๑۩۩๑ آدمیـت ๑۩۩๑ | ||
|
اگر که حبیب منی مرا کمک کن که از تو جدا شوم اگر که طبیب منی مرا کمک کن که از تو شفا یابم اگر میدانستم که عشق اینگونه خطرناک است عاشق نمی شدم اگر میدانستم که دریا اینگونه عمیق است دل به دریا نمی زدم اگر میدانستم که پایان من اینچنین است آغاز نمی کردم حالا که مشتاق توام به من بیاموز که در اشتیاق تو نباشم به من بیاموز که ریشه های عشق ترا چگونه از عمق ببرم به من بیاموز که اشک چگونه درچشم می میرد و عشق بر باد می رود ای تو که می گفتی دنیا قصیده ای شعراست و زخم خود را به سینه ام می کاشتی تو اگر پیامبری مرا از این جادو رها کن که عشق تو چنان کفراست مرا از این کفر پاکیزه ام کن برچسب ها: ادبیات، |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |