منوی اصلی
حکمت و حكایت
شفیعی مطهر شخصیت کمیاب و کیمیا و نادری است که تسلط ستایش انگیزی بر کلام دارد. ما هنوز کسی با این لیاقت قلمی در ایران نمی شناسیم.
  • #طنزسیاهنمایی .96

    عبور از کرونا!


    گفت: آقای رئیس جمهور می فرمایند: از کرونا هم عبور می کنیم. درست است که خواهی نخواهی عبور می کنیم،ولی مهم این است که افقی عبور می کنیم یا عمودی!
    گفتم :ایشان تاکید کرده نگران نباشد!
    گفت: هر وقت روحانی می فرمایند «نگران نباشید»،من یاد پدرم می افتم که با کمربند دنبالم می دوید و می گفت: وایسا کاریت ندارم!

    طرف به ملّانصرالدّین گفت: کی بدهی منو می‌دی؟

    گفت :دارم می‌رم بیابون،اگر تخم خار پیدا کنم .همون جا می کارم. سال دیگه سر می زنم،اگر پشم گوسفند گیر کنه بهش، پشم رو می فروشم، به قیمت خوب بخرن، بدهی رو میدم.

    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

    #شفیعی_مطهر

    چشم به راه شما در کانال گاه گویه های مطهر هستیم

      https://t.me/amotahar
    آخرین ویرایش: پنجشنبه 10 مهر 1399 05:34 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • #طنزسیاهنمایی.94

    کی بازرگانو می شناسه؟!

    گفت: شما فرماندار تهران را می شناسی؟

    گفتم: نه! آیا خودت ایشان را می شناسی؟

    گفت : نه،از بیشتر تهرانی ها هم پرسیدم،نمی شناختند! و اما تو مهندس بازرگان را می شناسی؟

    گفتم: کدام ایرانی هست که ایشان را نشناسد؟ هر کس ایران و انقلاب را بشناسد،ایشان را هم می شناسد! حالا بگو قضیه چیست؟

    گفت:فرماندار تهران دلیل مخالفت با مصوّبۀ شورای شهر تهران برای تغییر نام خیابان سازمان آب به «مهندس مهدی بازرگان» را ناشناس بودن ایشان دانسته اند!

    گفتم: شاید شوخی کرده! حالا نظر تو چیست؟

    گفت: من راه حل پیدا کردم. چون بازرگان را خیلی ها نمی شناسند،آقای فرماندار را که همه می شناسند!! ایشان را به عنوان معرِّفِ آقای بازرگان معرّفی می کنیم!!

    بچه بودم. روزی پدرم گفت: برو دکان مشدی حسن یه پاکت سیگار نسیه بگیر و بیار!

    گفتم: یه نشونی بده که بدونه نمی خوام خودم بکشم!

    گفت: بگو به اون نشونی که خودم هم اومدم ،سیگار نسیه بهم ندادی،حالا یه پاکت سیگار نسیه بده!!

    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

    #شفیعی_مطهر

    کانال رسمی گاه گویه های مطهر

     https://t.me/amotahar

    آخرین ویرایش: شنبه 5 مهر 1399 03:20 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • #طنزسیاهنمایی .93

    باد مجانی!

    گفت: «مُمَیّز» یعنی چه؟

    گفتم: «مُمَیّز» اسم فاعل از باب تفعیل عربی یعنی جداکننده،برتری دهنده  و «مُمَیّزی» یعنی رسیدگی و وارسی ، و مصدرش «تمییز» مصدر باب تفعیل عربی و به معنی بازشناختن،بازدانستن،جداکردن،شناخت،شناسایی است. حالا چه شده که رفتی در کار ادبیّات؟

    گفت: پس کسی که بخواهد آثار ادبی،علمی،هنری و ...را تشخیص دهد،باید قدرت علمی و هنری و تشخیص او از همه پدیدآورندگان آثار بیشتر باشد.

    گفتم: آری،بدیهی است.

    گفت: اگر در زمان و مکان سعدی ،حافظ،فردوسی،مولانا،نظامی،ویکتورهوگو و....نهادی مثل وزارت ارشاد برای ممیّزی کتاب ها بود،آیا آثار آنان منتشر می شد و امروز به دست ما می رسید؟ 

    راننده یکی از مسولان بلند پایه تعریف می کرد : 

    روزی داشتیم با ایشون به اجلاس سران می رفتیم که گفتن :

    راست میگن اوضاع مملکت خرابه !

    گفتم :چطور جناب؟

    ایشان با لحن متفکّرانه ای گفت: 

    وقتی آپاراتی، بادمجون هم بفروشه، دیگه مشخّّصه که .....

    خیلی به خودم فشار آوردم بفهمم که چی گفته،طاقت نیاوردم گفتم: 

    از کجا فهمیدید قربان؟

    ایشون با همون لحن به بیرون اشاره کردن و فرمودن:

    پشت آپارتی نوشته: باد مجانی موجود است!

     تازه فهمیدم دکترای جعلی چه به روز مملکت آورده !

    البتّه مُمیزهای ارشاد قطعاً شخصیّت های باسوادی هستند. ولی اگر یک دکتر این جوری بین آنان باشد،می دانی چه بلایی بر سر علم و فرهنگ کشور می آید؟!

    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

    #شفیعی_مطهر

    کانال رسمی گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar


    آخرین ویرایش: چهارشنبه 2 مهر 1399 03:28 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • #طنزسیاهنمایی .92

    مهم ترین علّت طلاق اعلام شد!

    گفت: طرحی تازه برای خلوت کردن خیابان ها و معابر دارم.

    گفتم: آفرین بر فکر فعّال و قدرت ابتکار تو! حالا توضیح بده طرحت چیست؟

    گفت: حذف خانم ها از همۀ خیابان ها و معابر!

    گفتم: غلط نکنم امروز یک چیزی زده ای! آخر نُخبۀ ساده لوح! خانم ها نیمی از جمعیت ما هستند. مگر امکان دارد نیمی از جمعیت کشور را نادیده بگیریم؟!

    گفت: اصل این ابتکار از من نیست،سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به انتقادات گسترده پیرامون حذف تصویر دختران از جلد یک کتاب درسی، دلیل آن را «شلوغی تصویر قبلی» عنوان کرد.این سازمان، با انتشار اطلاعیه‌ای در روز پنج‌شنبه ۲۰ شهریور مدّعی شد تصویر دختران از جلد کتاب ریاضی سال سوم ابتدایی «بسیار شلوغ بود» و «پیشنهاد دوستانی که از منظرهای هنری، زیباشناسی و روانشناسی بخش‌های مختلف کتاب را بررسی می‌کنند بر این بوده است که تصویر خلوت‌تر گردد»! 

    بنابراین من هم با الهام از طرح ابتکاری و بدیع آنان به ذهنم رسید همین طرح را در خیابان ها هم اجرا کنیم! 

    گفتم: تو و این نوایغ مواظب خودتان باشید،اگر خارجی ها بفهمند ما چنین نوایغی داریم،شماها را می ربایند!

    گفت: این که چیزی نیست!ما طرح هایی بهتر این ها هم داریم!

    گفتم:مثلاً؟

    گفت: دانشگاه های شهر هرت مسابقه ای گذاشتند و گفتند هر کس بهترین و مهم ترین علّت افزایش طلاق را بگوید،بزرگ ترین جایزۀ کشور را به او می دهیم! طرح من اول شد و بالاترین جایزه را گرفتم!

    گفتم:خب،به نظر تو مهم ترین علّت این همه طلاق چیست؟

    گفت: ازدواج!!!

    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

    #شفیعی_مطهر

    کانال رسمی گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar

     

     

    آخرین ویرایش: دوشنبه 31 شهریور 1399 02:56 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  •  #طنزسیاهنمایی .91

    کمبود وزیر!

    گفت: وزارت صنعت، معدن و تجارت درست از ۴ ما قبل که رضا رحمانی استعفا کرد، بی‌وزیر مانده . اخیراً کیهان‌ نوشته : آقای روحانی شاید فراموش کرده که این وزارتخانه ماه‌هاست بی‌‍وزیر و بلاتکلیف مانده است.

    گفتم: آقای روحانی چه جوابی داده؟

    گفت: تا کنون هیچ! ولی اگر من به جای ایشان بودم،جواب دندان شکنی به کیهان می دادم!

    گفتم: چه جوابی می دادی؟

    گفت: می گفتم این همه وزارتخانه که وزیر دارند،چه گلی بر سرِ مردم زده اند؟! گاهی مشکل ممکن است خود وزیر باشد! 

     گفتم:این دیگر چه حرفی است؟

    گفت: زمانی من در شهری فرماندار بودم. روزی همۀ کارکنان فرمانداری را جمع کردم و دربارۀ رفع شلوغی فرمانداری و راه حلِّ کاستن از تعداد ارباب رجوع نظر آنان را خواستم.

    سرانجام همۀ کارکنان به این نتیجه رسیدند که هر روزی تو در دفتر کار خود هستی،ارباب رجوع زیاد است. چون همه به تو کار دارند. روزهایی که تو نیستی،فرمانداری خیلی خلوت است! پس فهمیدم عامل همۀ مشکلات شلوغی فقط من هستم؟! من نباشم مشکل حل است!

    بنابراین هر وزیر کمتر،مشکلات هم کمتر!

    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

    #شفیعی_مطهر

    کانال رسمی گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar


    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  •  #طنزسیاهنمایی. 89

    الگوبرداری سویس از ایران!

    گفت: آیا راز پیشرفت حیرت انگیز سویس را می دانی؟

    گفتم: نه،بگو. 

    گفت: باور می کنی که آنان از ایران الگوبرداری کرده اند؟

    گفتم: باز هم.....

    گفت: نه، جدّی می گویم!

    از یک سویسی پرسیدند: مملکت داری را از که آموختید که سرآمد جهانیان شُدید؟
    گفت : از مسئولان ایرانی، هر کاری آنان کردند ،ما عکس آن عمل کردیم!

    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

    #شفیعی_مطهر

    کانال رسمی گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar


    آخرین ویرایش: دوشنبه 24 شهریور 1399 05:12 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • #طنزسیاهنمایی 88

    خمِ ابرو!!

    گفت: آقای رئیس جمهور فرموده اند:

    «با وجود تحریم ها خم به ابروی مردم نیامده!!»

    گفتم: بله،مگر شکّی داری؟

    گفت: البتّه خم به ابروی ایشان و امثال ایشان نیامده،ولی مردم را باید از خودشان پرسید.

    می گویند: در یک روز سرد زمستانی که برف سنگینی در حال باریدن بود،
    ناصر الدّین شاه هوس درشکه سواری به سرش زد .
    درشکه چی بیچاره را صدا کرد و دستور داد که اتاقک درشکه را برایش گرم و منقل و وافور شاهی را هم در آن مهیّا کنند .آنگاه در حالی که دو سوگلی را در دو طرف اش گرفته بود در درشکه گرم و نرم به درشکه چی دستور حرکت داد .
    کمی که از تماشای برف و بوران بیرون و احساس گرمای مطبوع داخل کابین سرخوش شد ،هوس بذله گویی به سرش زد و برای این که سوگلی های خود را بخنداند با صدای بلند به پیر مرد درشکه چی که از سرمای بیرون می لرزید گفت :
    درشکه چی !به سرما بگو ناصرالدّین ! تره هم واست خرد نمی کند !
    درشکه چی سکوت کرد !
    اندکی بعد ناصرالدّین شاه دوباره پرسید:
    به سرما گفتی مردک؟!
    درشکه چی که از سرمای جانسوز نای حرف زدن نداشت ،جواب داد :
    بله قربان گفتم !
    خب چی گفت ؟
    پیر مرد در جواب گفت :
    سرما گفت با حضرت همایونی کار ندارم .ولی پدر تو یکی را درمی آورم !!

    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

    #شفیعی_مطهر

    چشم به راه شما در کانال گاه گویه های مطهر هستیم

      https://t.me/amotahar

     

    آخرین ویرایش: شنبه 22 شهریور 1399 04:39 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر چهارشنبه 19 شهریور 1399 03:52 ق.ظ نظرات ()

     #سیاهنمایی/87

    زندگی یا مرگ؟!

     گفت: آیا حساب و کتاب دو،دوتا، چهارتا سرت میشه؟

    گفتم: دیگه این قدر هم بی سواد نیستم!

    گفت: پس گوش کن! زنده موندن برای من و امثال من دیگه نمی صرفه!

    گفتم: یعنی چه؟زندگی که بیزینس نیست!  حالا بگو چی شده که اینو فهمیدی؟!

    گفت: ﻧﺮﺥ ﺩﻳﻪ یك مرد ۳۳۰ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﺗﻮﻣﺎﻥ است! ﻳﻌﻨﯽ ﻣُﺮﺩﻩ ﻫﺮ ﻣﺮﺩ ۳۳۰ ﻣﻴﻠﻴﻮﻥ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺍﺭﺯﺵ ﺩﺍﺭﺩ، ﻭ ﺑﻪ ﻭﺭﺛﻪ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻣﯽ شه . ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍین که ﺳﻮﺩ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺎﺿﺮ ﺣﺪﻭﺩ ۱۸% ﺍﺳﺖ، ﺳﻮﺩ ﻣﺎﻫﯿﺎﻧﻪ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﮔﺬﺍﺭﯼ ﺍﯾﻦ ﻣﺒﻠﻎ ﻣﯽشه ﻣﺎﻫﯿﺎﻧﻪ ۴،۹۵۰،۰۰۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ! ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺍﮔﺮ ﻣﺮﺩی ﻣﺎﻫﻴﺎﻧﻪ ﻛﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﺒﻠﻎ ﻓﻮﻕ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺶ هیچ ﺗﻮﺟﻴﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﻧﺪارد! حالا من دارم میرم!اون دنیا کاری نداری؟

    میگن خلبانی در حال پرواز به برج مرقبت خبر داد که بنزین هواپیما تمام شده! موتورها همه از کار افتاده! پروانه ها همه شکسته !و... حالا چه دستور می فرمایید؟

    برج مراقبت پاسخ داد: هیچی دیگه!فقط پدرت را در طبقۀ هفتم جهنّم سلام برسون!

    حالا تو پیش این که بگی باز هم #سیاهنمایی کردی؟!بگو توی اون دنیا کاری نداری؟

    گفتم: فقط توی جهنّم برای بعضی ها!! که این وضع را برای ما درست کردن جای مناسبی رزرو کن!

    #شفیعی_مطهر

    کلّیّۀ آثار این قلم در کانال رسمی گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar


    آخرین ویرایش: چهارشنبه 19 شهریور 1399 03:53 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • #سیاهنمایی/86

    مطرودان محبوب!

     گفت: آیا می دانی علّت علاقۀ مفرط نسل جوان به شخصیت هایی چون #ناصرملک_مطیعی چیست؟ در حالی که در دوران شهرت و بازیگری او هنوز متولد نشده بودند و او 40سال است منزوی و خانه نشین است! 

    گفتم:خب،نظرت چیست؟

    گفت: آیا فکر نمی کنی بخشی از این ابراز احساسات ناشی از برخورد منفی برخی مسئولان بویژه #صداوسیما با ایشان است؟!اینان کدام شخصیت را طرد کرده اند که محبوب خلق نشده باشد؟ 

    می گویند مردی با قیافه ای ترسناک کودک گریانی را در آغوش گرفته بود و می کوشید او را آرام کند،ولی هر لحظه ناآرامی و ضجّّۀ کودک بیشتر می شد. شخص آگاهی به او گفت: تو به جای بغل کردن و آرام کردن فقط او را زمین بگذار،خودش آرام می شود! او از خود تو می ترسد!

    حالا صداوسیما دست از تحقیر و نکوهش آنان بردارد،خود مردم  شناخت و شعور کافی دارند!

    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

    #شفیعی_مطهر

    کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar


    آخرین ویرایش: دوشنبه 17 شهریور 1399 03:03 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • #طنزسیاهنمایی/85 

    ضرب شست!!

    گفت: چند روز پیش رئیس بنیاد مستضعفان در یک مصاحبۀ جنجالی با کمال شجاعت!!اعلام کرد که چند نهاد مهم و شخصیّت بالای نظام، املاک و اموال بنیاد را غصب کرده و به ما پس نمی دهند!

    پس از این که با واکنش تند آنان روبه رو شد و دید که زورش به آنان نمی رسد،فشارش را گذاشت روی مردم مستضعف روستای ابوالفضل(ع) که زورش به آنان می رسد!! 

    گفتم: لابد املاک روستا واقعاً متعلّق به بنیاد است.

    گفت: مردم مستضعف روستای ابوالفضل(ع) ده ها سال است در آن جا ساکن اند،چرا حالا برای تخلیۀ روستا آنان را در فشار گذاشته است؟!

    گفتم: بالاخره حرفی زده و باید یک کاری بکند و ضرب شستی نشان دهد!

    گفت: میگن یه بابایی چهارتا زن گرفته بود؛ یک اصفهانی،یک تبریزی،یک تهرانی و یکی هم از گوآتمالا.
    ازش پرسیدن: چرا چهارتا زن گرفتی؟
    گفت: اون اصفهانی به خاطر این که مقتصد است،اون تبریزی به خاطر این که دست پختش خوبه، اون تهرانیه به خاطر این که سر و زبون داره!!
    میگن: خب با وجود این سه تا اون گواتمالایی رو واسه چی گرفتی؟؟
    گفت: اونو گرفتم، هر وقت اینا کار بدی کردن، اونو بزنم اینا بترسن!
    حالا بنیاد مستضعفان وقتی زورش به ملک میلیاردی بعضی ها!! نرسید، رئیسش مجبور به عذرخواهی شد. دید هوا پسه؟ گفت چیکار کنم؟ یه گوآتمالایی پیدا کرد، شروع کردن اونا رو زدن تا ما بقی بترسن!
    رفت و فشار آورد به یک روستا به اسم حضرت ابوالفضل که آقا اینجا زمینش مال ماست!
    حالا خود امام جماعت اون روستا میگه ملت اینجا از قبل از انقلاب اینجا ساکنن، بنیاد میگه نه!
    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

    #شفیعی_مطهر 


    کلّیِۀ آثار این قلم درکانال رسمی گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar

     

    آخرین ویرایش: شنبه 15 شهریور 1399 03:48 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
تعداد صفحات : 12 1 2 3 4 5 6 7 ...
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات