#welcome_to_sky_land

~+In The Name Of God+~
درود بر تو دوست خوبم!خوش اومدی!!
اینجا،"اسکای لند"،جایی که دنبالش میگشتی.جایی که قراره تو رویاها زندگی کنی و خوش بگذرونی! 3:
من،"سحر شالی" یا همون "سِبیوگ"،مدیر این سر زمین رویایی آسمونی هستم*v*
تو این وب کلی پست های متفاوت و علاقه هام میزارم*0*
و اینم بگم که این وب مثل وبای دیگه قوانین داره که تو باید رعایت کنی^_^
1.اگه نظر بدین،یعنی بهترین کارو انجام دادی!^0^

2.اگه از کارام مثل نقاشی ها و داستان هام و...کپی کنی،یعنی بدترین و زشت ترین کارو انجام دادی!پس کپی ممنوع!:|

3.نظر سنجی حتما شرکت کنین.^_^

4.اگه از این وب خوشت اومده،لینک کنین و خبرم بدین!<:")

5.این وب برای همه آزاده!3:

6.نویسنده به هیچ عنوان قبول نمیکنم=_=

همین بود!فقط اینم بگم که اگه نبودم و زیاد فعالیت نداشتم بدونین که من کار و زندگی دارم.XD
البته گاهی پیش میاد گشاد میشم و حوصلم نمیکشه پست بزارم:)
امیدوارم بهت خوش بگذره دوست خوب من*^*
بدرود!
楽しい
معنی:تانوشی!
مدیر:سِبیوگ(سحر شالی)

دکمه ها:
======

تاریخ تأسیس وب:1396/1/4

خبر وب:
نظر بارون ندین ممکنه مشکلی پیش بیاد. 
آهنگ وب عوض شد.
دو عکس این پست ادیت شده توسط بندس،کپی‌نکنین!

 دلم برات تنگ میشه مهتاب من:)♡
+ماهانا لطفا بمون...♡
++رسوی:(نمیدونم برمیگردی یا نه ولی منتظرت میمونم.دلم برات تنگ میشه:"(♡



آهنگ وب:SUHO Let's love •made in you•self portrait 

موضوعات: K-Pop ، BTS ، anime ، melanie martinez ، Sonic ، EXO ،
برچسب ها: پست همیشگی ، قانون وب ،
[ جمعه 4 فروردین 1396 ] [ 01:30 ق.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ ᑕOᗰᗰᕮᑎTS () ]
#AWF
Atlantis
Under the sea
Under the sea
Where are you now
Another dream
The monsters running wild inside of me
I'm faded
--------
Alan Walker   |   faded
-----×-----
بهترین آهنگ آلن واکر از نظر شما؟
*-*من خودم فیدد،سینگ می تو سلیپ،دارک ساید،آن مای وی رو دوست دارم

موضوعات: Lyrics ،
[ دوشنبه 25 شهریور 1398 ] [ 06:51 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#TWF
It's dangerous it pricks,you are like a rose
It's OK i am not afraid at all
--------
jeongyeon(TWICE)   |   FANCY

موضوعات: Lyrics ،
[ دوشنبه 25 شهریور 1398 ] [ 01:48 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#نتایج_نظرسنجی!
سلام دوستان!خوبید؟
خوب اومدم با نتایج نظرسنجی(خیلی وقته نتایجو نزاشتم:|)

کدوم؟(یک گزینه)
بیست و ششم مرداد 98 ساعت 02:31:05
نوتلا با موز و توت فرنگی:)
72.73 درصد
(16 رای)
مارشمارو با پشمک و آبنبات:)
27.27 درصد
(6 رای)
شرکت کنندگان 22 نفر
به به نوتلا و توت فرنگی و موز*^^^^*بیشترین رای رو داشتن!!
برین تو نظر سنجی جدید شرکت کنین:)
فعلا:)

[ دوشنبه 25 شهریور 1398 ] [ 12:57 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ () ]
#ریل_لایف_اور_فیک_لایف؟
بچه ها این متن جنبه فان دارهXD
تو کامنت دینز داشتم مینوشتم گفتم بزارم تو پست بهترهxD
Real life or fake life??
جهان زود میگذرد و زود بر میگردد.درست مثل روزی که سال تحصیلی تمام میشود و تابستان شروع میشود اما سه ماه آن قدر زود میگذرد که ناگهان مواجه میشویم که روز اول سال تحصیلی نزدیک است.یعنی دوباره مدرسه شروع میشود.
در مورد زندگی واقعی و زندگی الکی صحبت میکنیم.
اما سوال اینجاست...
زندگی واقعی و الکی کی بود و چه بود و چه شد!؟
زندگی واقعی،از فصل تابستان شروع میشود؛شروعی باشکوه و باارزش که هیچ وقت از ذهن دانش آموزان پاک نمیشود!!
اما حقیقت تلخ نشان میدهد که پس از شروع نابستان،فرد نمیداند چه غلطی قرار است انجام دهد!آنگاه به بیماری به نام"گشادی" مبتلا میشوند."گشادی"بیماری بی رحم،خشمگین است که بیشتر شمارو به تنبلی میکشاند و شما احساس بسیار خستگی و بی حالی میکنین.
اما بعضی از افراد،به این بیمار گستاخانه مبتلا نمیشوند و همه اوقات فراغت را صرف رفتن به کلاس های تابستانه،ورزش،و سفر میکنند.
کسانی که به گشادی مبتلان،تنها کاری که میکنند،رفتن به دنیا نت است!حتی کسانی که به این بیماری مبتلا ندارن!!
زندگی واقعی در واقع پر از شور و شادی،پر از جشن،نشاط و امید دارد.
ورزش کردن،چت کردن با دوستان خویش،آهنگ گوش کردن،یادگرفتن یک چیز جدید،سفر داخلی و خارجی،فن گرلی کردن و...شامل زندگی واقعی است!
حقیقت تلخ گشتاخانه میگوید که این زندگی تا سه ماه دوام نمیاورد!!
و این خودش،یه حقیقت واقعی و تلخ است،درست مثل یک قهوه...
آنگاه زندگی واقعی به مدت سه ماه به پایان میرسد...چه احمقانه!
حالا میرسیم به بخش زندگی احمقانه و چسمثقالانه یعنی"الکی"!
زندگی الکی،از فصل پاییز تا آخر امتحانات پایان ترم شروع میشود.شروعی بسیار کسالت آور و لجن آور و غمناک آور!
زندگی الکی،بیشتر وقت زندگیتان را هدر میدهد،درست مثل خواندن یک درس که باعث میشود،وقت طلایمان به هدر رود!
این زندگی الکی،بیمارهای زیادی دارد مثل:استرس،ناخون خوری،خود جری،خود گیس کشی،خود چنگ زدی،خود سوزی،دیوانه شدن سر درس خواندن،تخم چشم در آوردن از کاسه چشم،کله کوبیدن به دیوار،و در آخر...بوم!
بله...آنگاه فرد خودش را هلاک میکند!
تحقیقات نشان داده بیشتر 95% دانش آموزان،درگیر زندگی نفرین شده الکی هستن.
و بیشتر آنها،اعتراض میکنن با عنوان"f**k fake life"
نه تنها در ایران،بلکه کل جهان هم این زندگی گرفتار اند و از زندگی گستاخانه و کثافتانه الکی خسته شده اند!
خیلی از طرفداران بی تی اس،بهترین گروه دنیا،آهنگ هایی شامل:نات تودی،نو،فایر و سایر آهنگ هایی هستن که ضد مدرسه هستن استفاده میکنند!
تنیجه این متن:زندگی واقعی،بهتر از زندگی کوفت الکی است:|

امیدوارم خوشتون بیادXD

[ یکشنبه 24 شهریور 1398 ] [ 03:33 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#friends
*پست ویرایش شد*
this is my friends:)
#sahar_&_dins
#sahar_&_resvida
#sahar_&_mahtab
#sahar_&_dibs
#sahar_&_ailin
#sahar_&_pari
#sahar_&_nafise
#sahar_&_hanae
#sahar_&_nastaka
#sahar_&_dindin
#sahar_&zahra
#sahar_&_vera
#sahar_&_seti
#sahar_&_eli_minami
#sahar_&_mao
#sahar_&_yomiko
#sahar_&_melika
#sahar_&_darya
#sahar_&_mahana
#sahar_&_barana
#sahar_&_yalda
#sahar_&_saiko
#sahar_&_anne
#sahar_&_melika_dark_queen
#sahar_&_lizy
--------
اگه اسمای بعضیو ننوشتم ببخشید:(((
خوب طبق دستور رویا و آیلین (ناموسا سختهXDعین چالشهXD)هر کی تو هشتگا اسمشونو نوشتم باید یه پست این مدلی بزارن یعنی هشتگ میزنی با یه اسم خودتون با اسم دوستامون:)
و بدانین و آگاه باشین که عاشق همتونمD:

[ جمعه 22 شهریور 1398 ] [ 09:36 ق.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#هپی_مونی_دی!
? Who should i live as today,Kim namjoon or RM
امروز باید به عنوان کی زندگی کنم؟کیم نامجون یا آر ام؟
Kim namjoon   |   airplane pt.2
--------
کیم نام-جون،فردی بود که تونست درد های زندگیشو تحمل کنه.
فردی که تونست دنیا رو تغییر بده.
بهترین لیدری دنیا که تو عمرمون ندیدیم که انقدر سخت برای ما آرمی ها کار کنه.
فردی که واقعا جلتنمنه و همیشه لبخند روی لب هاشه.
فردی که به همه اعضا مخصوصا به کوکی افتخار کرد .
فردی که تمام عمرشو صرف نوشتن شعر و آهنگ ساختن کرد.
فردی که به ما آرمی ها و به کل جهان درس داد،
که ما خودمون دوست داشته باشیم.
کیم نامجونی،تولدت مبارک مرد:"))))
مرسی که اومدی تو این دنیا تا مارو از شر مشکلات پایان ناپذیر رها کنی و به امید بدی:)♡
بهترین لیدر دنیا، غیر قابل توصیفه♡چون حرف نداره!!
پ.ن:بدجور تو نخ ایرپلین پارت دو بیدمT_T

[ پنجشنبه 21 شهریور 1398 ] [ 01:50 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#دتس_اوکی
"수많은 별이 그랬듯이
언제나 같은 자리
제 몫의 빛으로 환하게 비출 테니
숨기지 말고 너를 보여줄래 편히
네 모습 그대로 그래 괜찮아 괜찮아도"

DO KYUNG-SOO|That's Ok
+-----×-----+
اول آهنگ،صدای برخورد با بدنه گیتار میاد.
این ریتم اول آهنگ،فقط برای آهنگ نیست،بلکه این ریتم برای زندگی ماست.مثل تپش قلب همه انسان میمونه.
صدای "دو کیونگ-سو" میاد.این صدا،مهم ترین بخش آهنگ "That's Ok" هست.
وقتی حس خوندنشو درک میکنی،لبخند روی لبت شکل پیدا میکنه.
درست مثل خودم؛وقتی میخوند،ناگهانی لبخند زدم!یه حس خیلی خوب بهم دست اومد!
توی این آهنگ،حس خوب و نشاطی داره که وقتی گوش میکنیم.این حس به ما منتقل میشه.
برای موقعی که خسته ای و عرق میریزی.
برای موقعی که صبح از خواب بیدار میشی و بد خوابیدی.
برای موقعی که استرس داری.
برای موقعی که روزای مدرسه نزدیکه.
برای موقعی که هوا سرد میشه و دلگیر میشه.
"That's Ok"،تنها درمانیه که بهمون کمک میکنه.حس خوبی بهمون میده.بهمون امید میده و لبخند مارو روی لب هامون بزاره.
ممنونم کیونگسو:)با اینکه تو خدمت سربازی هستی و سخت کار میکنی ولی از دور ازت تشکر میکنم،که این هدیه رو به "همه" ،حتی به منم دادی:)
#من_نوشته
---------
مثل آیدلای کره ای دیگه،این آهنگو خیل خیلی پیشنهاد میکنم!
خیلی خوبه!گرچه آهنگش آرومه ولی خیلی رویاییه آهنگش:")
میگین چرا مثل آیدلای کره ای؟
چون خیلی از آیدلای کره ای این آهنگو یا پیشنهاد کردن یا کاور کردند!یعنی این آهنگ فوق العادس!!
کیونگئون من:")))))*-*
راستی اگه میخواین استریم کنین حتما تو یوتیوب بازدید بزنین!!
پ.ن:برای دانلود این آهنگ رو این عکسه کلیک کنین!



فعلا:")
#کیونگئون:")
#دو_کیونگ_سو*-*
#سرآشپز_وطنD:

[ چهارشنبه 20 شهریور 1398 ] [ 01:11 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
Blood on life pt1

Blood On Life
قسمت اول|تنها
------
سلام دوستان چطورین خوبید؟
بلی این دفعه داستانو گذاشتم*_*اگه جمله بندیم بد بود و یه سری از کلماتاشو اشتباه نوشتم ببخشین:(
امیدوارم خوشتون بیاد!
برین ادامه مطالب:)

ادامه مطلب

[ سه شنبه 19 شهریور 1398 ] [ 08:37 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#مشخصات_داستان_خون_بر_روی_زندگی

Blood On Life|خون بر روی زندگی
ژانر:جنایی.درام.اکشن.
خلاصه داستان:

مارگاریت یه دختر مهربونی بود.اون یه خواهر بزرگتر از خودش داره.
پدر و مادرش حدود بیست سال زندگی کردن تا اینکه مادر مارگاریت یه بیماری سختی گرفت.
تا یه هفته بعد زنده موند اما موقعی که میخواست دارو بخوره فوت کرد.
بعد از مرگ مادرش مارگاریت دچار افسردگی شدید شد.
قبل مرگ مادرش به شوهر(همون پدر مارگاریت)گفته بود که قول بده با کس دیگه ازدواج نکنه.
اون به قولی که همسرش داده شد عمل کرد اما این خانم"لونا"بود که این قولو فراموش کنه و بیاد با اون ازدواج کنه.
پدرش با این پیشنهاد احساس تهدید کرد و مجبور شد با لونا ازدواج کنه!
یه مدتی بعد،مارگاریت و خواهرش تو دام تنبیه بدنی های وحشتناک لونا بودند و جز گریه کردن و عادت به زخمای رو بدنشون کاری نمیتونستن بکنن!
پدرش مجبور شد از لونا طلاق بگیره که لونا با چاقو اونو کشت!
لونا در واقع یه شیطان بود!از همچی نفرت داشت!
مارگاریت وقتی فهمید لونا پدرشو کشته دلش شکست!
و حسش بهش گفته بود که باید انتقام خون پدرتو بگیری!...
پونزده سال میگذره و مارگاریت بیست سالشه و خواهرش به یه جای پناه برده و گفته تا لونا رو نکشی من بر نمیگردم!
و هنوزم افسردس اما سعی میکنه که بخنده...
(این متنه همون پست"#نیو_آرت نوشته بودم)
-------
یه چیزی بگم.
خواهش میکنم این داستانی که میزارم به هیچ وجه کپی نکنین:"|کلی زحمت کشیدم خو=.=
بعد هر قسمت دو تا جمله که هم ابتدای داستان و انتهای داستان قرار داره هم از خودم نوشتم یا ممکنه بخشی از لیریک آهنگا باشه.
بعد این که بعدا بیوگرافی کاراکترای داستانو میزارم:)
پ.ن:بنرم هم یه عکس مناسب داستان انتخاب کردم و روش اسم داستانو و اسم خودم نوشتم*-*
پ.ن2:احتمال داره امشب یا فردا بزارمXD
فعلا:)

[ سه شنبه 19 شهریور 1398 ] [ 05:24 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#یه_خبر
سلام دوستان*-*خوبید؟
بلی!این همه مدت میخواستم داستان بنویسم ولی چه کنم:|
همش احساس میکنم افتضاح مینویسم.ولی این دفعه یه داستان فعلا نوشتم(تازه نوشتم.)
همون در مورد مارگاریت و این جور داستاناس.
پس یه کمی متنظر باشین.
بعد از نوشتن بیوگرافی یه پست با یه پوستر خودم درست میکنم.
همین پستی که با پوستر داستان بزارم.مشخصات داستانه.
نمیدونم این داستان کی ادامه داره.ولی به نظرم شاید از داستانی که قراره بزارم خوشتون بیاد.
پس صبور باشین.
------
حالا جدا از اینا.یاد دوران به قول یلی(همون یلدا)دوران جاهلیت میوفتم!
اون موقع داستانم مینوشتیم ولی کم:|
بعد میگفتیم مثل پنج تا نظر بده تا ادامشو بنویسم
ولی آخر سر میفهمیدیم خیلی افتضاح مینوشتیم.یه جورایی بچگونه بود.
یا این که مشخصات داستان میزاشتیم ولی داستانشو نمینوشتیم.چون گشاد بودیم:||
بگذریم...
فعلا D:

[ دوشنبه 18 شهریور 1398 ] [ 01:33 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#هفت_چهره
ناموسا نگاه کنینxD
مامی جی همش تعجب میکنهD:
شکلاتم همش پوکر تشریف دارنXD
سانهیوپ...عا چی بگمXD
آر امم شبیه کاراکترای انیمه ایهXD
سکسیمینم ذوق دارهXD
ویتاته مرموز نگاه میکنه و لبخند ملیح میزنهXD
ولی کوکی عجیبهxDیا ابرفرضXDDD
شما کدومشین؟
من که همشونXD

[ شنبه 16 شهریور 1398 ] [ 05:35 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#شکار_و_تاریکی:)
سلام دوستان*-*خوبید؟
آخیش بعد یه قرنی پست نزاشتم.آخرای تابستونه و میدونم خیلی بهتون خوش گذشته ولی دلتون نمیاد تابستون به این زودی تموم شه.
خوب من تاحالا تو وبلاگم همین اسکای لند کتاب معرفی نکردم.
ولی الان موقعش رسیده و قراره دو کتابی که خوندمو بهتون معرفی کنم.
"دزیره" و "شکار و تاریکی"!
فعلا این پست کتاب شکار و تاریکیو بهتون معروفی میکنم:)

"روزی فرا می رسد که دیگر نمی تواند فقط به رمان قناعت کند.
او که از دنیا و حقارت ان بیزار بود،در نویسندگی پناهگاهی یافته
بود که در آن شکوه و جلال تخیلش را به نمایش بگذارد و به همین
دلیل رمان نویس شده بود اما حالا حتی کتاب ها هم براش سخت
کسالت آور شده بودند؛با کدام محرکِ تازه از چنگ ملال می گریخت؟
جنایت.چیزی جز چننایت باقی نمانده بود.در برار چشمان خسته او
منظره دنیایی قرار گرفت که در آن تنها لرزش خوشِ جنایت باقی مانده بود."
شکار و تاریکی    |    ادوگاوا رانپو
تعداد صفحه:108
ژانر:جنایی-پلیسی
ناشر:چترنگ
(منبع این متن از سایت چترنگ)

شکار و تاریکی با منطقی استوار و فرازونشیب‌های زیرکانه پیش می‌رود. این رمان روایتی است عجیب و حیرت‌انگیز از کشف قتلی که یک نویسندۀ داستان‌های پلیسی مرتکب می‌شود و ادوگاوا رانپو، که خود هم راوی است و هم نویسندۀ داستان‌های پلیسی، در مقام کارآگاه به جست‌و‌جوی قاتل می‌پردازد. او در‌حالی‌که مسحور زیبایی همسر مقتول شده است، خود درگیر ماجرایی پیچیده می‌شود...
___________
پ.ن:اگه به ژانر پلیسی و جنایی علاقه دارین یا داستان ژاپنی دوست دارین اینو بخونین:)
پ.ن:اگه این کتابو خونیدن بهم بگین نظرتون در مورد این کتاب چیه؟
فعلا:)

[ پنجشنبه 14 شهریور 1398 ] [ 03:54 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
مطلب رمز دار : برای آلو گوگولی
این مطلب رمزدار است، جهت مشاهده باید کلمه رمز این مطلب را وارد کنید.

[ دوشنبه 11 شهریور 1398 ] [ 07:58 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#پنج_سال_وبلاگ_نویسی:))
«سلام به وب بامزه و زیبا به نام«вrιɢнт αɴd вeαυтιғυl ɢιrl» خوش اومدید!من سحر شالی مدیر وب هستم.من متولد ۱۳۸۲/۹/۱۶ هستم و بچه تهرانم!طرفدار سونیک هستم و خواهم بود.اوه راستی قوانینو بخونین خیلی برایتون مهمه
نظر یادتونم نره فعلا!»
×----×
چقدر زود گذشت!
...
وسطای دوران سال ششم تحصیلی بودم که طرفدار سونیک بودم.
بعد همش سرچ میکردم و میدیدم چند تا وبلاگ توش عکسای سونیک و این چیزا داشت.
میگفتم:پس منم یه وبلاگ داشته باشم!
ایمیل درست کردم و میخواستم وبلاگ بزنم.اونم چی؟بلاگفا:|
البته زیاد جالب نبود و رفتم سراغ میهن بلاگ.
با خودم فکر کردم که میهن بلاگ بهتر از هر چیزیه.
ساختم.این آدرس بود:http://iransahar.mihanblog.com/
بلد نبودم چجوری عکسارو آپلود میکردم و کلا خل بودم اون زمان.
البته!به قول یلی،این دوران جاهلیتم بودXD
بعد نقاشی میکشیم اما از روی یه عکس(اون زمان برنامه پینت تول سای رو داشتم!الان دارم)
الکی الکی پست میزاشتم.بچه های قدیمیمون اون زمان سونیکی بودند!
چقدر میخندیدیم چقدر ناراحت میشدیم.
چقدر شوخی میکردیم.
چقدر اتفاقای عجیب  و غریب میوفتاد!
تا این که...سه سال گذشت و من میخواستم وب دیگه بزنم.اینبار تو همین میهن بلاگ.
به اسم اسکای لند.
و برای همین این وب لعنتی رو رها کردم.اما پاکش نکردم.
یه کمی از وب قبلی خوشم نمیاد ولی خوب،این وبم برام یه خاطرس!
من،همون سحری بودم که همیشه با اسم"سحر شالی"کامنت میدادم.همون سحری بودم که کلی داستانای چرتو پرت مینوشت.
همون سحری بودم که ادعا میکردم سونایمی(یه زوجی بود که تو سونیک معروف بود یه زمانی)بهتر از زوجای دیگه بود.
همون سحری بودم که عاشق سونیک بودم...
اما دیگه تغییر کردم!
و زندگیم به طور کلی عوض شد!
طرفدار اکسو و بی تی اس شدم و زندگیم تغییر کرد!
سبک نقاشیامو تغییر کردم و زندگیم تغییر کرد!
همچی تغییر داد.
الان من اینجام.پنج سال از وب نویسیم میگذره:)
من هنوز همون سحرم:)
#پنج_سال
#روز_تأسیس_وب_ایکبیریم:|

[ دوشنبه 11 شهریور 1398 ] [ 07:35 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
#هپی_کوکی_دی!
امروز روز خاصیه!
تولد یه بچه کوچولو از پسران ضد گلوله!
کسی که همه آرمی ها دوست دارن و حمایت میکنن.
کسی که از همه خاص تره.
جئون جونگ-کوک | یک سپتامبر
سلام کوک!امروز تولدته و همه آرمی ها بهت تبریک میگن!
چون عاشق تو هستن!چون بهترینی!چون تو بی تی اس مهم تری!
هفتمین نفری هستی که دل همه آرمی هارو آروم و شاد میکنی
سخت تلاش کردی و به هدف رسیدی!
خوشحالم به دنیا اومدی و دنیا رو تغییر دادی:)
تولدت مبارک کوچولو بتنگن بویز:)
ببخشید دیر گفتم.ولی ارزش داشت!

[ دوشنبه 11 شهریور 1398 ] [ 02:30 ب.ظ ] [ S.Я sᴀᴇʙʏ•ɴᴜᴛᴇʟʟᴀ ] [ نظرات () ]
Latest content
page's website

شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات