جمعه 14 آبان 1395 ساعت 16:00 | نوشته شده به دست
علی c60
| ( نظرات )
شور و اشتیاق دیدار یار، قسمت دوم
به قلم مسافر فضل الله متقی
وقتی روی فرش قرمز قرارگیری زیر پایت زمین را حس نخواهی کرد، جمعیت مقابل را نخواهی
دید، آنچه به زبان میرانی ناخودآگاه بیان میشود و بعداً غبطه آن لحظات را خواهی
خورد...
شنبه 6 شهریور 1395 ساعت 21:34 | نوشته شده به دست
اشکان C60
| ( نظرات )
دوباره میسازمت زندگی
به قلم مسافر اکبر اقبالی
اکنونکه بهروزهای سپریشده عمرم نگاه میکنم به این
فکر میکنم که چه لحظههای خوشی که میتوانستم در کنار خانوادهام داشته باشم، اما
همه آن ساعات را به لحظهای خوشی در کنار اعتیاد فروختم...
چهارشنبه 3 شهریور 1395 ساعت 08:39 | نوشته شده به دست
اشکان C60
| ( نظرات )
بهراستی خوشبختی و
آرامش در کنگره پیدا میشود
به قلم مسافر محمد نوروزی
چون من حاضر بودم، همهٔ
اندک سرمایهٔ خودم را بدهم به کسی که فقط بتواند مرا ترک بدهد. بااینکه در این
باور هم بودم که کسی که ترک میکند، دوباره برمیگردد و با عمل سنگینتر و باحال خرابتر...
چهارشنبه 27 مرداد 1395 ساعت 12:00 | نوشته شده به دست
حمیدرضا c60
| ( نظرات )
"به راه این امید پیچ در پیچ مرا
لطف تو میباید، دگر هیچ"
به قلم مسافر حمیدرضا
نزدیکی حال و هوای این شعر با آموزش های کنگره از دیدگاه اینجانب، مرا برآن داشت تا چند خطی از حال دل خویش بر آن بنویسم و دست نیاز خود را به سوی خداوند دراز کنم و بگویم:
"در این راه با توکل و امید تو حرکت می کنم؛ دستم را بگیر"...
جمعه 22 مرداد 1395 ساعت 21:20 | نوشته شده به دست
حسین C60
| ( نظرات )
رحمانیت همگانی خداوند
به قلم
مسافرفضلالله متقی
انسان موجودی نیست که در
جهل و نادانی، تنها و بیکس رهاشده باشد زیرا خلقت انسان بر اساس طرح و برنامههای
حسابشدهای انجامشده که آن رسیدن انسان به کمال تعالی است...
چهارشنبه 9 تیر 1395 ساعت 23:34 | نوشته شده به دست
ثریا c60
| ( نظرات )
ماه مهمانی خدا
آری خداوند بار
دیگر یکی از معجزات خود را به انسانها نشان داد و البته انسانی برگزیده شد که به
عهدی که با خدا بست پایبند بود و خود و خانوادهاش وقف نجات انسانها شدند...