سلام ...
طبقه بندی: موضوع آزاد،
برچسب ها: واقعیت، خوبی، احساس، احساس نویس، احساس نویسی، خاطره، خاطره نویسی،
امیدوارم حالتون خوب باشه ...
امروز از خونه دور شدم و اومدم توی تنهایی خودم تا بتونم خودمو برای کنکور ارشد آماده کنم. امروز انقدر اتفاق برام افتاد که نمیدونم کدومشو بگم واسه همون هیچکدومش رو نمیگم چون از حوصله خودمم خارجه ...
دیروز به چند نفر گفتم واسم دعا کنین !!! نمیدونم اگه دعا نمیکردن چی میشد ...
چند روزه میخوام تلخ ترین خاطره زندگیم رو بنویسم ...
هیچوقت ازش حرف نزدم و همیشه فکر میکنم که شبیه خواب میمونه !!!
من اوایل پست هایی که میفرستادم راحت از ذهنم میومد و تایپ میشد ولی حالا باید دقت کنم که چی بگم !!!
خیلی اتفاق افتاده که پستی رو بنویسم. بعد پاکش کنم !!!
بخاطر این که نارحتتون نکنم یا ...
چارچوب های اولیه من این نبود !!!
قبلا که توی وبلاگ مینوشتم دیگه به دفتر خاطراتم هیچ چیزی اضافه نمیکردم ولی حالا برعکس شده !!!
خوبی ها رو اینجا مینویسم. ناراحتی ها و اتفاق های دیگرو توی دفترچه خاطراتم...
خوب نارحتی و اتفاق های دیگه هم جزء قشنگی های دنیاست !!!
همیشه که نباید خوشحال باشیم !!!
از این به بعد میخوام مثل قبل بنویسم ...
اگر از من ناراحت یا حتی متنفر بشین اشکالی نداره، پنهان کردن واقعیت از اول قرارمون نبود ...
قشنگی های دنیاتون دوبرابر ...
یا مهدی ...
طبقه بندی: موضوع آزاد،
برچسب ها: واقعیت، خوبی، احساس، احساس نویس، احساس نویسی، خاطره، خاطره نویسی،