جای اینکه بیام اینارو بنویسم
باید شیمی میخوندم!
ولی خب یه وقتایی حس میکنم باید بنویسم
باید بنویسم تا افکارمو آروم کنم!
اگه ننویسم فکرم هزارجا میره و من بینشون فرو میریزم!
یهو عذاب وجدان گرفتم! برم شیمی بخونم بعد میام ادامشو مینویسم :)
خب برگشتم (هنوز نخوندم ولی خب نتونستم!)
اینبار میخوام از هدف و آینده بنویسم
گذاشتم ادامه مطلب!
دیشب که داشتیم با هم حرف میزدیم بحث به هدف کشیده شد
حقیقتا هدفی نداشتم!
حداقل تا یه هفته پیش که نداشتم!
حتما میپرسین الان چی؟
خب الان یه جورایی میشه گفت دارم!
به سرنوشتم حق انتخاب دادم
قبلا که با هم بودیم یه رویا ساختیم
گفتیم سال بعد فلان جا میریم
باهم فلان کارایی میکنیم (لطفا منحرف نباشین!)
منظور عکس و فیلم و تفریح و این چیزاس!
پس گفتم سرنوشت جان منو به اون روز برسون
و علت اینکه اینو ازش خواستم این بود که
هنوزم فکر میکنم اگه این اتفاق بیفته امکان برگشتش هست!
و خب راه دوم!
گفتم اگه دلت میخواد لجبازی کنی!
اگه میخوای خودی نشون بدی!
اگه اینقد به ندیدن خوشحالی من مشتاقی!
پس یه کاری کن
کمک کن ازش دورشم!
اینقدر دور که حتی دیگه تو این کشور نباشم
یه رشته نسبتا خوب یه جا مثل تهران اینا قبول شم
سال بعدش یا دو سال بعدشم کارامو ردیف کنم و از ایران برم
چون فامیل خارج از ایران داریم فک نکنم خیلی سخت باشه !
گفتم اگه اینو انتخاب کنی
هیچوقت اجازه نمیدم کسی وارد زندگیم بشه
میشم یکی که داره با تنهاییاش کنار میاد :)
میشم یکی که شب و روزشو میگذرونه :)
خدارو چه دیدی شاید این چیزی باشه که برام بهتره!
(وقتی اینو گفتم به یه چیزی فکر کردم
اونم شبی بود که حرف کات رو پیش کشیدیم!
میگفت اگه از هم جدا شدیم باید دوتا دوست بشیم
همون جایی که قرار بود با هم باشیم هستیم
ولی به عنوان دوتا دوست!
و من گفتم اگه دیگه برای من نباشی
تا جایی که بتونم ازت دور میشم)
پس تا وقتی که سرنوشت انتخابشو بکنه!
تا وقتی که امیدم از کسی که دوسش دارم قطع بشه!
من یه حق انتخاب دارم!
اونم اینه که درس بخونم تا ببینم قراره چه اتفاقی بیفته
خدایا ازت میخوام کمکم کنی این روحیه مصنوعی رو حفظ کنم
برای اینکه امیدمو از دست ندم و به سمت جلو کشش پیدا کنم
یه راه حل جدید پیدا کردم و اونم تعیین جایزس!
مثلا برای ساعت خوابم اینکارو کردم
اگه 5 ساعت یا کمتر بخوابم: نیم ساعت نت یا یه مثبت
اگه 6 ساعت بخوابم : نیم ساعت مطالعه بیشتر یا یه نصفه منفی
7 ساعت : ...
8 ساعت : ...
هر 40 تا مثبت هم یه جایزه داره :/
یا مثلا برای ترازام
اگه بشم 5800: یه راپید میگیرم
اگه بشم 6000 : یه دفتر میگیرم تا بولت ژورنال درس کنم
یا مثلا 6200: استیکر برا لب تابم میگیرم
و تاااا 7000 همینجوری نوشتم!
برای ساعت مطالعمم جایزه گذاشتم!
مث بچه ها!
یه جور دلخوشی مصنوعیه! نمیدونم میفهمین یا نه!
ولی به یه جایی رسیدم که به این چیزا نیاز دارم!
یه محرک ! یه دلخوشی!