دیروز روز خیلی داغونی داشتم
امروزم از اون بدتر
الان که دارم مینویسم دارم از گریه خفه میشم
چند ماهی میشه اینجوری گریه نکردم
حالم بدتر از این نمیشه
دیدی یه وقتایی همه چی دست به دست هم میده که زندگی برات سخت شه؟
من یه زندگی آروم میخوام چرا نمیشه آخه؟
چرا خدا دست از سر من برنمیداره ؟
اصلا چرا من؟؟
دلم میخواد زنگ بزنم به یکی
آرومم کنه
بهم دلداری بده
من گریه کنم و هیچی ازم نپرسه
گریه کنم و نگه آروم باش
گریه کنم و بگه اینقد گریه کن که خالی شی
بگه اینقد گریه بکن تا بمیری
یکی باشه بهم وعده تو خالی اینکه یه روز خوب میاد نده
استثناعا میشه این یبار اون شخص علیرضا باشه؟
اشکال نداره اگه الان با اون دختره باشه یا نباشه!
اصلا ولش کن به زندگی آروم اون کاری ندارم
خداروشکر برعکس من اون همه چیش اوکیه
چرا اونایی که این گریه هارو بهم هدیه میدن حالشون خوبه؟
علیرضارو نمیگما خداروشکر که اون خوبه
ولی اونا چی؟ اونایی که باعث و بانی همه اینان!
چرا من دارم له و له تر میشم؟
چرا هرچقدر خودمو از هرچیز بدی دور میکنم بازم دنبالم میاد؟
چرا اینقد آدم احساساتی و حساسی شدم؟
چرا من اینقدر زودرنجم آخه
چرا خدا دست به سینه وایستاده کمکم نمیکنه؟
من خیلی بهش اعتقاد دارم ... خیلی
ولی دارم اعتقاداتمو از دست میدم
شایدم این یه آزمونه که خدا درجه ایمانمو بسنجه
ولی خدایا چاکرتم من دیگه کم آوردم
بسه خب؟؟
دلم میخواد همه چی آروم شه
علیرضا بم میگف که من دنبال حاشیه ام
ولی آدمای دورم حاشیه سازن
بخدا من آدم آرومی ام
به قرآن من هیچی جر آرامش نمیخوام
بخدا من نمیخوام با اشکام مامانمو ناراحت کنم
بخدا منم دلم میخواد همیشه همه رو خندون و زندگی رو آروم ببینم
اصلا یکی از آرزوهای من از بچگی این بوده که مثل آقای فیلاس فاگ
(شخصیت دور دنیا در 80 روز اثر ژول ورن (کتاب مورد علاقه بچگیم))
یه زندگی روتین و منظم و آروم داشته باشم
بخدا دست من نیست!
آدمای دورم نمیذارن زندگیمو کنن
اونا اهل زخم زبونن و نابود کردن
و من ساخته شدم برای داغون شدن!
گوشیمو برداشتم
ولی کسی نبود!
ولی من کسیو ندارم :)
ولی من تنهای تنهام
و من محکوم شدم به شکستن بی صدا
به غرق شدن تو خودم
به نابود شدن تو دنیای خودم
و انگار خوشبختی توهمی بیش نیست
یا شاید این توهم سهم ما نیست!
دارم کم کم فک میکنم بگو همه چی به درک بِبُر از این زندگی
خدا بخشندس نه؟
شدم اون آدمی که
همه رو تشویق میکنه و حال همه رو عوض میکنه
به همه امید میده
به همه میفهمونه زندگی چقد قشنگه
اونوقت خودش غرق شده تو دره اندوه و غصه
بولت ژورنال
دیدن فیلمای قشنگ
خوندن کتابای لذت بخش و ... هم حالمو خوب نمیکنه
خدایا من اعتراض دارم
آدمات خیلی بدن
خیلیییی بدن
یا ما نابود شده هارو ببر پیش خودت
یا اینارو از بین ما بردار
این دنیایی که تو ساختی جای زندگی کردن نیست