حرف های درگوشی

wake me up...wake me up when all is done

من و مادرم...

حالا فهمیدم که منو مادرم چقدر شبیه همیم.هر دو مون می خوایم مادرمون رو راضی کنیم اما نمی تونیم...
----------------------------------------------------------------------
مادربزرگ من بعد از ماه ها (شمال زندگی می کنه) اومده خونمون... مادرم تو تنها روزی که وقت آزاد داره اون رو می بره بیرون. یک مجتمع تجاری.براش کادو می خره...بعدش می برتش پارک.
وقتی اومدن خونه من از مامان بزرگم پرسیدم خوش گذشت؟ اونم گفت نه اصلا!
------------------------------------------------------------
روز مادر برای مامانم یک روسری خریدم.وقتی بهش دادم هیچ حسی نشون نداد.هیچی ام نگفت. هیچ وقت ام نپوشیدش.تازه یه دفعه می خواست بدش به یکی دیگه بابام نذاشت. منم دیگه هیچ وقت
براش کادو نگرفتم.از همون موقع هم از کادو گرفتن بدم میاد...




موضوع: وقتی از غربت ایام دلم می گیرد،

[ پنجشنبه 10 اسفند 1391 ] [ 08:20 ب.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

WHAT THE HELL?

من دارم چه غلطی می کنم؟؟؟هان؟به من بگو...
ارزششو داره؟داشت؟
دلم گرفته می خوام گریه کنم نگو چرا چون نمی دونم...
از خودم متنفرم.تکراریم تکراری.
ول کنید منه دیوونه رو.........................................................




موضوع: وقتی از غربت ایام دلم می گیرد،

[ جمعه 22 دی 1391 ] [ 09:17 ب.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

چیه؟عنوان می خوای؟؟؟؟

آیا خوش حالم؟از زندگی راضیم؟چرا دروغ بگم.نه!
ناراحتم از اینکه تموم کارهام کنترل می شه از همه ی این امر نهی ها!از این همه قانون ها مزخرف.از اینکه یه بار سعی نکردن منو درک کنند.
از اینکه دو ساله گیتار می رم یه بار نیومده گوش کنه.از اینکه اگه حرفی که می زنم براش جالب نیست این قدر براش مهم نیستم که بهم گوش کنه. ناراحتم چون اون ناراحتم می کنه...
از اینکه شادی مو می بینه اما ازم دریغش می کنه. از اینکه تموم کاراش با اینکه نمی فهمی و من صلاحت رو می خوام توجیه می کنه.





موضوع: وقتی از غربت ایام دلم می گیرد،

[ پنجشنبه 25 آبان 1391 ] [ 01:24 ب.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

غصه نامه

اگه می دونستی چقدر منو عذاب میدی
خودت خودتو نمی بخشیدی چه برسه به من...




موضوع: وقتی از غربت ایام دلم می گیرد،

[ چهارشنبه 3 آبان 1391 ] [ 10:06 ب.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

سال های زندگی ام پشت یک پنجره گذشته است گویا...

سال های زندگی ام پشت یک پنجره گذشته است گویا...
من راپونزل قفس کوچکم هستم. اما گیسو کمان نیستم.قلب شاهزاده ای هم به یادم نمی تپد...
خودم خودم را گاهی فراموش می کنم در این فراموشی ها...






موضوع: وقتی از غربت ایام دلم می گیرد،

[ سه شنبه 11 مهر 1391 ] [ 09:15 ب.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

قلب کوچولوی من

می نویسم و اصلا برام مهم نیست که کسی بخونه یا نه.کسی اهمیت بده یانه...
مهم نوشتنه.
تنهام.از وقتی یادمه تنها بودم. فکر کنم تا آخر عمرم تنها بمونم.اما برام مهم نیست. لااقل تنهایی قلب آدم رو نمی شکنه.
نمی خوام که قلبم بشکنه. من از این دنیا فقط همین قلبم رو دارم.
-----------------------------------------------------------------------
حرف نزنید من گوش نمی کنم. حالا فهمیدم که تنها کسی باید بهش گوش بدم قلبمه...




موضوع: وقتی از غربت ایام دلم می گیرد،

[ پنجشنبه 23 شهریور 1391 ] [ 12:32 ب.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

!بعضی وقت ها

گاهی اوقات می خوام فقط نگاهت کنم.
و تو صحبت نکنی
و سکوت بینمون باشه
وگرنه اگه این سکوت رو بشکنی
.
.
.
.
.
.
.
.
می زنم لهت می کنم به خدا!
چند بار بگم حرف نزن؟!؟!؟!؟!




موضوع: وقتی از غربت ایام دلم می گیرد،

[ جمعه 16 تیر 1391 ] [ 11:28 ب.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

فکر میکنم

فکر می کنم.
به چیز هایی که نباید فکر کنم.
باید هایی که باید درباره ی درستیشون فکر کنم.
و باز
فکر می کنم.
به چیز هایی که نباید فکر کنم
و
.
.
.




موضوع: منی که زنده ام، وقتی از غربت ایام دلم می گیرد،

[ دوشنبه 12 تیر 1391 ] [ 08:19 ب.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

آهنگ؟!

من عادتم که همیشه آهنگ ها رو تا آخر گوش می کنم. اما تازگی ها نمی تونم تا وسط آهنگ می رسم ازش خسته می شم. دلم می گیره...


تو بودی
همش تقصیر تو بود
بخاطر تو وجود پبدا کردم
بخاطر تو شکستم!




موضوع: وقتی از غربت ایام دلم می گیرد،

[ جمعه 5 خرداد 1391 ] [ 03:25 ب.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

چرا؟

امروز تولدمه مثلا بعد باید چند نفر بی فرهنگ اونو کاملا خراب کنند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 من نمی فهمم چرا هر چی می خوای با دیگران مهربون تر باشی طلبکار تر می شند؟ چرا کسی که مثلا دوستته انگار خون باباش رو ازت طلب داره؟ چرا بعضیا خودت رو کوچیک می کنند اما تا یک بزرگتر برات پیدا می شه کلی خم و راست می شند؟چرا من این قدر ناراحتم؟ چرا تازگی ها همچی داره بد پیش می ره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟





موضوع: وقتی از غربت ایام دلم می گیرد،

[ پنجشنبه 21 اردیبهشت 1391 ] [ 03:09 ب.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

...

چیری که بران خیلی مهم بود خراب شد....تموم شد... بهش خیلی اومید بسته بودم خیلی زیاد تر از اونی که می بایست... خدا نمی خواست... قسمت نبود... نمی دونم... خفه شو!





موضوع: وقتی از غربت ایام دلم می گیرد،

[ پنجشنبه 14 اردیبهشت 1391 ] [ 10:46 ب.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

دیوانه!

چه دنیا دیوانه ای است و من دیوانه هم دیوانه اش شدم!



موضوع: وقتی از غربت ایام دلم می گیرد،

[ شنبه 29 بهمن 1390 ] [ 05:49 ب.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

آلزایمر

گاهی خیلی ساده فراموش می کنم که یک فراموش شده ام...



موضوع: وقتی از غربت ایام دلم می گیرد،

[ جمعه 28 بهمن 1390 ] [ 12:06 ق.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

نادان

چه نادانی هستم...
می خواهم اشک بریزم و دلیلش را نمی دانم!




موضوع: وصیت نامه یک زنده، وقتی از غربت ایام دلم می گیرد،

[ دوشنبه 3 بهمن 1390 ] [ 11:38 ب.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بعضی وقت ها واقعا نیاز دارم با یکی حرف بزنم اما نمی تونم بگم حتی به نزدیک ترین ها چون هیچ کی منو نمی فهمه به دوستام هم نمی تونم بگم چون مادرم منو این جوری بزرگ کرده که:به کسی نگی آبروت میره!!!!!!!! الیته اینم یه طرز فکریه ولی منو دیگه داغون کرده!!!!!!می خوام این جا بنویسم اما خوب کسی نمی خونتش که اما اینکه بنویسم بهتر اینکه این کارم نکنم مگه نه؟(البته کسی این دورو برا نیست با خودم حرف می زنم و سوال جواب میکنم!!!!!!!!!!!!!!!!)



موضوع: وقتی از غربت ایام دلم می گیرد، منی که زنده ام، وصیت نامه یک زنده،

[ دوشنبه 12 دی 1390 ] [ 05:39 ب.ظ ] [ sonnykeepgo ]

[ نظرات() ]

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات