این دشمنان نیستند که انسان را به تنهایی و انزوا محکوم می کنند بلکه دوستانند.

#شوخى
#میلان_كوندرا

نوشتمو ادامه گذاشتم


http://uupload.ir/files/xczd_photo_2018-12-13_14-48-54.jpg


معمولا این موقع ها نمینوشتم

ولی خب یه وقتایی خیلی نیاز میبینم که بنویسم

چند روزیه که با باقی مونده دوستام دعوا کردم

سر یه چیز کاملا بیخود! ولی خب بهم برخورد

و خب من از آن تافته های جدا بافته نیستم که هر توهینی را ببخشایم!

(خیلی ادبی شد خودم میدونم :/ )

یه وقتایی آدما باید یه چیزاییو توضیح بدن و نمیدن

و خب منم نمیتونم برم بگم که برام توضیح بده!

پس برداشت خودمو میکنم و اون برداشتو بهشون میگم

توجه کنین که این قضاوت نیست

به طور مثال تفاوت بین رک بودن و بیشعور بودن !

آدم رک راجب مسائلی نظر میده که ازش میپرسن

یا مسائلی که به خودمون مربوطه

مث وقتی که ازچیزی خوشت نمیاد و خیلی صریح میگی

مثلا میگی بستنی دوس ندارم یا دوست ندارم باهات بیام بیرون

ولی ادم بیشعور راجب دیگران نظر میده

مثلا ببخشیدا ولی دماغت مثل خرطوم فیله!

اینو مثال زدم که بدونین بین خیلی چیزا یه مرز وجود داره

منم برداشتمو میگم تا اگه براشون مهم باشه

که من راجب فلان رفتارشون چی فکر میکنم

برای تصیح افکارم توضیح بدن!

ولی خب مشکل از اونجایی شرو شد که من این برداشتو با شوخی کردم

ینی اصلا برام مهم نبود که بخوان توضیح بدن یا نه

چون اصلا اهمیتی برام نداشت!

و یهو با واکنش داغون دوستام مواجه شدم که متوجه شوخی من نشدن!

سرم داد کشیدن که تو چرا اینجوری میکنی ؟ چرا قضاوت میکنی؟

همونجا گفتم شما لبخند من و طرز بیانمو ندیدین؟

و خب فقط ساکت شدن! منم از جمعشون رفتم بیرون

یکم اون طرف تر چن تا از بچه های کلاسمون نشسته بودن

کنارشون نشستم که یهو یکیشون گف الان دیگه نمیتونیم حرف بزنیم!

یکی دیگشون گف چیز خاصی نمیگفتیم که :/

اونم گفت خب الان میخواستم بگم

منم عذرخواهی کردم و از جمعشون رفتم بیرون

خیلی حس بدی بود

ده دقیقه مونده بود که زنگ بخوره و من سرگردون بودم

یه عادت من اینه که وقتی اعصابم بهم میریزه

یا دلم میگیره یا خیلی داغون میشم

میرم جلوی آینه ، انگار باید خودمو ببینم

اکثرا هم با خودم حرف میزنم

زل میزنم تو چشمام و ب خودم میگم قوی باش دختر!

میگم غرور داشته باش!

خیلی برام جالبه که هیچکس هیچوقت برای رفتارش با من عذرخواهی نکرده!

یا اگه کرده سرسری و برای این بوده که از سر خودش رفع کنه

میگه ببخشید و انگار از سر ادب گفته

ولی باطن اون حرف اینه که بخشیدی که بهتر نبخشیدی هم به درک!

همیشه آدمایی که نقششونو تو زندگیم پررنگ میکنن شرو میکنن به شکوندنم

تنهایی حس قشنگیه و کم کم دارم باهاش کنار میام

امروز زنگ میزنم و با مشاورم راجب اینا صحبت میکنم

میگه بعد این همه مدت اوضاعم بهتر نشده و خب نمیدونه دیگ چی باید بم بگه!

میگه طبق گفته هام دو شخصیته هستم ولی سر حرفام و افکارم میمونم

داشتم تنهاییمو توصیف میکردم براتون

مث اینه که یه عروسی بزرگ باشه

همه مشغول رقص و شادی باشن ولی تو مث پوکر همشونو نگا کنی و حتی لبخندم نزنی

یا بری شهر بازی ولی کسی نباشه که باهاش وسیله ای بری

یا اونجایی کهه تو یه کلاس 27 نفره تنها میشینی

اونم نه یه گوشه! وسط کلاس!

یه صندلی میذاری کنارت و کیفتو میذاری روش و خودتم تنهای تنها!

شده تو زنگ تفریح حوصلت سر بره؟ خب برای من خیلی پیش اومده

و گاهی اینقد کلافم میکنه که شرو میکنم ب گوش دادن ب بعضیا که تو کلاس موندن

یا مثلا از حرفای معلم خسته بشی و ندونی چیکار کنی!

یا میخوابم یا یه کتاب درسی دستم میگیرم که وانمود کنم تنها نیستم!

خب من شرو کردم به نادیده گرفتن همشون (ولی خب هنو هیتلرو نمیتونم نادیده بگیرم!)

یه جورایی انگار اون تنها آدمیه که هرروز امیدمو نابود میکنه و من دوباره میسازمش

اون تنها کسیه که حرف زدن باهاش با همه آدما فرق داره!

البته بعضی وقتا احساس میکنم به زور داره جوابمو میده

ولی خب جوابمو میده که ناراحت نشم :)

برای همین به خودم گفتم که تا وقتی پیام نداده دیگه من پیامی ندم برای شروع گپ!

متنفرم از حرفای الکی که بم میگفتن

که دوستم دارن! که مهمم! که هرچی خوبی داشتم به پاشون ریختم!

باید از خودم عذرخواهی کنم که احساساتمو خرج چنین آدمایی کردم

آدمایی که قلب ندارن!

آدمایی که به من میگن بویی از انسانیت نبردم ولی به خودشون نگاهی نکردن

من بویی از انسانیت نبردم؟ جدن؟

منی که به خیلی چیزا توجه میکنم؟ منی که به وجدانم اینقد بها میدم؟

درسته دو شخصیت دارم و یه شخصیتم بدخو و خشنه

ولی نیمی از من فرشتس!

فک میکردم وقتی کسی این نیمه منو بفهمه از شخصیتم خوشش بیاد!

من یه فرشته پلیدم :)

ولی برعکس چیزی که انتظار داشتم تجربه نشون داد  دل میزنه!

دلم میخواد یه چیزی بشه حافظمو از دست بدم

که هیچکدومتونو یادم نیاد

خب دیگه برم بخوابم دیگه ذهنم از شدت خستگی یاری نوشتن نمیکنه


http://uupload.ir/files/97km_photo_2018-11-28_03-22-40.jpg

♥ سه شنبه 20 آذر 1397 ساعت 02:39 ب.ظ توسط Ftme نظرات()