#بک_تو_اسکول
https://i.pinimg.com/originals/0e/d0/a6/0ed0a6a0cc11ab734d024ead970984db.jpg
-I'm learning how to love myself-
BTS   |   Love yourself
------------------------------------------------
سلام دوستان*^*خوبید؟
خوب...امروز روز آخر تابستونه:)اصن باورم نمیشه داره تموم میشه:"))
بله...فردا که اول مهر هست(و روز کامبک توایسXD) و بنده باید آلارم ساعت بزارم(به احتمال زیاد آهنگ بی تی اس یا اکسو میزارمXDشایدم آهنگ توایسم گذاشتمXD)حدود یه ربع به شیش و سرویسم سر ساعت هفت و نیم میاد.
هعی...حس غریبی بهم دست اومد.__.هرچند بچه های مدرسه قبلی تو مدرسه جدید که میرم هستن ولی هی احساس غریبی میکنم.
و گفتم که تا ساعت سه ظهر هستم.(هولی شت)
قبلش،یه مینی نقاشی از کیوسبی کشیدمD:طبق همیشه قبل شروع مدرسه نقاشی میکشم(همون سحر که خود خودمم اما اسم شخصیتی شد کیوسبی...حالا بعدا براتون توضیح میدم که چرا اسمش شده کیوسبی)
تو بخش سوم نقاشی دیدین که روپوش بنده این رنگیه:|
#باز_بوی_عن_مدرسه:|
+راستی!یه خبر شنیدم که باعث شد بیشتر حرص بخورم:|
جین،هیونگ گروه بی تی اس قراره بره سربازی(ولی دقیق نمیدونم کی میره) و این خیلی بدهT_T
من دلم نمیخواد کچلی مامان بنتگن بویز رو ببینمT0T
هیونگ دوست داشتی منT_Tاصن دلم نمیخواد بره سربازی.لعنت به هر چی سربازیهT_T
همین طور که شیومین و دی او رفتن سربازی خیلی دلم گرفت:"|
مامی جی من:"|||نمیخوام گروه شیش نفره بشهT000T
به هر حال اجباریه که بره:(
خیلی دلم براش تنگ میشه.زودی برگردT_______T
i miss you and love you,JIN
-----------------------------------
+شما برای مدرسه استرس دارین؟(بنده که استرس ندارم ولی حس غریبی میکنم)
+دلتون برای مدرسه تنگ شده؟(نه زیاد...)
+از کدوم درس نفرت دارین؟(والا از زبون عربی خوشم نمیاد:|از ریاضی و علوم نفرت شدید دارم و خداروشکر الان رشته ای که میرم انسانیهD:)
+راستی فردا که اومدم خونه نتایج نظر سنجیو میزارمD:
فعلا بچه ها!موفق باشین،نمره بیست بگیرین!!
:)
https://i.pinimg.com/originals/76/9d/a4/769da4f587060ac61e773a7156f72fbf.jpg

[ یکشنبه 31 شهریور 1398 ] [ 04:02 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#هپی_چن_دی!
کیم جونگده یا چن،مردی که بهش"خنجره طلایی"میگن.
مردی که از بهشت اومده تا مردم رو آروم کنه.
با صدای بهشتی مخملی و زیباش،مارو دعوت به بهشت میکنه.
مردی که مظلومه.مردی که شکل ابروهاش خاصه.
مردی که فن هاشو دوست داره.
کیم جونگده،تولدت مبارک خنجره طلایی بهشتی:)
ممنون که اومدی تو این دنیا تا مردم،صدای بهشتیتو بشنون و به آرامش برسن:)
صدای بهشتی تو،مثل لالایی مادر میمونه:")

https://i.pinimg.com/originals/3e/2e/2b/3e2e2b2af7bc998dbeeb0a078998d07a.jpg

[ جمعه 29 شهریور 1398 ] [ 06:36 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#تابستون_چگونه_گذشت؟
"هشت نفر جمع میشوند و به ما خیره میشوند.کای طوری به ما نگاه میکند که انگار ما مشکوکیم،بکهیون با کنجکاوی به ما اکسوال ها نگاه میکند،دی او هم همینطور.سهون با پوکر به ما مینگرد.چانیول وقتی ما را نگاه میکند خر ذوقی میکند،چن وقتی ما را میبیند سرش به نشان تأسف تکان میدهد،لیدر که از همه دیر تر آمده بود،با تعجب ما را نگاه میکند."
--------------
مثل همیشه،وقتی مدرسه شروع میشد،به خودم میگفتم:نه ماه خیلی زیاده ولی چشم بهم بزنی میبینی زودی تابستون شده.
حالا نمیدونم نه ماه پارسالی که نهم بود چجوری گذشت.
وقتی نزدیکای خرداد ماه و امتحانای کوفتیمون بود احساس میکردم این نه ماه طلسم شده مثل برق و باد گدشت...
امتحان ترم دوم یه جورایی مثل پیدا کردن راه خروج از این متروکه هاست
(من به مدرسه و دانشگاه میگم متروکه:|)
سه هفته توی ماه خرداد ماه امتحان دادم و خوبی و خوشی مدرسه رو ترک میکردم.
اما بعد امتحان دادن و تموم شدن مدرسه به این معنی نبود که تابستون شروع شده!
چیزی که باقی میمونه،یه ورق که توش اسم درس های و نمره های عجیب و غریبه،به اسم"کارنامه"
با شنیدن کارنامه،باعث میشم تنم مثل بید بلرزه!
خوب.قبل شروع تابستون یا به قول خودم زندگی واقعیم،استرس وحشتناکی داشتم اما نشون نمیدادم!
روزا میگذشت،استرس بیشتر میشد...
وقتی کارنامه رسید،گفتن تو قبول شدی!
"تو قبول شدی"جمله ایه که یعنی"به زندگی واقعیت خوش اومدی!!"
اینطوری بود که تابستون مثل یه داستان شروع شد!
امسال تابستون در واقع خیلی متفاوت بود.
و همین طور خاص:)
روزای آخر خرداد ماه بود که کارنامه رو دادن و بسی خوشحال شدم*^*
بعد یه آرتی کشیدم و گذاشتم تو وبم.
بعد متوجه شدم #ترامپ_مو_طلایی کثافت اومده کره جنوبی که اکسو هم اونجا حضور داشتن.
یعنی خبر شوکه کننده ای بودXD
میدونین اولش عصبی شدم که چرا مرتیکه اومده کره با دست گندش اومده به اکسو دست بده:|
بعد دیدم از اکسو تعریف کرده و منم عصبیم خوابید._.
(الان خیلی خوشحالم بکهیون رکود فعال ترین اکانت توییتر ترامپ رو شکوندXDقبل از بک ترامپ همش فعال بوده ولی بکهیون یه دفعه انقدر فعال شده مقام اولو گرفتهxD)
بعد متوجه شدیم که بکهیون میخواد تابستونو بترکونه.مخصوصا ساب ایونت جدید اکسو یعنیEXO SC
یعنی چانبکهون(چانیول و بکهیون و سهون)قشنگ اومدن تابستونو با خاک یکسان کردند:"|و این کارشون گستاخانه نبود!
کارشون مرگبار بود میفهمین دیگه:--:
اولش که فوتو تیزرای بک که خیلی ددی بود و بسی هات بود
دوم آلبومش اومد و با ذوق رفتم ام وی یو ان ویلجو دیدم.
با دیدنش حسابی آب میشدم:"|
این اتک اولش بود...
سچان هم ناموسا با تیریپای جذابشون رسما اتک دومی و زدن:"|
بعد وات ا لایفو دیدم:"|
یعنی قشنگ رفتن کل اکسو هارو به حاملگی کشوندن:"|
بگذریم...
امسال دو تا سفر خوب رفتیم*-*همدان و مشهد!
موقع سفر همدان و خریدن سفالای خوشگل انقدر بهمون کیف دادXD
مخصوصا سفر مشهد:))))
با خواهرم همیشه میرفتیم باشگاه بدن سازیD:
آهنگ گوش میکردم.فن گرلی میکردمو...
دقیقا میشه گفت که بهترین تابستونی بود که گذرونم:")))
و...
الان،نزدیکای پایان تابستونه.
سی و یک شهریور.روز خذافظی با تابستونه.روز تموم شدن زندگی واقعیه،روز پایان داستان ماست!
و یک مهر،روز بدبختی ماست،روز شروع زندگی الکیه،روز کار و درس توی مدرسه اس،روز شروع یه داستان دیگس!
اصلا دوست ندارم تموم شه.ای کاش ادامه داشت.
میدونین،وقتی نزدیکای مدرسه میشه خواب مدرسه رو میبینم.شاید شما هم مثل من باشین.
چقدر فن گرلی میکردم،چقدر تو نت میچرخیدم و پست میکردم،چقدر تو نت فعال بودم،چقدر وقتمو با خانوادم گذروندم،چقدر تابستون خوب بود...
نمیدونم چجوری گذشت...فقط اینو میدونم که خیلی عالی گذشت!
بچه ها،امیدوارم تو مدرسه بهتون خوش بگذره،دوستای خیلی خوب پیدا کنین،وقتتونو با دوستاتون بگذرونین.
خوب درس بخونین.هر چند درس ها سخت شده ولی خوب بخونین و نمره خوبی بگیرین.
امیدوارم شعار همتون"نات تودی" و "اوری بادی سی نو" باشه:)
امیدوارم امسال تحصیلیتون سال خفنی باشه.
امیدوارم نمره هاتون پایین تر از پونزده نباشه!
امیدوارم که همیشه حالتون خوب باشه و هیچ اتفاق بدی نیوفته!
ممکنه بعضیاتون زیاد تو نت نباشینو من از همین جا میگم که دلم براتون تنگ میشه:)
خودمو نمیدونم...احتمالا هستم^_^ولی اگه کار درسی داشتم خیلی کم میام.
همین...
این بود تابستون بنده!
98/6/28
----------------
+به نظرتون امسال تابستون چجوری گذشت؟
برای من که نه زود گذشت و نه دیر.
+چه کاراییو تو تابستون انجام ندادین؟
+بچه ها فکر کنم تا سه هفته دیگه قالبم عوض بشه،همون تم ایرپلین رو قراره بسازم.کسی هست میتونه آهنگ ایرپلین پارت دو برام کد پخششو بسازه؟؟
+وانس ها،منتظر کامبک درخشانشون باشین><
+وی آر وان!
+لاو یور سلف
+این دو تا بالایی رو همین جوری گفتمXD
+به احتمال زیاد میخوام فن ان سی تی و رد ولوت بشمD:ایشالله بعد از اون آگاسه هم بشم(بگم که قبل از اکسوال بودنم آهنگ گادسون گوش میکردمXD)
عا خیلی حرف زدم:|فعلاا!خوش بگذره!!
(گیف پایینوXD)

[ پنجشنبه 28 شهریور 1398 ] [ 05:29 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#UNV
완벽한 모습을 너에게 보이진 않을 거야
It won't look perfect to you
지금 이 순간만큼은 모든 걸
Just in this moment let everything
흘러가는 대로 부는 곳으로 바람이
Flow naturally to where the wind blows
사랑을 속삭일 때 난 원해
When I whisper love, I yearn for
무심하던 네 눈빛이 날 사랑한다
When your indifferent eyes
말을 하는 순간을
Tell me you love me
---------
BAEKHYUN   |   UN Village
-------
اگه آلبوم سیتی لایتز بکهیونو گوش کردین،از نظر شما بگین کدوم ترک آلبومو دوست دارین؟
من خودم یو ان ویلج،استی آپ،بچا و دایموند*0*
-------

موضوعات: Lyrics ،
[ چهارشنبه 27 شهریور 1398 ] [ 10:47 ق.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#AWF
Atlantis
Under the sea
Under the sea
Where are you now
Another dream
The monsters running wild inside of me
I'm faded
--------
Alan Walker   |   faded
-----×-----
بهترین آهنگ آلن واکر از نظر شما؟
*-*من خودم فیدد،سینگ می تو سلیپ،دارک ساید،آن مای وی رو دوست دارم

موضوعات: Lyrics ،
[ دوشنبه 25 شهریور 1398 ] [ 06:51 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#TWF
It's dangerous it pricks,you are like a rose
It's OK i am not afraid at all
--------
jeongyeon(TWICE)   |   FANCY

موضوعات: Lyrics ،
[ دوشنبه 25 شهریور 1398 ] [ 01:48 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#نتایج_نظرسنجی!
سلام دوستان!خوبید؟
خوب اومدم با نتایج نظرسنجی(خیلی وقته نتایجو نزاشتم:|)

کدوم؟(یک گزینه)
بیست و ششم مرداد 98 ساعت 02:31:05
نوتلا با موز و توت فرنگی:)
72.73 درصد
(16 رای)
مارشمارو با پشمک و آبنبات:)
27.27 درصد
(6 رای)
شرکت کنندگان 22 نفر
به به نوتلا و توت فرنگی و موز*^^^^*بیشترین رای رو داشتن!!
برین تو نظر سنجی جدید شرکت کنین:)
فعلا:)

[ دوشنبه 25 شهریور 1398 ] [ 12:57 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ () ]
#ریل_لایف_اور_فیک_لایف؟
بچه ها این متن جنبه فان دارهXD
تو کامنت دینز داشتم مینوشتم گفتم بزارم تو پست بهترهxD
Real life or fake life??
جهان زود میگذرد و زود بر میگردد.درست مثل روزی که سال تحصیلی تمام میشود و تابستان شروع میشود اما سه ماه آن قدر زود میگذرد که ناگهان مواجه میشویم که روز اول سال تحصیلی نزدیک است.یعنی دوباره مدرسه شروع میشود.
در مورد زندگی واقعی و زندگی الکی صحبت میکنیم.
اما سوال اینجاست...
زندگی واقعی و الکی کی بود و چه بود و چه شد!؟
زندگی واقعی،از فصل تابستان شروع میشود؛شروعی باشکوه و باارزش که هیچ وقت از ذهن دانش آموزان پاک نمیشود!!
اما حقیقت تلخ نشان میدهد که پس از شروع نابستان،فرد نمیداند چه غلطی قرار است انجام دهد!آنگاه به بیماری به نام"گشادی" مبتلا میشوند."گشادی"بیماری بی رحم،خشمگین است که بیشتر شمارو به تنبلی میکشاند و شما احساس بسیار خستگی و بی حالی میکنین.
اما بعضی از افراد،به این بیمار گستاخانه مبتلا نمیشوند و همه اوقات فراغت را صرف رفتن به کلاس های تابستانه،ورزش،و سفر میکنند.
کسانی که به گشادی مبتلان،تنها کاری که میکنند،رفتن به دنیا نت است!حتی کسانی که به این بیماری مبتلا ندارن!!
زندگی واقعی در واقع پر از شور و شادی،پر از جشن،نشاط و امید دارد.
ورزش کردن،چت کردن با دوستان خویش،آهنگ گوش کردن،یادگرفتن یک چیز جدید،سفر داخلی و خارجی،فن گرلی کردن و...شامل زندگی واقعی است!
حقیقت تلخ گشتاخانه میگوید که این زندگی تا سه ماه دوام نمیاورد!!
و این خودش،یه حقیقت واقعی و تلخ است،درست مثل یک قهوه...
آنگاه زندگی واقعی به مدت سه ماه به پایان میرسد...چه احمقانه!
حالا میرسیم به بخش زندگی احمقانه و چسمثقالانه یعنی"الکی"!
زندگی الکی،از فصل پاییز تا آخر امتحانات پایان ترم شروع میشود.شروعی بسیار کسالت آور و لجن آور و غمناک آور!
زندگی الکی،بیشتر وقت زندگیتان را هدر میدهد،درست مثل خواندن یک درس که باعث میشود،وقت طلایمان به هدر رود!
این زندگی الکی،بیمارهای زیادی دارد مثل:استرس،ناخون خوری،خود جری،خود گیس کشی،خود چنگ زدی،خود سوزی،دیوانه شدن سر درس خواندن،تخم چشم در آوردن از کاسه چشم،کله کوبیدن به دیوار،و در آخر...بوم!
بله...آنگاه فرد خودش را هلاک میکند!
تحقیقات نشان داده بیشتر 95% دانش آموزان،درگیر زندگی نفرین شده الکی هستن.
و بیشتر آنها،اعتراض میکنن با عنوان"f**k fake life"
نه تنها در ایران،بلکه کل جهان هم این زندگی گرفتار اند و از زندگی گستاخانه و کثافتانه الکی خسته شده اند!
خیلی از طرفداران بی تی اس،بهترین گروه دنیا،آهنگ هایی شامل:نات تودی،نو،فایر و سایر آهنگ هایی هستن که ضد مدرسه هستن استفاده میکنند!
تنیجه این متن:زندگی واقعی،بهتر از زندگی کوفت الکی است:|

امیدوارم خوشتون بیادXD

[ یکشنبه 24 شهریور 1398 ] [ 03:33 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#friends
*پست ویرایش شد*
this is my friends:)
#sahar_&_dins
#sahar_&_resvida
#sahar_&_mahtab
#sahar_&_dibs
#sahar_&_ailin
#sahar_&_pari
#sahar_&_nafise
#sahar_&_hanae
#sahar_&_nastaka
#sahar_&_dindin
#sahar_&zahra
#sahar_&_vera
#sahar_&_seti
#sahar_&_eli_minami
#sahar_&_mao
#sahar_&_yomiko
#sahar_&_melika
#sahar_&_darya
#sahar_&_mahana
#sahar_&_barana
#sahar_&_yalda
#sahar_&_saiko
#sahar_&_anne
#sahar_&_melika_dark_queen
#sahar_&_lizy
--------
اگه اسمای بعضیو ننوشتم ببخشید:(((
خوب طبق دستور رویا و آیلین (ناموسا سختهXDعین چالشهXD)هر کی تو هشتگا اسمشونو نوشتم باید یه پست این مدلی بزارن یعنی هشتگ میزنی با یه اسم خودتون با اسم دوستامون:)
و بدانین و آگاه باشین که عاشق همتونمD:

[ جمعه 22 شهریور 1398 ] [ 09:36 ق.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#هپی_مونی_دی!
? Who should i live as today,Kim namjoon or RM
امروز باید به عنوان کی زندگی کنم؟کیم نامجون یا آر ام؟
Kim namjoon   |   airplane pt.2
--------
کیم نام-جون،فردی بود که تونست درد های زندگیشو تحمل کنه.
فردی که تونست دنیا رو تغییر بده.
بهترین لیدری دنیا که تو عمرمون ندیدیم که انقدر سخت برای ما آرمی ها کار کنه.
فردی که واقعا جلتنمنه و همیشه لبخند روی لب هاشه.
فردی که به همه اعضا مخصوصا به کوکی افتخار کرد .
فردی که تمام عمرشو صرف نوشتن شعر و آهنگ ساختن کرد.
فردی که به ما آرمی ها و به کل جهان درس داد،
که ما خودمون دوست داشته باشیم.
کیم نامجونی،تولدت مبارک مرد:"))))
مرسی که اومدی تو این دنیا تا مارو از شر مشکلات پایان ناپذیر رها کنی و به امید بدی:)♡
بهترین لیدر دنیا، غیر قابل توصیفه♡چون حرف نداره!!
پ.ن:بدجور تو نخ ایرپلین پارت دو بیدمT_T

[ پنجشنبه 21 شهریور 1398 ] [ 01:50 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#دتس_اوکی
"수많은 별이 그랬듯이
언제나 같은 자리
제 몫의 빛으로 환하게 비출 테니
숨기지 말고 너를 보여줄래 편히
네 모습 그대로 그래 괜찮아 괜찮아도"

DO KYUNG-SOO|That's Ok
+-----×-----+
اول آهنگ،صدای برخورد با بدنه گیتار میاد.
این ریتم اول آهنگ،فقط برای آهنگ نیست،بلکه این ریتم برای زندگی ماست.مثل تپش قلب همه انسان میمونه.
صدای "دو کیونگ-سو" میاد.این صدا،مهم ترین بخش آهنگ "That's Ok" هست.
وقتی حس خوندنشو درک میکنی،لبخند روی لبت شکل پیدا میکنه.
درست مثل خودم؛وقتی میخوند،ناگهانی لبخند زدم!یه حس خیلی خوب بهم دست اومد!
توی این آهنگ،حس خوب و نشاطی داره که وقتی گوش میکنیم.این حس به ما منتقل میشه.
برای موقعی که خسته ای و عرق میریزی.
برای موقعی که صبح از خواب بیدار میشی و بد خوابیدی.
برای موقعی که استرس داری.
برای موقعی که روزای مدرسه نزدیکه.
برای موقعی که هوا سرد میشه و دلگیر میشه.
"That's Ok"،تنها درمانیه که بهمون کمک میکنه.حس خوبی بهمون میده.بهمون امید میده و لبخند مارو روی لب هامون بزاره.
ممنونم کیونگسو:)با اینکه تو خدمت سربازی هستی و سخت کار میکنی ولی از دور ازت تشکر میکنم،که این هدیه رو به "همه" ،حتی به منم دادی:)
#من_نوشته
---------
مثل آیدلای کره ای دیگه،این آهنگو خیل خیلی پیشنهاد میکنم!
خیلی خوبه!گرچه آهنگش آرومه ولی خیلی رویاییه آهنگش:")
میگین چرا مثل آیدلای کره ای؟
چون خیلی از آیدلای کره ای این آهنگو یا پیشنهاد کردن یا کاور کردند!یعنی این آهنگ فوق العادس!!
کیونگئون من:")))))*-*
راستی اگه میخواین استریم کنین حتما تو یوتیوب بازدید بزنین!!
پ.ن:برای دانلود این آهنگ رو این عکسه کلیک کنین!



فعلا:")
#کیونگئون:")
#دو_کیونگ_سو*-*
#سرآشپز_وطنD:

[ چهارشنبه 20 شهریور 1398 ] [ 01:11 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
Blood on life pt1

Blood On Life
قسمت اول|تنها
------
سلام دوستان چطورین خوبید؟
بلی این دفعه داستانو گذاشتم*_*اگه جمله بندیم بد بود و یه سری از کلماتاشو اشتباه نوشتم ببخشین:(
امیدوارم خوشتون بیاد!
برین ادامه مطالب:)

ادامه مطلب

[ سه شنبه 19 شهریور 1398 ] [ 08:37 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#مشخصات_داستان_خون_بر_روی_زندگی

Blood On Life|خون بر روی زندگی
ژانر:جنایی.درام.اکشن.
خلاصه داستان:

مارگاریت یه دختر مهربونی بود.اون یه خواهر بزرگتر از خودش داره.
پدر و مادرش حدود بیست سال زندگی کردن تا اینکه مادر مارگاریت یه بیماری سختی گرفت.
تا یه هفته بعد زنده موند اما موقعی که میخواست دارو بخوره فوت کرد.
بعد از مرگ مادرش مارگاریت دچار افسردگی شدید شد.
قبل مرگ مادرش به شوهر(همون پدر مارگاریت)گفته بود که قول بده با کس دیگه ازدواج نکنه.
اون به قولی که همسرش داده شد عمل کرد اما این خانم"لونا"بود که این قولو فراموش کنه و بیاد با اون ازدواج کنه.
پدرش با این پیشنهاد احساس تهدید کرد و مجبور شد با لونا ازدواج کنه!
یه مدتی بعد،مارگاریت و خواهرش تو دام تنبیه بدنی های وحشتناک لونا بودند و جز گریه کردن و عادت به زخمای رو بدنشون کاری نمیتونستن بکنن!
پدرش مجبور شد از لونا طلاق بگیره که لونا با چاقو اونو کشت!
لونا در واقع یه شیطان بود!از همچی نفرت داشت!
مارگاریت وقتی فهمید لونا پدرشو کشته دلش شکست!
و حسش بهش گفته بود که باید انتقام خون پدرتو بگیری!...
پونزده سال میگذره و مارگاریت بیست سالشه و خواهرش به یه جای پناه برده و گفته تا لونا رو نکشی من بر نمیگردم!
و هنوزم افسردس اما سعی میکنه که بخنده...
(این متنه همون پست"#نیو_آرت نوشته بودم)
-------
یه چیزی بگم.
خواهش میکنم این داستانی که میزارم به هیچ وجه کپی نکنین:"|کلی زحمت کشیدم خو=.=
بعد هر قسمت دو تا جمله که هم ابتدای داستان و انتهای داستان قرار داره هم از خودم نوشتم یا ممکنه بخشی از لیریک آهنگا باشه.
بعد این که بعدا بیوگرافی کاراکترای داستانو میزارم:)
پ.ن:بنرم هم یه عکس مناسب داستان انتخاب کردم و روش اسم داستانو و اسم خودم نوشتم*-*
پ.ن2:احتمال داره امشب یا فردا بزارمXD
فعلا:)

[ سه شنبه 19 شهریور 1398 ] [ 05:24 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#یه_خبر
سلام دوستان*-*خوبید؟
بلی!این همه مدت میخواستم داستان بنویسم ولی چه کنم:|
همش احساس میکنم افتضاح مینویسم.ولی این دفعه یه داستان فعلا نوشتم(تازه نوشتم.)
همون در مورد مارگاریت و این جور داستاناس.
پس یه کمی متنظر باشین.
بعد از نوشتن بیوگرافی یه پست با یه پوستر خودم درست میکنم.
همین پستی که با پوستر داستان بزارم.مشخصات داستانه.
نمیدونم این داستان کی ادامه داره.ولی به نظرم شاید از داستانی که قراره بزارم خوشتون بیاد.
پس صبور باشین.
------
حالا جدا از اینا.یاد دوران به قول یلی(همون یلدا)دوران جاهلیت میوفتم!
اون موقع داستانم مینوشتیم ولی کم:|
بعد میگفتیم مثل پنج تا نظر بده تا ادامشو بنویسم
ولی آخر سر میفهمیدیم خیلی افتضاح مینوشتیم.یه جورایی بچگونه بود.
یا این که مشخصات داستان میزاشتیم ولی داستانشو نمینوشتیم.چون گشاد بودیم:||
بگذریم...
فعلا D:

[ دوشنبه 18 شهریور 1398 ] [ 01:33 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#هفت_چهره
ناموسا نگاه کنینxD
مامی جی همش تعجب میکنهD:
شکلاتم همش پوکر تشریف دارنXD
سانهیوپ...عا چی بگمXD
آر امم شبیه کاراکترای انیمه ایهXD
سکسیمینم ذوق دارهXD
ویتاته مرموز نگاه میکنه و لبخند ملیح میزنهXD
ولی کوکی عجیبهxDیا ابرفرضXDDD
شما کدومشین؟
من که همشونXD

[ شنبه 16 شهریور 1398 ] [ 05:35 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
Latest content
page's website

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات