#شکار_و_تاریکی:)
سلام دوستان*-*خوبید؟
آخیش بعد یه قرنی پست نزاشتم.آخرای تابستونه و میدونم خیلی بهتون خوش گذشته ولی دلتون نمیاد تابستون به این زودی تموم شه.
خوب من تاحالا تو وبلاگم همین اسکای لند کتاب معرفی نکردم.
ولی الان موقعش رسیده و قراره دو کتابی که خوندمو بهتون معرفی کنم.
"دزیره" و "شکار و تاریکی"!
فعلا این پست کتاب شکار و تاریکیو بهتون معروفی میکنم:)

"روزی فرا می رسد که دیگر نمی تواند فقط به رمان قناعت کند.
او که از دنیا و حقارت ان بیزار بود،در نویسندگی پناهگاهی یافته
بود که در آن شکوه و جلال تخیلش را به نمایش بگذارد و به همین
دلیل رمان نویس شده بود اما حالا حتی کتاب ها هم براش سخت
کسالت آور شده بودند؛با کدام محرکِ تازه از چنگ ملال می گریخت؟
جنایت.چیزی جز چننایت باقی نمانده بود.در برار چشمان خسته او
منظره دنیایی قرار گرفت که در آن تنها لرزش خوشِ جنایت باقی مانده بود."
شکار و تاریکی    |    ادوگاوا رانپو
تعداد صفحه:108
ژانر:جنایی-پلیسی
ناشر:چترنگ
(منبع این متن از سایت چترنگ)

شکار و تاریکی با منطقی استوار و فرازونشیب‌های زیرکانه پیش می‌رود. این رمان روایتی است عجیب و حیرت‌انگیز از کشف قتلی که یک نویسندۀ داستان‌های پلیسی مرتکب می‌شود و ادوگاوا رانپو، که خود هم راوی است و هم نویسندۀ داستان‌های پلیسی، در مقام کارآگاه به جست‌و‌جوی قاتل می‌پردازد. او در‌حالی‌که مسحور زیبایی همسر مقتول شده است، خود درگیر ماجرایی پیچیده می‌شود...
___________
پ.ن:اگه به ژانر پلیسی و جنایی علاقه دارین یا داستان ژاپنی دوست دارین اینو بخونین:)
پ.ن:اگه این کتابو خونیدن بهم بگین نظرتون در مورد این کتاب چیه؟
فعلا:)

[ پنجشنبه 14 شهریور 1398 ] [ 03:54 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
مطلب رمز دار : برای آلو گوگولی
این مطلب رمزدار است، جهت مشاهده باید کلمه رمز این مطلب را وارد کنید.

[ دوشنبه 11 شهریور 1398 ] [ 07:58 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#پنج_سال_وبلاگ_نویسی:))
«سلام به وب بامزه و زیبا به نام«вrιɢнт αɴd вeαυтιғυl ɢιrl» خوش اومدید!من سحر شالی مدیر وب هستم.من متولد ۱۳۸۲/۹/۱۶ هستم و بچه تهرانم!طرفدار سونیک هستم و خواهم بود.اوه راستی قوانینو بخونین خیلی برایتون مهمه
نظر یادتونم نره فعلا!»
×----×
چقدر زود گذشت!
...
وسطای دوران سال ششم تحصیلی بودم که طرفدار سونیک بودم.
بعد همش سرچ میکردم و میدیدم چند تا وبلاگ توش عکسای سونیک و این چیزا داشت.
میگفتم:پس منم یه وبلاگ داشته باشم!
ایمیل درست کردم و میخواستم وبلاگ بزنم.اونم چی؟بلاگفا:|
البته زیاد جالب نبود و رفتم سراغ میهن بلاگ.
با خودم فکر کردم که میهن بلاگ بهتر از هر چیزیه.
ساختم.این آدرس بود:http://iransahar.mihanblog.com/
بلد نبودم چجوری عکسارو آپلود میکردم و کلا خل بودم اون زمان.
البته!به قول یلی،این دوران جاهلیتم بودXD
بعد نقاشی میکشیم اما از روی یه عکس(اون زمان برنامه پینت تول سای رو داشتم!الان دارم)
الکی الکی پست میزاشتم.بچه های قدیمیمون اون زمان سونیکی بودند!
چقدر میخندیدیم چقدر ناراحت میشدیم.
چقدر شوخی میکردیم.
چقدر اتفاقای عجیب  و غریب میوفتاد!
تا این که...سه سال گذشت و من میخواستم وب دیگه بزنم.اینبار تو همین میهن بلاگ.
به اسم اسکای لند.
و برای همین این وب لعنتی رو رها کردم.اما پاکش نکردم.
یه کمی از وب قبلی خوشم نمیاد ولی خوب،این وبم برام یه خاطرس!
من،همون سحری بودم که همیشه با اسم"سحر شالی"کامنت میدادم.همون سحری بودم که کلی داستانای چرتو پرت مینوشت.
همون سحری بودم که ادعا میکردم سونایمی(یه زوجی بود که تو سونیک معروف بود یه زمانی)بهتر از زوجای دیگه بود.
همون سحری بودم که عاشق سونیک بودم...
اما دیگه تغییر کردم!
و زندگیم به طور کلی عوض شد!
طرفدار اکسو و بی تی اس شدم و زندگیم تغییر کرد!
سبک نقاشیامو تغییر کردم و زندگیم تغییر کرد!
همچی تغییر داد.
الان من اینجام.پنج سال از وب نویسیم میگذره:)
من هنوز همون سحرم:)
#پنج_سال
#روز_تأسیس_وب_ایکبیریم:|

[ دوشنبه 11 شهریور 1398 ] [ 07:35 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#هپی_کوکی_دی!
امروز روز خاصیه!
تولد یه بچه کوچولو از پسران ضد گلوله!
کسی که همه آرمی ها دوست دارن و حمایت میکنن.
کسی که از همه خاص تره.
جئون جونگ-کوک | یک سپتامبر
سلام کوک!امروز تولدته و همه آرمی ها بهت تبریک میگن!
چون عاشق تو هستن!چون بهترینی!چون تو بی تی اس مهم تری!
هفتمین نفری هستی که دل همه آرمی هارو آروم و شاد میکنی
سخت تلاش کردی و به هدف رسیدی!
خوشحالم به دنیا اومدی و دنیا رو تغییر دادی:)
تولدت مبارک کوچولو بتنگن بویز:)
ببخشید دیر گفتم.ولی ارزش داشت!

[ دوشنبه 11 شهریور 1398 ] [ 02:30 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#اچ_بی_دی_دینز!
هی دینز!
میدونم امروز تولدت بوده و یادم نبود بهت تبریک بگم!
قبل تبریک بگم که دختر بسی کیوت و دوست داشتنی هستی!
درسته خودتو قبول نداری و اعتماد به نفس نداری اما به نظرم تو یه نویسنده عالی میشی!
همین طور یه آرمی خفن و لاولی منی!
میدونم خیلی کم ازت تعریف کردم...
ولی همین حرفام برای تو ارزش زیادی داره:)
تولدت مبارک،دینز من:)))
پ.ن:*اشاره به گیف اول*صرفا جهت بازی کردن احساسات دینزXD
ایشا...یک میلیون سال زنده باشی!تو کارها موفق باشی و تنت سلامت باشه!
آرمی کیوتت،سحری چان!

[ شنبه 9 شهریور 1398 ] [ 09:58 ق.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#نتایج_نظرسنجی!
سلام دوستان*-*خوبید؟
دوباره مثل همیشه.نتایج نظر سنجی!!

اگه یه روز یکی بهت گفتن سفر فضایی دارین،دوست داری کجا توی فضا سفر کنی؟(یک گزینه
بیست و پنجم مرداد 98 ساعت 19:11:05
ماه
64 درصد
(16 رای)
مریخ
36 درصد
(9 رای)
شرکت کنندگان 25 نفر
یس!اصن کلا ماه خیلی کول بید*^*
ای لاو مون!
برین نظر سنجی جدید بشرکتید!
+چقدر بده که آخر تابستونه،بی حالی و نمیدونی چه غلطی بکنی!
یکیش خودم:|کلا حسی برای پست گذاشتن و نقاشی کشیدن نیس-__-
باس خودمو جم و جور کنم حداقل یه وقت واسه نقاشی کشیدن بزارم:|
شما چطور؟شماها هم تو آخرای تابستون بی حوصله این؟
+جدیدا رفتم تو فازای افسانه های یونانی و نقاشیای قدیمی:"
(از بس بلاد سوییت اند ترزو دیدم اینجوری شدمXD)
خیلی قشنگن!
فعلا:)

[ جمعه 8 شهریور 1398 ] [ 11:36 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#فیک_لاو...
×I'm sorry but it's fake love×
×-----------×
سلام دوستان!خوبید؟
قالبمو با آهنگ وبم عوض کردم*3*
اسکای لندمو دارک کردمXD
بلی این بار تم فیک لاو گذاشتم!!!بدجوری تو نخشم!
(هی هزار بار گوش میکنم با این که دارم عنشو در میارم ولی این آهنگه هیچ وقت منو خسته نمیکنهD;)
راستی آهنگ وبو باید خودتو پخش کنین.
به شخصه خودم از قالبم خوشم اومده*---*
نظرتون چیه؟
خوب فعلا دوستان:)

[ چهارشنبه 6 شهریور 1398 ] [ 12:09 ق.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#مهتابی_من:)
خوب...دو روزه پیش تولد مهتاب بود که نتونستم تبریک بگم چون تو سفر بودیمو اینا...
به هر حال ببخشید درازکم:"|
"وقتی تو آسمون نورانی میشی قلب منم نورانی میشه:)"
سلام مهتابم،درازکم،چانی من:)))
خوب...دلم برات تنگ شده.هر چند خیلی کم میایی و سرت خیلی شلوغه!
ولی میدونم که تو به یاد هستی!
میخواستم زودتر بگم اما خوب،نشد که بگم.چون تو سفر بودم.
یادته چقدر شب زنده داری میکردیم و همش رول بازی میکردیمXD
راستش...خیلی دلم واسه رول بازیامون تنگ شده.دلم برای حرف زدنات تنگ شده.
دلم برای همچیمون تنگ شده:")
تولدت مبارک عشق من،مهتاب من:)
ایشالله یه میلیون سال زنده باشی!برات آرزوی موفقیت تو کنکور نود و نه دارم:)
من فقط منتظر برگشتنتم...
دوست دارم خیلی خیلی زیاد!
عروسکت،سحری جان:)

[ دوشنبه 4 شهریور 1398 ] [ 06:42 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#سبی_سفر_سه_روزه_ات_چگونه_گذشت؟
(مشهد-حرم مطهر)
+سفر ما از تاریکی شروع میشه.مقصد سفر ما به سوی روشنایی هاست:)+
--------
سلام دوستان*0*خوبید؟
بلی مامی سبی از سفرش برگشته و کلی حرف دارهD:
این سفرمون سه روزه بود و یه کم خلاصش میکنم که راحت باشین!
(فقط عنوان پستمو داشته باشینXDمثل آنه تکرار روز های غریبانه ات چگونه گذشت نوشتمXD)
برین ادامهD:

ادامه مطلب

[ دوشنبه 4 شهریور 1398 ] [ 04:18 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#سفر_به_مشهد
-نمیتونم باور کنم که دارم میرم مشهد...جایی که هم من آرزوشو داشتم و هم مادرم!
شاید این یه خواب باشه.اگه باشه...نمیخوام بیدار بشم!
پس منو بیدار نکنین:)-

[ جمعه 1 شهریور 1398 ] [ 01:08 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#طلوع_در_قطار:)
(قبل از آشکار خورشید)
زیبا نیست؟:)
ساعت ششه و شاید باورتون نشه...
من کلا نخوابیده بودم!!
-ببخشید عکسا اینجوریه-
(بعد از آشکار خورشید)

[ جمعه 1 شهریور 1398 ] [ 05:05 ق.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#در_قطار!
سلام دوستان*-*خوبید؟
بلیییی!الان تو قطاریم.توی سمنان هستیم و خیلی مونده تا به مشهد برسیم!
ولی بگما...قطار خیلی باحاله*-*♡
اولش عادت نداشتم چون وقتی حرکت میکرد سرم گیج رفت!الانم که دیگه عادتش کردم!
مامانم که نت داره دارم با این نته میرم!گاهی قطع میشه گاهی وصل میشه(واقعا چیز رو مخیه-_-)
تازه هی داریم عصر جدید میبینیم.هنوز اعلام نکردن-_-همش ور میزنن:|||
خوب فکر کنم تا دو یا سه بیدار باشم ولی معلوم نیست آنلاین باشم یا نه!چون قطع و وصل میشه نت.
این بود خبر بندهD:
من زندم راحت باشینXD
فعلا تا فردا صبح!!

[ جمعه 1 شهریور 1398 ] [ 12:14 ق.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
Latest content
page's website

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات