همینجوری...نوشته شده توسط :...
دوشنبه 17 آبان 1395-11:00 ق.ظ
فکر کنم ایمنی عملی رو بیفتم به استاد گفتم که تو کلاس تبعیض قائل میشین خب چیکار کنم؟بدم میاد از تبعیض اعصابم به شدت بهم میریزه نمیتونم تحمل کنم جایی که من هستم به یکی دیگه توجه کنن خودشیفته هم خودتونین چندباری هم که تو مدرسه از کلاس اخراج شدم سر همین قضیه بوده البته دعواش بخاطر یه چیز دیگه بوده ولی دلیل اصلیش تبعیض بوده خیلی بچگونه س ولی واقعا تحملش رو ندارم کلی عصبیم میکنه این موضوع هرچند استاد جان واقعا عالی تدریس میکنن ولی نمیتونستم تمرکز کنم خیلی میرفت رو مخم اگرم نمیگفتم میترکیدم خب خودش پرسید که منو انتخاب میکردین یا نه منم واقعیت رو گفتم میخواست نپرسه به من چه بچه ها بهم میگن لوسی و حسود حسود رو قبول دارم ولی نمیدونم چقدر لوسم شاید هم هستم اونم از نوع زیادش ولی واقعا بی توجهی داغونم میکنه
بعدشم با بچه ها رفتیم اتاق استاد میکروب ازمون تعریف کرد ذوق مرگ شدیم
گاهی وقتا انقدر از خودم متنفر میشم که حد نداره مثل این چند روزه خودم واقعا دارم رو مخ خودم رژه میرم
من همان نامه نفرین شده بودم که مرا بارها خط زد و تا کرد ولی نفرستاد صادق
دوشنبه 17 آبان 1395 09:54 ب.ظ
هیچکس از اول کامل نبوده. همونطور که حضرت علی گفتن آدم باید مدام خودشو اصلاح کنه.تغییر رفتار سخته ولی یه جایی خونده بودم تغییر رفتارها بعد از 30 سالگی تقریبا غیر ممکن میشه.
به شخصه سعی میکنم که رفتارهای غلطمو مخصوصا تو برخوردم با دیگران تغییر بدم. البته انسان نباید هیچوقت سعی کنه ماهیتشو تغییر بده . ماهیت هر کس عین اثر انگشتشه اونو از بقیه متمایز میکنه. وگرنه میشه داستان همون کلاغی که راه رفتن خودشم گم میکنه. شما رو نمیدونم. ولی من اکثرا به کارهام و نتایجشون فکر میکنم و تصمیم میگیرم اگه دوباره با همچین موقعیتی یا مشابهش مواجه شدم چیکار کنم. رشد آدم ها هیچوقت تموم نمیشه. هر روز داریم بزرگتر میشیم و باید بزرگ بودنو یاد بگیریم و بچه نمونیم.
پاسخ ... :
درسته
صادق
دوشنبه 17 آبان 1395 07:18 ب.ظ
حسادت رو همه دارن. حتی اگه احساس حسادت کردین بهتره هیچوقت بروز ندینش. چون اصلا هیچ نیازی نیست و بیان کردنش باعث میشه برای بقیه موضوع حرف زدن جور کنید.
بهترین چیز حفظ آرامشه. نمیدونم شاید چون کلا آدم استرسی هستین خیلی زود به همه چیز واکنش نشون میدین در حالی که میتونین خیلی راحت از کنار اون موضوع رد بشید و اتفاقی نیفتد. من خودم قبلا اینطور بودم ولی بیخیالی طی کنید خیالتون راحت تره. سعی کنید سطح استرس رو اگه دارین کاهش بدین. خیلی رو کیفیت زندگی تاثیر داره. خودتون که میدونید
پاسخ ... :
آرامش....
چیز خوبیه ولی واقعا خیلی سخته حفظ کردنش، قبل از دانشگاه اومدن اصولا استرس چیزی رو نداشتم اگر هم داشتم ظاهرا معلوم نبود حتی ترم اول هم قبل امتحانا هیچوقت درس نمیخوندم چون اضطراب نداشتم ولی کم کم تبدیل شدم به یه آدمی که سر کوچکترین مسئله بهم میریزه خیلی بده خیلی ولی سر این موضوع از همون بچگی حساسیت خیلی شدیدی داشتم واقعا تحملش برام سخته درباره وبلاگ:آرشیو:آخرین پستها:پیوندها:پیوندهای روزانه:صفحات جانبی:نویسندگان:ابر برچسبها:آمار وبلاگ:The Theme Being Used Is MihanBlog Created By ThemeBox
|
استاد مشکل داره...
تبعیض تبعیضه...