دوشنبه 14 خرداد 1397 ساعت 12:36 | نوشته شده به دست
منصور c60
| ( نظرات )
شب قدر
نویسنده:مسافر فضل اله
هر لحظه از شب یا روز میتواند شب قدر انسان باشد، خواه آن لحظه در ماه مبارک رمضان باشد خواه در ماههای دیگر، زیرا: (برای هرکسی ،قدر آن زمانی است که به شناخت خود و هستی پی برده و قدرت الهی را درک کند).
چهارشنبه 2 خرداد 1397 ساعت 13:02 | نوشته شده به دست
یاسر c60
| ( نظرات )
(خاطره ای از یک شب)
......وظیفه ی این درختان تولید خرمالو و انار است .ما انسان ها هم خلق شده ایم تا کارهای نیک و ارزشی انجام دهیم و در مقابل این کارهای نیک نباید هیچ چشم داشتی از خالق خود داشته باشیمکه وظیفه ی هر مخلوقی انجام دادن کارهای نیک است.......
شنبه 29 اردیبهشت 1397 ساعت 14:45 | نوشته شده به دست
منصور c60
| ( نظرات )
قدم نهادن در راه عشق
به قلم مسافر حبیب
چند سالی را به علت عدم حضور بهموقع و نگرفتن آموزش و نداشتن هدف مشخص در کنگره سپری نمودم تا اینکه چند ماهی از کنگره دور شدم و دوباره با عزمی راسخ پا به کنگره گذاشتم ...
سه شنبه 18 اردیبهشت 1397 ساعت 18:21 | نوشته شده به دست
منصور c60
| ( نظرات )
دل نوشته ای به قلم کمک راهنما پژمان
مبدأ نیستی بود، مسیر سفر x و مقصد رهایی. از این سه، اولی را با دستان خود مهیا کرده بودم. بودم را به افیون آلوده، نیست شدم. در اتمسفر دود و نابودی هیچکس یاری ماندن نداشت. او آمد و ماند. دستانم را گرفت و قدمبهقدم همراهیام کرد ...
چهارشنبه 16 اسفند 1396 ساعت 13:37 | نوشته شده به دست
فرزاد c60
| ( نظرات )
چهره آشنا
به قلم کمک راهنما مسافر پژمان
بر شاخههای درختی نشستهایم؛ که علی خدامی و همراهانش سال 1384 در پارک بهزیستی با خوندل آبیاری کردند و پرواز میکنیم در اسمان رهایی با بالی که همانان بر شانههایمان رویاندند.
یکشنبه 12 آذر 1396 ساعت 22:55 | نوشته شده به دست
منصور c60
| ( نظرات )
غفلت
به قلم مسافر فضلالله از لژیون یکم
آیا واقعاً ابروباد و مه و خورشید در کارند تا ما کودکی را به جوانی و جوانی را به پیری رسانده و باغم روزگار دستوپنجه نرم کنیم و یک روز ناگهان بانگی برآید خواجه مرد؟ اگر چنین باشد که سفر عمر ما سفر بینمک و بیمزه ایست، آیا چنین آغاز و پایانی زیبنده خداوندی که او را حکیم میدانیم هست؟
دوشنبه 6 آذر 1396 ساعت 00:07 | نوشته شده به دست
اشکان C60
| ( نظرات )
"قانون تولد و مرگ"
به قلم مسافر فضلالله
از لژیون یکم
انسان نیز بهعنوان یکی
از اجزای هستی مشمول قانون تولد و مرگ است و بههیچعنوان راه فراری ندارد. مرگ
جلوه حتمی رحمت خداوند است که بدون استثناء همه را به آغوش خود فرامیخواند. اگر
مرگ وجود نداشت انسان در نیازمندی جاویدان زمینی باقی میماند و ...
یکشنبه 21 آبان 1396 ساعت 10:13 | نوشته شده به دست
اشکان C60
| ( نظرات )
"خاطرات اردو"
به قلم مسافر رضا حقی
شاید باور اینکه شخصی در
سن 68 سالگی در اردو روزهای بیاد ماندنی و زیبایی برایش رقم خورده سخت باشد ولی
باور کنید در جمع پر انرژی و دوست داشتنی مسافران؛ این امر ممکن گردید و بسیار
خوشحالم که در این جمع بودم...
چهارشنبه 10 آبان 1396 ساعت 20:03 | نوشته شده به دست
اشکان C60
| ( نظرات )
"لحظه"
به قلم مسافر مجید امینی
ساعت 16:45 بعدازظهر روز شنبه 1396/8/6؛ لحظهای
که مدتها بود برای رسیدنش تمام حواسم را درگیر خود کرده بود. لحظهای که جواب
نتایج آزمون کمک راهنمایی شعبۀ سلمان فارسی را در سایت کنگره اعلام کردند...
چهارشنبه 3 آبان 1396 ساعت 15:53 | نوشته شده به دست
اشکان C60
| ( نظرات )
"ازدواج با حس پاک"
به قلم مسافر مجید امینی
هرکس میتواند با کمک عقل و حواسخود این نیمهٔ گمشدهٔ خود را
حتی اگر کیلومترها باهم فاصله داشته باشند را پیدا کند و این نیروی مکمل را در جهت
شناخت وظایف و در ادامۀ رسیدن به هدف والا؛ در پی هم بهپیش ببرند و لازمه اینکه
هرکسی به این مهم بخواهد دست پیدا کند این است که...
جمعه 7 مهر 1396 ساعت 16:36 | نوشته شده به دست
مهلا کنگره 60
| ( نظرات )
به قلم؛ خانم زهره سالمی، لژیون کمک راهنمای محترم خانم
زهره آقایی
می
خواهم قسمتی از زنددگی گذشته ی مسافرم را برایتان تعریف کنم، مخصوصا برای سفر اولی
ها که بدانند باید صبر داشته باشنه و اگر ایمان به کنگره داشته باشند حتما به
رهایی می رسند.
دوشنبه 20 شهریور 1396 ساعت 21:21 | نوشته شده به دست
فرزانه C60
| ( نظرات )
به قلم: همسفر راضیه، لژیون کمک راهنمای محترم خانم زهره
خدایا بابت این حسهای خوبی که به من هدیه کردی ممنونم. چقدر قشنگ میشود وقتی میفهمی در فلسفهٔ خلقت آفریدهشدهای، مشکلات هست تا تو با آن بزرگ شوی. چیزی که کنگره به من هدیه کرد، قابل وصف نیست.