♪♪ بعضی وقتا از همه چی و همه کس میبری
♪♪ بعضی وقتا با خودت میگی خدایا این عدالتت کجاست؟
♪♪ بعضی وقتا دلت میخواد بری جهنم !!
♪♪ این دنیا که داری توی جهنم به سر میبری
♪♪ چه فرقی داره وقتی میدونی اون دنیات هم جهنمه اما بازم زندگی کنی؟
♪♪ هه آره صادره از جهنم به جهنم
♪♪ دقت کردی بعضی وقتا همه چی دست به دست هم میده که حالتو بدتر کنه؟
♪♪ بعضی وقتا اتفاقاتی که می افته کمه !!
♪♪ دوستات هم لطف میکنن و بیشتر اعصابتو خط خطی میکنن
♪♪ بعضی وقتا ناخدآگاه میری تو فکر!
♪♪ تو فکر روزای خوب!
♪♪ گاهی هم روزای بد!
♪♪ گاهی ترجیح میدی همشو بذاری کنار و بگی من گذشته ای ندارم!
♪♪ گاهی هم میخوای به یاد بیاری یه روزایی رو اما نمیتونی انگار فراموشی گرفتی!
♪♪ گاهی وقتا حس میکنی خودتی تنهای تنها
♪♪ حتی خدا هم تورو فراموش میکنه!
♪♪ خدایا میدونم گناهکارم اما ب بزرگی خودت قسم من هم گناه دارم!
♪♪ میدونم همین که حالم خوشه واسه خیلیا فحشه!
♪♪ هرچند این روزا جدا خوش نیستم!
♪♪ ولی میدونم
♪♪ از این حالم در بیام از خجالت خیلیا درمیام!
♪♪ ن میتونی به کسی اعتماد کنی
♪♪ ن کسی رو داری که آرومت کنه!
♪♪ یه گوشه میشینی و بی اختیار ساعت ها اشک میریزی
♪♪ انقدر گریه میکنی که دیگه نمیتونی چشاتو باز کنی!
♪♪ اونجاست که بعد ساعت ها آهنگ گوش دادن وقتی میخوای هدفونتو از گوشت برداری
♪♪ متوجه درد گوشات میشی
♪♪ اونجاست که با دیدن چهره خودت تو آینه و وضعیتت
♪♪ خنده مهمون لبات میشه
♪♪ اما بعد از چند ثانیه
♪♪ شروع اشک های لعنتی
♪♪ اونجاست که با دستای خودت اشکاتو پاک میکنی
♪♪ اونجاست که ثانیه به ثانیه آرزوی مرگ میکنی
دلم گرفته! از خودم! از این دنیا! از اطرافیام! از......
ادامه مطلب هم گذاشتم
اینکه هم از دورووریات زده شده باشی و نخوای بری سمتشون.. .
اینکه چند وختی هست که دیگه خودت نیستی .. .
اینکه دلت خیلی واس قبلنات تنگ شده باشه .. .
اینکه دیگه نمیتونی خودت باشی .. .
اینکه از اینی که هستی و شدی بدت میاد .. .
اینکه دوست نداری ادامه بدی .. .
اینکه سردرگمی .. .
اینکه دو روز یهو خوب میشی .. .
ولی بعد تا سه روز بعدش دپرس دپرسی.. .
اینکه خودتم نمیدونی چته .. .
اینکه دلت دلتنگ قبلناس.. .
اینکه دیگه حوصله هیچی چیز و هیچ کس و نداری .. .
اینکه دوست نداری به بعضی چیزا فک کنی ..
اینکه فقط میخوای بگذرونی. .. .
اینکه زیاد تو خودتی .. .
اینکه کم حرفی .. .
اینکه میشینی عین دیوونه ها با خودت حرف میزنی .. .
اینکه به چیزایی فک میکنی که شاید هیچوقت قرار نباشه بگیشون.. .
اینکه یهو با خودت میری تو فکر رو عقربه ها سریع میگذرن.. .
اینکه یهو خیره میشی به یه جا و مدت ها دیگه خودت نیستی .. .
اینکه یه اسم آشنا .. یه آهنگ .. یه کامنت .. یه متن .. یه پست .. یه خاطره .. حالو
روزتو داغون میکنه .. .
اینکه میدونی یکی اون بالا هست که داره نگات میکنه. .. .
اینکه میدونی خیلی خیلی دوستت داره با تمام کارایی کردی اما بازم هواتو داره .. .
اینکه دیگه روت نمیشه بری سمتش اما نمیتونی .. .
اینکه انقد ازش دور شدی انقد دلت واسش تنگ شده که دوست داری آخر شب
وقتی هم خوابن بشینی زار زار تو خلوت خودت گریه کنی و باهاش حرف بزنی .. .
اینکه دوست داری خودت شی .. .
اینکه هی خودتو سر پا میکنی .. .
انرژی مثبت میدی به خودت اما یهو میوفتی.. .
اینکه هی میخوای عوض شی و نمیتونی .. اینکه یه شبایی دلت بدجور میگیره .. .
اینکه دلت واسه یه کسایی تنگ میشه که یه زمانی بهترین خاطره ها رو باهاشون
داشتی .. .
اینکه زمان خیلیا رو عوض کرد .. .
اینکه زمان خیلی آدما رو بی معرفت کرد .. اینکه محبت خیلیا رو هار کرد .. .
اینکه مهربون بودن یه نقطه ضعف شده .. اینکه اگه مهربون باشی فک میکنن
بهشون نیاز داری ...
اینکه خیلی چیزا دیگه سر جاش نیست .. اینکه هیچی دیگه مثه قبل نیست .. .
نمیدونم اسمشو باید چی گذاشت .. .
ولی من دیگه خیلی خـــــــــــــــــــســــــــــــــــــــتــــــــــــــــــم .. .