سنگ های قیمتی زندگی
شخصی کنار دریا هوس آب تنی کرد . سنگی سنگین و قیمتی به همراه داشت ؛با خود گفت: اگر سنگ قیمنتی را در ساحل بگذارم،ممکن است ان را ببرند، بنابراین سنگ را هم با خودش داخل آب برد .
همین طور که جلو می رفت، به قسمت عمیق رسید. با این که شناگری ماهر بود، شروع به دست و پازدن کرد؛ اما با یک دستش سنگ قیمتی را چسبیده بود و رها نمی کرد !!! هر چه مردم فریاد می زدند:
سنگ را رها کن و خودت را نجات بده !
توجه نمی کرد. فریاد می زد: سنگ "مال خودمه "!
سنگ قیمتی سنگین او را با خودش به ته آب کشید و غرق شد ".
دوستان:همه ی ما از این سنگ های سنگین قیمتی و سنگ های خارا زیاد همراه
داریم و آن ها را سفت چسبیده ایم و حاضر نیستیم رهایشان کنیم !!! چقدر
افرادی را می شناسم که با این سنگ ها در زندگی غرق شدند و به ته دریای غم
سقوط کردند!!!!
غم های تلخ و شیرینتان را رها کنید و در اقیانوس زندگی با همه ی عمق و مواج بودنش با لذت شنا کنید