تکاندن برف
دست بر شانه هایم میزنی تا "تنهایی" مرا بتکانی به چه می اندیشـــــــــی؟
تکاندن برف از روی ادم برفی.....
دست بر شانه هایم میزنی تا "تنهایی" مرا بتکانی به چه می اندیشـــــــــی؟
تکاندن برف از روی ادم برفی.....
میدانم !
دیگر برای من نیستی !
اما ....
دلی که تنگ باشد این حرفها را نمیفهمد...
به تعظیم مردم زمانه اعتماد نکن .
تعظیم انان همانند دو سر کمان
است که هرچه به هم نزدیکتر شوند تیرش کشنده تر است
گاهی شاید لازم باشه از یاد ببریم ..... . !
یاد آنهایی را كه با نبودنشان بودنمان را به بازی گرفتند
چه لذتــی دارد،
رویای داشتن تو
در میان تلخکامی هایم ؟؟
جاده زندگی نباید صاف و مستقیم باشد وگرنه خوابمان می گیرد
پیچ ها و دست اندازها ، نعمت اند
نقـاشــی اش خــــوب نبــود!
امـــا…
خــوب راهـش را کشیــــد و رفـــــت … !
ای کــاش دلـیـل شـب بیــداری هایـم
بودنت بــود
نــه نبودنـت
از همه دنیا بریدمــــ
دیگه میرمـــ بر نگردمــــ
از کس و ناکس کشیدمــــ
باز به هیشکی بد نکردمــــ
شبــــ به شبــــ یادتـــــ میفتمـــــــ
پس همین شبهـــــا رو عــشـــقه
خـــدا هم مثل دل مــــن
این دل تنهــا رو عــشـــقه
همــــیشـه دقــیقآ وقـــــتی پـُر از حـــرفی
وقتـــی بغــــض میکـــُنی
وقتـــی دآغونــــی
وقــــتی دلــِت شکــــستـه
دقیقــــا همیـــن وقـــــتآ
انقــــدر حـ ـرف دآری کـــه فقــط میتونــی بگـ ـی :
“بیخـــیآل“…
ﮔﺎﻫـﮯﺣﺘـﮯ ﺟﺮﺍﺕ ﻧﻤﯿﮑﻨﻢ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﻡ ﺭﺍﻧـﮕﺎﻩ ﮐـﻨـــﻢ ،ﮐﻪ ﺑـﺒـﯿـﻨـﻢﺟـﺎﻡ
ﺧﺎﻟﯿـﻪ ، ﯾﺎ ﻧـﻪ !؟...
دلتنگی های منو هیچ قلمی نمی تونه بنویسه
دلتنگی های من ازجنس سکوته
سکوتی که در چشمان تو فریاد میشود
هر روز…
این عشق یکطرفه را طی میکنم…
یکبار هم تو گامی بدین سو بردار…
نترس…!
جریمه اش با من!
چقدر فــرق داشـــتیم مــن و تو !!
همه را کنار زدم تا به تــــــو برسم ..
مرا کنار زدی تا به همـــــــه برسی !!
باید تاوان داد
رسیده ام به حس برگی که می داند
باد از هر طرف که بیاید سرانجامش افتادن است
ساده که باشی زود حل می شوی
می روند سراغ مسئله ی بعدی
تقصیر تونیست
مقصر معلم دستور زبان فارسی بود
که به من نگفت
"من" باهر "تویی" "ما" نمیشود!
این روزها بُرد با کسی ست که بی رحم باشد
از دلتــــ که مایه بگذاری
خیلی مواظب باش!!!
اگه باشنیدن صداش دلت لرزید…
اگه از بدی هاش فرار نکردی و موندی…
دیگه تمومه…!!!
اون شده همه ی دنیـــــــــــــــــــات