منوی اصلی
حکمت و حكایت
شفیعی مطهر شخصیت کمیاب و کیمیا و نادری است که تسلط ستایش انگیزی بر کلام دارد. ما هنوز کسی با این لیاقت قلمی در ایران نمی شناسیم.
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر یکشنبه 14 اردیبهشت 1399 04:32 ق.ظ نظرات ()

     #سیاهنمایی/47

    می رویم فینال!

    پخمه گفت: به نظر من ملّت ایران را به خاطر صبر و مقاومت باید تحسین و تقدیر کنیم و پایداری آنان را بستاییم.

    گفتم: چرا؟

    گفت: مردم مقاوم ما پس از عبور پیروزمندانه از مراحل آلودگی هوا، سقوط هواپیما ،تلفات ناشی از تصادفات جاده ای، ریزگردها ،حملۀ ملخ ها، خشکسالی ، گرانی ، تورّم، بحران پوشک و موشک،زلزله ، سیل ،شهاب سنگ و پراید ....حالا رسیدیم به مرحله کرونا!عزیزانی که تا حالا هنوز زنده مانده اند می رویم به مرحله آتشفشان ها.
    همان مرحله ای که دایناسورها نتوانستند زنده بمانند و نسلشان منقرض شد!

    اگر این مراحل را به سلامتی رد کنیم ، آنان که زنده ماندیم ،می رویم فینال!

    گفتم: تند نرو! هنوز از مرحلۀ کرونا عبور نکرده ایم!چه توصیه و سفارشی برای عبور راحت از این مرحله داری؟

    گفت: به مردم عزیزمان توصیه می کنم مواظب خودتان و بچه‌ها باشید، اینجا کسی برای شما ۱۰روزه بیمارستان نمی سازد ، فوق فوقش ۲۵هزار قبر و ۵۰ هزار کفن آماده می کنند!! 

    می گویند مردی نوکری داشت بی هنر و ناکارآمد. هر کاری به او محوّل می کرد یا انجام نمی داد و یا با تانّی و تاخیر و نیمه کاره انجام می داد.
    روزی اربابش به او گفت: 

    مردم نوکر دارند' من هم نوکر دارم! از این به بعد هر بار کاری به تو رجوع کردم، باید به طور کامل انجام دهی یعنی ضمن انجام کار اصلی ،کارهای جنبی آن کار را هم، همزمان باید انجام دهی ،و گر نه تو را اخراج می کنم.
    روزی ارباب مریض شد و دربستر بیماری افتاد.
    به نوکرش گفت : برو و برای من حکیمی بیاور.
    نوکر رفت و برخلاف همیشه زود برگشت اما به دنبالش علاوه بر طبیب، چهار نفر دیگر هم آورده بود!
    ارباب گفت: این ها که هستند؟من فقط از تو آوردن طبیب را خواستم.آن چهار نفر کیستند؟ 

    نوکر گفت: ارباب! شما به من نصیحت کردید که برای انجام یک فرمان باید چند کار مکمّل آن کار اصلی را هم انجام دهم. من هم طبیب را آوردم. بعد فکر کردم طبیب نسخه می نویسد.نفر دوم داروساز است . بعد باید به شما آمپول بزنند. نفر سوم آمپول زن است. بعد شما به سلامتی می میرید. نفرچهارم مرده شور است. بعد باید شما را دفن کنند. نفر پنجم گورکن است.من همۀ کارهای جنبی را هم انجام دادم تا دچار دوباره کاری نشویم!
    مسئولان ماهم شخصیت های آینده نگری هستند و می ترسند مردم درمان نشده و خدای نکرده فوت شوند. لذا مشکل کفن و دفن و...را هم حل کرده اند!

    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

    #شفیعی_مطهر

    کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar


    آخرین ویرایش: یکشنبه 14 اردیبهشت 1399 04:32 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر پنجشنبه 11 اردیبهشت 1399 05:27 ق.ظ نظرات ()

    #سیاهنمایی/46

    خوش به حال خودمان!!

    پخمه گفت: این شب ها مواظب شهاب سنگ باش که بر سرت نخورد!

     بر طبق برآوردهای سازمان ناسا یک شهاب سنگ که قطر آن به حدود ۴ کیلومتر می‌رسد با سرعت بیش از ۳۱ هزار کیلومتر در ساعت دارد به زمین نزدیک می‌شود.

    گفتم: ناسا پیش بینی کرده که به زمین نمی خورد و اتّفاقاً دیشب از فاصلۀ بسیار دوری از زمین گذشت.

    گفت: همین فرداست که صداوسیما جار می زند دشمن این شهاب سنگ را به سوی ایران پرتاب کرده بود تا ما را نابود کند. ولی ما آن را رهگیری و در فضا نابودش کردیم! 

    و مردم هورا بکشند و بگویند خوش به حال خودمان با این مسئولانمان!

    گفتم:باز هم #سیاهنمایی کردی؟

    گفت: 50 سال پیش در یک روستای دورافتاده و محروم یک شب مردم هواپیمایی را در آسمان دیدند و همزمان سپاهی دانش روستا را دیدند بر فراز پشت بام یک چراغ فانوس را رو به هوا گرفته،تکان می دهد!

    از او پرسیدند: چه می کنی؟

    پاسخ داد: این هواپیما را دیدید؟ این هواپیمای اعلی حضرت بود. آمده بود با من سلام و احوال پرسی کند و ببیند من مشکلی نداشته باشم. من با تکان دادن فانوس به او پاسخ دادم :نه! مردم این جا مواظبم هستند!

    مردم هوراکشان گفتند:  آفرین! بنازیم به این سپاهی دانش خودمان!! 

    ...و سیل هدایا و تعارفی ها به سوی خانۀ سپاهی دانش راه افتاد!!

    #شفیعی_مطهر

    کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar

     

    آخرین ویرایش: پنجشنبه 11 اردیبهشت 1399 05:28 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر سه شنبه 9 اردیبهشت 1399 04:16 ق.ظ نظرات ()
    #سیاهنمایی/45

    مژده به قاچاقچیان موادّ مخدّر!

    پخمه گفت: من طرحی برای ریشه کن شدن تجارت موادّ مخدّر تهیّه کرده ام!

    گفتم: آفرین بر تو! پس ثابت کردی که تو نُخبه ای نه پَخمه!حالا طرح خودت را بگو ببینیم!

    گفت: قیمت شکر در دنیا به دلیل رکود اقتصادی ۳۵درصد کاهش پیدا کرده و از ۳۴ به ۲۲ سنت رسیده. دولت برای شکر سوبسید پرداخت می کند و با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد می شود. یعنی کیلویی ۹۲۴ تومان.
    در حالی که شکر در بازار به ۸هزار تومان رسیده!
    حالا اگر خودمان برویم و شکر را با دلار آزاد ۱۶هزارتومانی بخریم برایمان ۳۵۲۰ تومن تمام می شود. یعنی در حال حاضر شکر با دلار ۳۶هزار تومانی وارد می شود . در حالی که وارد کننده ارز ۴۲۰۰ تومنی می گیرد.
    این وسط چه کسی این سود شگفت انگیز را به جیب می زند؟
    کجا می توانید سود ۸۰۰درصدی روی واردات کالاهای اساسی پیدا کنید؟

    قاچاق مواد مخدّر هم تا این اندازه سود آور نیست.حالا آیا فروشندگان موادّ مخدّر بهتر نیست به جای موادّ مخدّر،شکر وارد و توزیع کنند؟!

    گفتم: این حرف تو واقعا منطقی و واضح است. حالا به نظر چرا بزهکاران جامعه بویژه قاچاقی ها از این پیشۀ زشت دست نمی کشند و به این تجارت های سودآور روی نمی آورند؟

    گفت: حالا رسیدی به اصل مسئله! وقتی فساد در کشوری نهادینه شود،امکان داد و ستد حلال و کسب روزی منصفانه خیلی مشکل و سخت می شود.

    زنی پسر کوچکی داشت که زیاد دزدی می کرد، به سفارش نزدیکان او را نزد شیخی بردند. شیخ برایش دعایی نوشت و فرمود :
    آن را به کتفش ببندید او دیگر هرگز دزدی نمی کند!
    هنگامی که به خانه باز می گشتند پسر در راه عقب مانده بود!

    مادرش از او خواست سریع تر راه برود و به او برسد ، ناگاه پسر گفت :
    مادر دمپایی شیخ بزرگ است و نمی توانم با آن به درستی راه بروم!

      گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

    #شفیعی_مطهر

    کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar

     

    آخرین ویرایش: سه شنبه 9 اردیبهشت 1399 04:17 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر یکشنبه 7 اردیبهشت 1399 04:20 ق.ظ نظرات ()
    #سیاهنمایی/44

    توهُّم یا نظر مردم؟!

     

    پخمه گفت:  آیا می دانی مسئولان ایران از مدیران و مسئولان سویس بسیار داناتر و باهوش ترند؟ انگار همه شان از دل همه مردم خبر دارند؟!

    گفتم: به چه دلیل چنین حکمی صادر می فرمایید؟

    گفت: چون مسئولان سویس برای درک و فهم حرف دل مردم به طور متوسط هر 15روز یک بار رفراندم برگزار می کنند و درباره همۀ امور کشور نظر شهروندان را می پرسند؛ ولی مسئولان ما همه خود را سخنگوی مردم می پندارند و هر روز هر مسئولی دربارۀ هر مسئله ای هر چه می خواهد می گوید و آن ها را نظر مردم می داند! 

    گفتم: اگر مردم اظهارات مسئولان را خلاف نظر خود می دانند،چرا اعتراض نمی کنند؟

    پخمه خندید و گفت:

    شبی خروشچف كه بعد از استالین رهبر شوروی سابق شد، گریم كرد و تصمیم گرفت به صورت ناشناس بین مردم برود، تا از دیدگاه مردم نسبت به حکومت آگاه شود.

    او پس از مدّتی پرسه زدن در شهر،تصمیم گرفت که به سینما برود.

    قبل از فیلمِ اصلی یک فیلم خبری به نمایش درآمد و تصویر او را نشان داد.

    ‏مردم همه به احترام او ایستادند!!!

    خروشچف كه نشسته بود از علاقۀ مردم نسبت به خودش اشک در چشمانش حلقه زد !

    ناگهان مردی به شانه او زد و گفت:

    احمق بلند شو!!! ما همه مثل تو فكر می كنیم. چرا می خواهی خودت را به كشتن بدهی؟

     گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟!

    #شفیعی_مطهر

    کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

     https://t.me/amotahar

     

    آخرین ویرایش: یکشنبه 7 اردیبهشت 1399 04:20 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر چهارشنبه 3 اردیبهشت 1399 03:40 ق.ظ نظرات ()

    #سیاهنمایی/43

    تاوان تصمیمات مسئولان

    پخمه گفت: من تعجُّب می کنم از برخی دولتمردان که هر موضوعی را سیاسی می کنند. مثلا ابتلای مردم به بیماری کووید- 19موضوعی است که با جان مردم بستگی دارد. گره زدن این مسئله با مسائل سیاسی بازی کردن با جان انسان هاست!

    گفتم: خب دولتمردان چه کرده اند؟

    گفت: وقتی مردم از حدّاقلِّ امکانات از جمله ماسک و دستکش و دارو و....برای مبارزه با این ویروس وحشتناک محروم اند،ردکردن پیشنهادهای کمک از سوی برخی کشورها به بهانه اختلافات سیاسی ،بازی کردن با سلامت مردم است! حفظ سلامت مردم هر جامعه باید اولویت اول همه مسئولان باشد . دعواهای سیاسی را نباید با این مسائل گره زد! 

    گفتم: مسئولان کشور لابد دغدغه عزّتمداری ایران را دارند!

    گفت: مسئولان اگر خیلی برای تکریم شخصیت ایرانی اررزش قائل اند از جیب خود مایه بگذارند. کدام مسئول به علت گرانی گوشت و سایر مایحتاج ضروری زندگی شب گرسنه سر بر بالین می گذارد؟ چرا مردم نیازمند باید تاوان تصمیمات اشتباه مسئولان را بدهند؟!

    می گویند یکی بیمار شده بود. به او گفتند: نذر کن تا خوب شوی!

    گفت: نذر کرده ام اگر خوب شدم،مادر پیرم را پیاده به کربلا بفرستم!!

    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

    #شفیعی_مطهر

    کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar

     

    آخرین ویرایش: چهارشنبه 3 اردیبهشت 1399 03:41 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر یکشنبه 31 فروردین 1399 06:10 ق.ظ نظرات ()
    #سیاهنمایی/  42

    سیر نزولی کرونا

    پخمه گفت: طبق آخرین آمار وزارت بهداشت و درمان  آنقدر شیب ابتلا به کرونا سیر نزولی پیدا کرده که من می ترسم دو روز دیگر بگویند نه تنها امروز کشته نداشتیم ،بلکه چند نفر از فوتی ها هم دوباره زنده شدند و بر سر کار خود برگشتند!!!

    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟! 

    #شفیعی_مطهر
     

    کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar

     

    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر پنجشنبه 28 فروردین 1399 04:06 ق.ظ نظرات ()
    #سیاهنمایی/ 41

    ارز دولتی گم شده یا نشده؟!

    پخمه گفت: دیوان محاسبات اعلام کرد : 

    چهار میلیارد و 825 میلیون دلار ارز دولتی گم شده است! 

    ربیعی: به مردم اطمینان می‌دهم حتی یک دلار هم گم نشده است!

    گفتم: کدام درست می گویند؟

    پخمه گفت: هر دو!!

    گفتم :هر دو که نمی شود درست باشد.یا گم شده یا نشده!

    پخمه گفت: دیوان درست می گوید،چون واقعاً این مبلغ گم شده! آقای ربیعی هم درست می گویند چون لابد می دانند جای آن کجاست! پس واقعاً گم نشده!

    گفتم: من که گیج شدم! یعنی چه؟!

    گفت: یکی از پیشخدمت های شاه در کشتی شاهانه مشغول شستن ظروف بود. یکی از ظرف های گرانقیمت طلایی سلطان از دستش رها شد و به اعماق دریا رفت. او بشدّت نگران توبیخ و مجازات شاهانه شد.ولی زیرکانه نزد شاه رفت و گفت:

    اعلی حضرتا! اگر یکی از خدمه چیزی را گم کند ولی جای آن را بداند،مرتکب خلافی شده است؟

    سلطان گفت: البتّه نه!

    پیشخدمت گفت: پس اگر شنیدید یکی از ظروف طلایی گم شده ،نگران نباشید جای آن را من می دانم،در تهِ دریاست!!

    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

    #شفیعی_مطهر

    ------------------------------ 

    کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar

    آخرین ویرایش: پنجشنبه 28 فروردین 1399 04:07 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر سه شنبه 26 فروردین 1399 05:20 ق.ظ نظرات ()

    #سیاهنمایی/40

    بهای بنزین در ایران و آمریکا

    پخمه: آیا قیمت بنزین در ایران را با آمریکا مقایسه کردی؟

    گفتم: بله! بنزین در آمریکا هر لیتر ٠/٧٨٣$ است،ولی در ایران 3000 تومان. یعنی در ایران بسیار ارزان تر است! تو در اینجا دیگر نمی توانی #سیاهنمایی کنی!

    پخمه : اشتباه می کنی.متوسط درآمد سالانه خانوار آمریکایی ۵۶۵١۶$ و بنزین هر لیتر ٠/٧٨٣$ است ، کل درآمد سالانه یک آمریکایی مساوی است با ٧٢١٧٨ لیتر بنزین !

    ولی متوسط درآمد سالانه خانوار ایرانی :
    ۴٣۴٩٠٠٠٠ تومان و بنزین ٣٠٠٠ تومان است.
    کل درآمد مساوی است با ١۴۴٩۶ لیتر بنزین یعنی یک چیزی حدود یک پنجم آمریکا!

    به‌ نسبت درآمد ، بنزین در ایران 5 برابر گران تر از آمریکاست !

    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟ 

    پخمه :کارفرمایی یک کارگر داشت که چشم چپش نابینا بود،هر روز ظهر وقت ناهار می دید صاحبکارش خیلی غذا سر سفره می گذارد،ولی باز هم شکمش سیر نمی شود.

    روزی سر سفره صورتش را به چپ برگرداند.دید صاحبکار از سمت راست مقابل چشم بینا خیلی غذا می آورد،ولی از سمت چپ یواشکی غذاها را برمی دارد!

    حالا دولتمردان ما ارزان تر بودن قیمت بنزین را به رخ ما می کشند،ولی درآمد یک شهروند آمریکایی را که حدود 20برابر درآمد ماست،مطرح نمی کنند!

    کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar


    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
  • سیدعلیرضا شفیعی مطهر یکشنبه 24 فروردین 1399 04:39 ق.ظ نظرات ()

    #سیاهنمایی/ 39

    ما چقدر خوبیم!

    پَخمه گفت: ما چرا این قدر خوبیم؟!

    گفتم: شکسته نفسی می فرمایید!! شما از کجا فهمیدید که این قدر خوبید؟

    پخمه گفت: وقتی آدم اخبار 20/30 شبکۀ دو تلویزیون را می بیند و می شنود،احساس می کند که ما ایرانی ها خیلی وضعمان خوب است،ولی غیر از ما همۀ کشورهای دنیا بدبخت و گرفتار و بیچاره و فاسدند!

    گفتم: در فضای واقعی کشور هم چنین احساسی داری؟

    پخمه گفت: نه! هر کجا و به هر چه نگاه می کنم عکس آن را حس می کنم! حالا گیج شدم و نمی دانم کدام حس را باور کنم! مگر این که بگویم من در عین سیری،دارم از گُرسنگی می میرم!!

    می گویند یکی از مشاهیر بشدّت بیمار شده بود. پزشکی بر بالینش آوردند. پزشک می خواست به او روحیّه بدهد و سعی می کرد بیماری او را جزئی و قابل درمان وانمود کند.

    پزشک از هر چه می پرسید،بیمار بشدّت از دردهای مزمن سر و پا و دست و معده و ریه و...می نالید و پزشک مرتّب او را دلداری می داد و همه را رد می کرد و می گفت خیال می کنی ،چیزی نیست!

    ناگهان بیمار فریاد زد: پس من در عین سلامتی دارم می میرم!!

    گفتم: باز هم #سیاهنمایی کردی؟

    #شفیعی_مطهر

     

    کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar

     

    آخرین ویرایش: یکشنبه 24 فروردین 1399 04:39 ق.ظ
    ارسال دیدگاه
  • #سیاهنمایی/38

    پَخمه یا نُخبه؟!

    خیلی ها می پرسن این آقایی که بعضی از روزها دربارۀ همۀ مسائل کشور با تو بحث و جدل می کنه و به قول تو #سیاهنمایی می کنه،چه جور آدمیه؟

    خدمتتون عرض کنم که ایشون یه آدمیه مثل همۀ ماها!چیزایی که می بینه و میشنوه و میدونه،همۀ ماها تقریباً میدونیم.تنها فرق ما با او اینه که ما همۀ اون چیزهایی که میدونیم،به خاطر ملاحظاتی نمیگیم و نمی نویسیم.ولی این آدم ساده لوح هر چی می بینه و میشنوه و میدونه،رُک و پوست کنده میگه و می نویسه. هر وقت هم بهش میگیم : 

    پخمه جون!اینا چیه میگی؟ چرا این حرفا رو می زنی؟

    جواب میده : مگه دروغ میگم؟ مگه غیر از اینه؟

    حالا من موندم که چی بهش بگم؟ خودش میگه من «نُخبه»ام،ولی این روزها هر این جوری باشه، بهش میگن «پَخمه»!!بنابراین منم ناگزیرم بهش بگم:

    پخمه جون! باز هم #سیاهنمایی کردی؟

    تا نظر شما چی باشه!

    #شفیعی_مطهر

    کانال رسمی تلگرام گاه گویه های مطهر

      https://t.me/amotahar


    آخرین ویرایش: - -
    ارسال دیدگاه
تعداد صفحات : 12 ... 6 7 8 9 10 11 12
شبکه اجتماعی فارسی کلوب | Buy Mobile Traffic | سایت سوالات