برگشتن:)
یه چن وقتیه باز کابوسام برگشتن:)
یه چن وقتیه شب بخیری نیس:)
یه چن وقتیه کابوسات ماله من چشاتو ببند و به خواب فکر کنی نیست :)
میدونی اینکه کابوسِ آدما رو ازشون بگیری
میدونی اینکه کابوسِ آدما رو ازشون بگیری
خیلی قشنگه...
ولی اگه هزار تا کابوس با جای خالیت جاش نیاری قشنگتره...:)