سلام ...
پی نوشت : یه فاتحه واسه عزیز از دست رفتمون بخونین - ممنون
طبقه بندی: احساس نویسی،
برچسب ها: فروردین، عید، آرزو، اردیبهشت، بهترین سال، بهترین سال عمرم، احساس نویس،
خوبین ؟؟؟
عید چطور بود ؟؟؟
عید چطور بود ؟؟؟
شروع بهترین سال به نظر من خوب نبود. ( ببخشید یه چند روزی نبودم خیلی سرم شلوغ بود )
نمیدونم ...
میگن شاهنامه آخرش خوشه بعد میگن سالی که نکوست از بهارش پیداست.
بزارین از اولش بگم ...
پنج روز اول که فقط مهمونی و شلوغی و ...
پنج روز اول که فقط مهمونی و شلوغی و ...
بعدش هم که یکی از فامیلامون فوت شد.
یه دو سالی سرطان داشت و بعد رفته بود واسه شیمی درمانی و همونجا فوت شد.
یه پسر همسن من داره و یه دختر کوچیک - واقعا خدا بهشون صبر بده ...
یکم عید سخت بود ...
عید امسال یکم فرق داشت - اون خوشحالیش رو نداشت ...
خدا رو شکر که سالمیم ، آرزو دارم همتون سالم و سلامت باشین ...
یکم زندگیم از قبل سخت تر شده ...
انگار از بچگی دوتا کش محکم به دستم بسته شده بود و نمیتونستم اونارو بکنم ( الانم نمیتونم )
هرچی جلو تر میرم این کش محکم تر میشه و واسه قدم بعدی باید تلاش خیلی بیشتری بکنم.
باید خودم رو انقدر قوی کنم تا بتونم این کش هارو پاره کنم !!!
کاری که قبلا نکرده بودم ...
چند ماه هست که دارم یه کار با ریسک بالا انجام میدم ( دعا کنین عملی بشه )
یکی از دوستام که میخواست خصلتم رو بگه بهم گفت تو دیکتاتور و عجولی !!!
عجلشو کم کردم ولی توی دیکتاتور بودن همین 2 روز پیش یه ضربه خیلی محکم خوردم - نمیگم چون درست نیست ( سجاد افشاری )
نمیدونم چرا از گذشته کم درس میگیرم .
نیمی از فروردین گذشته ...
اردیبهشت خیلی چیز ها منتظرم هستن !!!
غمم گرفته - خدایا به همه کمک کن
ممنون بخاطر مهربونیتون ...
یا مهدی ( عج ) ...
پی نوشت : یه فاتحه واسه عزیز از دست رفتمون بخونین - ممنون
طبقه بندی: احساس نویسی،
برچسب ها: فروردین، عید، آرزو، اردیبهشت، بهترین سال، بهترین سال عمرم، احساس نویس،