توضیح...نوشته شده توسط :...
شنبه 8 آبان 1395-01:20 ب.ظ
یه کفشی داشتم پام رو به شدت میزد تنگ نبود فقط یه قسمت فلزی داشت پشتش که پامو زخم میکرد من اینو همینجوری چندوقت پوشیدم بدون اینکه جیکم دربیاد بعد چندوقت آقای پدر زخم پام رو دید و ازم پرسید که چرا اینجوری شده و بهش گفتم که کفشه اینجوری کرده اون قسمت فلزی رو درست کرد و دیگه پام رو نزد ولی همچنان اون زخمه جاش مونده هرچند الان مشکلی باهاشون ندارم اگه همون بار اولی که پام رو زد بهش میگفتم الان دیگه جای زخم نمیموند و اون همه مدت هم اذیت نمیشدم
خیلی وقتا خیلی از مشکلات با حرف زدن با گفتن مشکلاتمون حل میشن بدون اینکه زخمی باشه بدون اینکه دلی بشکنه ولی خیلی وقتا ما آدما حرفامونو نگه میداریم تو دلمون هیچی نمیگیم هیچی همینجوری میگذره میذاریم زخم میشه تمام اون مدت اذیت میشیم ولی نمیدونم چرا از سر غرور یا هرچی نمیگیم حالا شاید اگه ازمون پرسیدن بگیم خیلی چیزا هستن که فقط با توضیح خشک و خالی حل میشن نیازی به جنگ و جدل ندارن و نمیدونم چرا آدما این موضوع رو متوجه نمیشن یکیش خود من
واقعا هیچ منظوری از نوشتنش ندارم همینجوری نوشتم خیلی وقت پیش دقیقا قبل از اون پستی که بی هیچ دلیلی نوشته شده بود میخواستم بنویسم که ننوشتم و موند تا الان ذهنم به شدت خالیه خالی خالی خلاء مطلق هیچ چی برای نوشتن به ذهنم نمیاد نمیتونم بنویسم درسته این پسته طولانی شد ولی خب واسه قبلنا بود وگرنه الان انقدر تو ذهنم خزعبل ندارم که بتونم بشینم تق تق تایپ کنم خزعبلاتم رو دوس دارم
گاهی دلم برای خودم تنگ میشود....
صادق
شنبه 8 آبان 1395 04:35 ب.ظ
بهتره مشکلات رو بگیم. کسی نمیتونه از حرف هایی که نمیزنیم و سکوت میکنیم. بفهمه چه مشکلی داریم.
حداقل کاری که میتونیم انجام بدیم اینه که اگه به نتیجه ای رسیدیم سعی کنیم عملیش کنیم.
پاسخ ... :
دقیقا همینه
آدم ها فکر میکنن اگه کسی اونارو میشناسه باید بفهمه که چشونه خب وقتی نمیگیم از کجا بفهمن چه مشکلی داریم.... حرف زدن و توضیح دادن بهترین راهه احتمالا صادق
شنبه 8 آبان 1395 04:31 ب.ظ
میدونید،واقعیت اینه که ناراحت میشیم کسی بخواد ازمون انتقاد کنه. علاقه زیادی داریم که تجربه کنیم و بعد یاد بگیریم.من خودمم خیلی دیر فهمیدم که خیلی اشتباها انجام میدم و بیخودی دارم زندگی رو برای خودم تلخ میکنم.از 5 سال پیش تا همین پارسال درس شده بود تمام زندگیم و حتی از سلامتی خودم میزدم که درسم بهترین باشه.
و شاید علتش این بود که دهن یه عده که بهم به چشم حقارت نگاه میکردن رو ببندم. اما از پارسال تصمیم گرفتم به حرف بقیه اهمیت ندم و فقط برای خودم زندگی کنم. هر چی میخوان بگن.مثل همین مسئله ازدواج اوایل سخت بود. ولی الان بدون استرس هم به درسم میرسم. هم خوابم. هم تفریح.
پاسخ ... :
گاهی وقتا اهمیت دادن به دیگران مساویه با اهمیت ندادن به خودمون...
خداروشکر درباره وبلاگ:آرشیو:آخرین پستها:پیوندها:پیوندهای روزانه:صفحات جانبی:نویسندگان:ابر برچسبها:آمار وبلاگ:The Theme Being Used Is MihanBlog Created By ThemeBox
|
با گفتن مشکلاتمون حل میشن
بدون اینکه زخمی باشه
بدون اینکه دلی بشکنه
دقیقا همینجوره ک نوشتید ..